اصلاح ساختار مخارج دولت و کنترل تورم
مهدی پازوکی
اصلاح ساختار باید در مخارج دولت اتفاق افتد و معنای آن این است که هزینههای غیرضرور از بودجه حذف شود. بودجه حساب دخل و خرج سالانه دولت به حساب میآید. به این معنا که یک بخش از آن قسمت مخارج و هزینهها است و بخش دیگر منابع درآمدی آن محسوب میشود و در صورتی که منابع درآمدی با هزینهای تراز باشند، این بودجه متوازن، متعادل و غیر کسری خواهد بود، اما چنانچه مخارج از درآمد بیشتر باشد، بودجه دچار کسری خواهد شد. اصلاح ساختاری به این معناست که ساختار مخارج دولت نیاز به اصلاح دارد، اکنون به بخشهایی پول داده میشود که نباید و قسمتهایی برحسب وظیفه مانند بهداشت، محیط زیست، آموزش عمومی که این کار باید برای آنان انجام شود، به اندازه نیاز تحقق نمییابد. بنابراین اصلاح ساختار باید در مخارج دولت اتفاق افتد و معنای آن این است که هزینههای غیرضرور از بودجه مورد حذف قرار گیرد. مجلس در بودجه سال گذشته کلی برای دولت در بخش عمرانی و جاری هزینه به وجود آورد. همین الان در صورتی که هیچ پروژه جدیدی شروع نشود، حداقل ۲۵ سال زمان میبرد که پروژههای نیمه کاره به پایان برسد. مجلس یازدهم دو یا سه فرودگاه را وارد بودجه کرد که بهطور نمونه بناب یکی از همان فرودگاهها است، در حالی که در شهری به فاصله ۳۰ کیلومتری آن یعنی مراغه فرودگاه وجود دارد. ۵۰ درصد فرودگاههایی که پس از انقلاب ساخته شد، اقتصادی نیست. برای مثال اراک به عنوان مرکز استان دارای فرودگاه است، اما پروازی صورت نمیگیرد. امیدوارم دولت جدید اصلاحات ساختاری را در مخارج دولت به وجود آورد که یک بخش آن اصلاح ساختار مالیاتها است. بین ۴۰ تا ۵۰ درصد اقتصاد ایران معاف از مالیات است، درحالی که هرکسی در این مملکت درآمد دارد باید مالیات پرداخت کند. نمونههایی داریم که ماهیانه ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان حقوق دریافت میکنند، اما نه تنها مالیات نمیپردازند، بلکه پول صندوق بازنشستگی را هم برعهده دولت قرار دادهاند. باید در نظر داشت که در خصوص مالیات نرخ آن نباید افزایش یابد زیرا رکود را در اقتصاد ایران تشدید میکند. این کارها از طریق سیستم باید صورت گیرد و با روش و مدیریت سنتی امکانپذیر نیست. اکنون برخی به دلیل عدم پرداخت مالیات دارایی خود را وقف میکنند زیرا در این حالت از مالیات معاف میشوند، باید مانعی برای چنین کارهایی به وجود آورد. متاسفانه بودجه در خدمت سیاست به کار گرفته میشود و این در حالی است که سیاست باید در خدمت اقتصاد باشد، این روشی است که کشورهای پیشرفته آن را مورد توجه قرار دادهاند.