تبلیغات مهم است یا توانایی
مریم شاهسمندی
چند روزی بیشتر از معرفی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس نمیگذرد که یکی از خبرگزاریها هر روز مصاحبهای با این وزیر پیشنهادی را روی خروجی خود قرار میدهد، مصاحبهای که بیشتر ازآن که جنبه بررسی تواناییهای این وزیر جوان را داشته باشد، جنبه تبلیغاتی برای او دارد. سوالهای بدون چالش، این فرصت را به وزیر میدهد که هر چه دل تنگش میخواهد و بگوید و هر وعدهای که میتواند بدهد و کسی هم از او نمیخواهد که بگوید واقعا برای اجرایی کردن این وعدهها چه برنامه و راهکار عملی را در نظر دارد. اینکه وزرا هم برای به دست آوردن رای اعتماد مجلس تبلیغ کنند، مسالهای بود که قبلا تنها در چارچوب مجلس و بین نمایندگان و با فرستادن پیغام و شیرینی و ... حل و فصل میشد و دیگر به تبلیغات رسانهای نمیرسید، چرا که اصلا این نوع تبلیغات تاثیر چندانی هم بر رای نمایندگان نداشته و ندارد و مردم هم که قبلا نمایندگان خود را به مجلس فرستادهاند برای انجام اموری اینچنین در انتخاب وزرا دیگر بهطور مستقیم دخالت نمیکنند.
اما مساله دیگر اینکه هیچ کدام از نمایندگان مجلس در خصوص این وزیر پیشنهادی اظهارنظر خاصی نکردهاند و البته وزرای سابق آموزش و پرورش هم این وزیر پیشنهادی را چندان مناسب این مقام و منصب ندانستهاند خود مسالهای است که باید تا روز رای اعتماد برای مشخص شدن آن صبر کرد. حالا اینکه زمانی چه افرادی بزرگ بر کرسی وزارت آموزش و پرورش تکیه زدهاند و چه خدمات شایانی به انجام رساندهاند مسالهای است که گویا اصلا برای مسوولان اهمیت خاصی ندارد و قرار نیست به این مساله که وزارت آموزش و پرورش نمیتواند به راحتی به دست هر فردی بدون داشتن سوابق مدیریتی داده شود، بها بدهند. از سوی دیگر روز گذشته خبری مبنی بر تذکر 35 نماینده مجلس به رییسجمهور در مورد انتصابهای فامیلی نیز میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که رییسجمهور برخلاف آنچه در شعارهای تبلیغاتی قبل از انتخابات بیان میکرده در مورد انتصابهای فامیلی با مردم خلف وعده کرده و دولت فامیلی در حال شکل گیری است. اما مساله اینجاست که اگر این افراد بدون در نظر گرفتن هر نسبت فامیلی با هر شخص حقیقی و حقوقی توانایی و صلاحیت کسب مقام و منصبی را داشته باشند، جایی برای اعتراض باقی نمیماند.
اما وقتی بسیاری از این انتصابات هیچ ربطی به تواناییهای فرد، تحصیلات او و ... ندارد قطعا مردم و مسوولان میتوانند به آن اعتراض کرده باعث بروز چنین اتفاقاتی در دولت شوند. اینکه برخی رسانهها انتصابهای فامیلی در دولتهای قبلی را نقد میکردند و حالا این انتصابها را مورد تایید قرار میدهند، بازیهای حزبی است که مسوولان دلسوز نباید به آن توجهی داشته باشند. فراموش نکنیم اولین رسالت هر رسانه اطلاعرسانی درست و دقیق است، اینکه فلان خبرگزاری در این روزگار وانفسای اقتصادی ترجیح میدهد هر روز برای یک وزیر پیشنهادی تبلیغ کند مسالهای است که باید مورد بازنگری قرار بگیرد. وزارت آموزش و پرورش بسیار بزرگتر و بسیار مهمتر از آن است که قربانی جوان گرایی دولت شود، وزارت آموزش و پرورش قرار است آینده این سرزمین را تضمین کند. قرار است چراغ راه کودکان این سرزمین باشد برای رسیدن به روزهای روشن آینده. قرار است باعث شکوفایی نسل جوان شود، قرار است سطح علم و آگاهی و دانش را بالا ببرد. کسی که برای این سمت انتخاب میشود باید خیلی با تجربهتر از یک جوان 46 ساله باشد که نهایت سابقه مدیریتیاش به نشریات رشد دانشآموزی باز میگردد. اینجاست که توانایی بسیار مهمتر از تبلیغات به نظر میآید.