فعال کردن کسب و کارهای خرد برای مدیریت تورم
محمدجلیلی
کارشناس اقتصادی
کاری که برای اقشار زیر خط فقر در برابر تورم میتوان انجام داد، فعال کردن مکانیزمهایی در کسب و کارهای خرد است زیرا مردم را در مقابل تورم پوشش خواهد داد. تورم با دو مساله مرتبط است که مباحث کوتاهمدت و بلندمدت از جمله این موارد به حساب میآید. کارهایی که بهطور معمول در کوتاهمدت صورت میگیرد مانند قیمتگذاریهای دستوری و ... همانطورکه از نامش هم مشخص است، اثر بلندمدت ندارد و به صورت مقطعی قیمتها را به کنترل درمیآورد که به شکل دیگری مجدد افزایش پیدا میکند.مساله اساسی درباره تورم، بحث کنترل نقدینگی است که لازمه آن توصیه سرمایهگذاری و تقویت بخشهای مولد اقتصاد است که برای نمونه میتوان به همان حوزه مسکن اشاره کرد، البته باید این نکته را مورد توجه قرار داد که سوداگری دربخش مسکن یکی از عوامل دامن زننده به افزایش قیمتها محسوب میشود وگرنه اغلب اقتصاددانان براین باورند که افزایش قیمت در حوزه مسکن تنها جایی است که به تورم نگاه منفی ندارد زیرا با نگاه در سیر مسائل اقتصادی طی ۱۰۰ سال اخیر متوجه خواهیم شد، کاهش قیمت در حوزه مسکن نتیجه منفی در اقتصاد داشته و نمونه آن هم بحران سال ۲۰۰۸ است که ریشهاش در سقوط قیمت مسکن دانسته میشود. نبود نگاه منفی به مسکن آن را جزو کالاهایی به حساب میآورد که وجودش در سبد خانوار، خانوادههای ضعیف را در مقابل تورم و دیگر حوزهها که خیلی از اوقات گریزناپذیر است را پوشش میدهد. به این معنا؛ بسیاری از خانوادههای ضعیف که در اقتصاد کارگری و با قانون کار سالها زندگی کردند و در طی این مدت موفق به جمعآوری اندوختهای نشدند، ولی این امکان برایشان مهیا شده که مثلا با دریافت ارثیه یا همین مسکن مهر موفق به تهیه مسکنی شوند برای آنان به عاملی برای پوشش تورم در سایر حوزهها تبدیل شده است. مسکن یک قسمت مغفول است و در سیاستگذاریهای اقتصادی برای مواجهه با تورم به آن توجهی صورت نگرفته است. همواره همچنین فکر شده که تورم باید کاهش یابد و جلوی آن گرفته شود که عموما هم در این راه از آنجا که مسیر کلی تورم متاثر از عوامل زیادی است، ناموفق عمل کردیم. کاری که برای اقشار زیر خط فقر میتوان انجام داد، فعال کردن مکانیزمهایی در کسبوکارهای خرد است زیرا مردم را در مقابل تورم پوشش خواهد داد. منظور از این پوشش ارایه سبد کالا و کمک هزینه معیشتی نیست زیرا اثر جدی ندارد و کاری کوچک به حساب میآید که در مقابل موج تورم و اثرات مخربش در اقتصاد خانوار « هیچ» تلقی میشود، بلکه باید اساسیتر اندیشید. یک نمونه چنین کارهایی مکانیزمی است که در دنیا به آن میگویند شرکتهای سرمایهگذاری زمین ساختمانی، البته نه به این معنایی که در ایران وجود دارد، با یک منطق درست و حرکتهایی مثل خرید متری مسکن درست به ضعیفترین آدمها کمک میشود. تورم به هر حال گریزناپذیر است و هراندازه هم برای مدیریت آن تلاش کنیم که خیلی هم خوب است، اما تا زمانی به یک کار اصولی دست نزنیم کمترین تاثیرات را در نتیجه این زحمات به دست خواهیم آورد.