چرا نفسهای زایندهرود به شماره افتاد
مصطفی ویسی
زایندهرود تنها یک کانال آبرسانی نیست که هرزمان بتوان جریان آب در آن را قطع یا وصل کرد بلکه یک زیستبوم دارای حقآبه محیط زیستی است که نقش مهمی نیز در تغذیه سفرههای آب زیرزمینی دارد؛ سفرههایی که خشک شدن آنها باعث فرونشست زمین شده است و بسیاری از سازهها و زیرساختها از جمله سازههای تاریخی اصفهان را تهدید میکند. در چنین شرایطی بستن جریان این رودخانه به همراه برداشتهای کنترل نشده از آب زیرزمینی میتواند پیامدهای متعددی را از جمله فرونشست زمین بههمراه داشته باشد، با این حال آنچه به عنوان مهمترین کارکرد زایندهرود مطرح میشود، نقش آن در تامین آب شرب بسیاری از شهرها و روستاها است و همین مساله باعث شده که به بهانه ذخیره آب برای مصارف شرب جریان این رودخانه قطع و تنها گاهی برای مصارف کشاورزی رهاسازی شود. در واقع طرحهای انتقال آب نمیتواند راهحل نجات زایندهرود باشد، چرا که نتیجه تحقیقات ارزیابی قابلیت پروژههای انتقال آب بین حوضهای در تامین نیاز آب حوضه زایندهرود بر مبنای رویکرد دینامیک سیستمها، نشان میدهد که پروژههای انتقال آب از جمله سد و تونل انتقال آب کوهرنگ یک و کوهرنگ دو - که آب را از سرشاخههای کارون به زایندهرود منتقل میکند- همچنین سد و تونل انتقال آب چشمه لنگان در یک بازه زمانی کوتاهمدت توانستهاند کمبود آب را در این رودخانه جبران کنند اما از آنجایی که این اقدامات تصور فراوانی آب را بین مردم و مسوولان ایجاد میکند در نتیجه باعث افزایش بیش از پیش مصرف آب چه در بخش شرب و چه در بخش کشاورزی میشود و در نهایت همچنان آبی به پاییندست حوضه و تالاب گاوخونی نمیرسد.
این در حالی است که راهکارهای زیادی برای کاهش مصرف آب در بخش شرب، صنعت و کشاورزی وجود دارد اما متاسفانه مورد توجه برخی سیاستگذاران قرار نمیگیرد و نهادهای ذیربط نیز اقداماتی در این زمینه انجام نمیدهند. بخش زیادی از آب شرب در شبکه فرسوده انتقال و توزیع آب درونشهری هدر میرود که اگر سهم کوچکی از آن سرمایه که برای انتقال آب هزینه میشود را صرف تعمیر و اصلاح این شبکه میکردند مصرف آب در بخش شرب تا حد زیادی کاهش پیدا میکرد. به هر حال شفافیت در اطلاعرسانی به مردم درباره منابع آب موجود و میزان مصرف آن یکی از نخستین گامهایی است که مسوولان باید برای نجات زایندهرود بردارند. متاسفانه آمار، اطلاعات و مجوزهای بهرهبرداری از آب شفاف نیست و شرکتهای آب منطقهای هر استان آمار متفاوتی از میزان منابع آب موجود و همچنین میزان مصرف آن در بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت اعلام میکنند. نهادهای ذیربط لازم است میزان هدررفت آب در بخشهای مختلف را مشخص و اطلاعرسانی کنند تا در وهله نخست اعتماد مردم جلب شود. یکی از عمدهترین مشکلات در حوزه آب عدم اعتماد مردم به آمار و احساس بیعدالتی است این در حالی است که اگر آمار و اطلاعات درباره میزان آب موجود، میزان تخصیص و مصرف آن در بالادست و پاییندست و در بخشهای مختلف بهدرستی در اختیار مردم قرار گیرد بهطور قطع دیدگاه جامعی نسبت به این موضوع به دست میآورند و در مصارف خود صرفهجویی خواهند کرد. مردم استانهای مختلف باید بدانند که اگر آب کمتری مصرف کنند میزان جبران خسارات آنان با مردم استانهای دیگر برابر خواهد بود و مجوزهای بهرهبرداری از آب با رویه یکسانی نسبت به استانهای دیگر صادر خواهد شد. علاوه بر تفاوت در رویهها، محرمانه بودن برخی از تصمیمگیریها و مشخص نبودن وضعیت مطالعات محیط زیستی و اجتماعی طرحهای انتقال آب، بر تنشهای اجتماعی در حوضه میافزاید. به هر حال مطالعات زیادی در حوضه زایندهرود هم در زمینه مدیریت جامع تالابها و مدیریت یکپارچه منابع آب زایندهرود انجام شده است. راهکارها برای کاهش مصرف آب و مدیریت و احیای زایندهرود مشخص است اما متاسفانه اقدام بنیادینی در این زمینه انجام نمیشود. این مطالعات نشان داده مهمترین عاملی که به زایندهرود آسیب میرساند بخش کشاورزی است که باید در وهله نخست بهدرستی مدیریت شود و در ردیف دوم و سوم پس از آن نیز صنعت و شرب قرار میگیرند.