طرحهای ضربتی نتیجه دلخواه نمیدهد
مجید ابهری
بارها در نشستهایی که با مسوولان سازمان بهزیستی و مسوولان شهری داشتهایم به این مساله اشاره کردهایم که برخوردهای ضربتی با معضلاتی مانند کودکان کار و خیابان نمیتواند تاثیر طولانی مدت داشته باشد، ضمن اینکه چنین رفتارهایی این کودکان را دچار استرس و اضطراب بیشتر کرده و تاثیر ناخوشایندی بر روح و روان آنها میگذارد. اینکه ناگهان عدهای از ماموران شهری چند کودک کار در خیابانها را جمع کنند و البته که در این شرایط رفتار آنها چندان هم دوستانه نیست و بارها در این مورد هم به مسوولان اطلاعرسانی شده و تمام اینها هیچ تاثیری در رفع این معضل بزرگ جامعه ما نخواهد داشت. این کودکان قطعا به خواست خودشان راهی خیابانها نشدهاند، هزاران عامل از جمله فقر و اعتیاد والدین، بالا بودن تعداد فرزندان در خانوادهای که توان تامین معاش آنها را ندارد و ... در بروز این پدیده کودکان کار و خیابان تاثیر مستقیم دارد. وگرنه کدام کودک را میتوانید پیدا کنید که در سرما و گرما به جای اینکه در خانهاش باشد و از امکانات رفاهی نسبی برخوردار باشد، ترجیح میدهد سر چهارراهها دستفروشی کند.
اینکه هر از گاهی شهرداری اعلام میکند قصد جمعآوری کودکان کار را دارد بیشتر به یک حرکت تبلیغاتی شبیه است، وگرنه جمعآوری این کودکان و نگهداری یکی دو روزه آنها و بعد هم رها کردنشان چه دردی را اول از این کودکان دوا میکند و بعد هم جامعهای که هر روز آنها را میبیند و این علامت سوال همیشه همراهش میماند که چه کسانی مسوول رسیدگی به این وضعیت هستند.
این کودکان در کوچه و خیابان آسیبهای روحی زیادی را متحمل میشوند، هیچ کس نمیتواند درک کند که هر کودک کار هر روز چه میزان مورد خشونت قرار میگیرد. چه میزان دچار تخریب شخصیت میشود و چقدر از جامعه مردم منتفر میشود. اینها مسائلی است که باید به آن توجه شود، ما نمیتوانیم با برخوردهای مقطعی معضلات عمیق جامعه را حل و فصل کنیم. مگر تا به حال در کدام جمعآوری ضربتی از معتادان متجاهر گرفته تا کودکان کار و خیابان توانستهایم به نتیجه دلخواه برسیم. مساله مهمتر این است که تا وقتی اکثریت مردم برای تامین معاش خود با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کنند قطعا افزایش آمار کودکان کار مسالهای همیشگی خواهد بود. بسیاری از این کودکان برای اینکه بتوانند یک وعده غذای گرم بخورند از صبح تا شب سر چهارراهها در حال تکدیگری و دستفروشی هستند. این برخوردها نمیتواند مانع از بزرگتر شدن چنین مشکلاتی در سطح جامعه شود. شما نمیتوانید تا زمانی که مشکلات اقتصادی را حل و فصل نکردهاید امید داشته باشید معضلی به نام کودک کار و خیابان را حل خواهید کرد.
شما تا زمانی که وضعیت دسترسی به حداقل امکانات را برای اکثریت مردم جامعه فراهم نکنید نمیتوانید از آنها انتظار داشته باشید به هنجارها اجتماعی احترام بگذارند. قبل از آنکه برایمان چهره شهر مهم باشد باید به وضعیت روحی و روانی این کودکان فکر کنیم، به آسیبهایی که میخورند، به اینکه باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم تا کودکان کار از معرض آسیبهای روحی و روانی در امان باشند. نباید فکر کنیم به فرستادن آنها به مراکز نگهداری یا خانههایشان که معلوم نیست چه اتفاقاتی در آن رخ میدهد، وظیفه خود را به انجام رساندهایم و دیگر در قبال این کودکان وظیفهای نداریم. این طرحهای ضربتی را رها کنیم و به فکر راهکارهایی مناسب و درست برای تمام افراد جامعه باشیم. در واقع تا زمانی که چرخ اقتصاد کشور درست به گردش در نیاید نمیتوانیم در از بین بردن معضلات اجتماعی موفق عمل کنیم.