مدرنیته مهارشده
مهدی تدینی
مسالهای جدی در گوشهای بسیار مهم از خاورمیانه در حال وقوع است که خواهناخواه با تجربیات و دغدغههای ما یکسان است. چند سالی است که اتفاقات فرهنگی و اقتصادی بیسابقهای در عربستان رخ میدهد که برای نظارهگران ایرانی عجیب و گاه باورنکردنی است. اما به این دلیل که این رخدادها فرهنگی و اجتماعی است، به رسانههای ما راه پیدا نمیکند و باید علاقهمند و کنجکاو باشید تا به کنه آنها پی ببرید. همه اینها روی هم از یک «پوستاندازی» ــ و شاید هم در بلندمدت از یک «دگردیسی» ــ در عربستان سعودی حکایت دارد. بگذارید توضیح دهم... رپرها، پاپاستارها و دی جیهای معروف جهان، در عربستان کنسرتهای روباز تودهای برگزار میکنند و مردم عربستان در آنها شرکت میکنند. عربستان جشنوارههای موسیقی برگزار میکند و هر قدر میتواند میکوشد بر زرق و برق آنها بیفزاید. سال گذشته اولین دور لیگ فوتبال زنان برگزار شد که از فیلمها و تیزرهای تبلیغاتی آن آشکارا پیداست محدودیتهای خاصی یا ندارد یا اندک است. رانندگی زنان آزاد شده و دخترانی مانند ریما جُفالی در مسابقات اتومبیلرانی فرمول تری شرکت میکنند و بسیار روی او کار و تبلیغ میشود. در بُعد عمومی نیز جشن هالووین در عربستان هر سال جدیتر برگزار میشود. همه اینها یعنی چه؟ چطور صدای محافظهکاران در این کشور درنیامده است؟حرفی که مدتهاست بیان میکنم این است که «عربستان در حال پوستاندازی است» و برخلاف بسیاری که این پوستاندازی را بیاهمیت و ظاهری میانگارند، من آن را سرنوشتساز میدانم، زیرا اساساً از جهت نظری عالم ظاهر و باطن را از هم جدا نمیکنم. پیوندی استوار میان فُرمها و محتواها وجود دارد و فُرم خود یکی از عوامل محتواسازی است. ورود قالبهای مدرن، یعنی ورود فُرم مدرن، محتوا را تغییر میدهد، در حالی که محتوای مدرن اگر با فُرم مدرن پشتیبانی نشود، محکوم به شکست و نابودی است.همواره همگان را دعوت کردهام درباره عربستان و کشورهای عربی خلیج فارس بدون پیشداوری تأمل کنند. جدای از اینکه معتقدم همه این کشورهای عربی باید دوستان نزدیک و متحدان ما باشند و از طریقشان بتوانیم بدهبستان سرمایه و نیروی انسانی داشته باشیم، معتقدم باید نگاهمان را به کشورهای عربی اصلاح کنیم. در یک کلام، جدای از اینکه آرزو دارم ما دوستان خوبی با هم باشیم، باید در کردار آنها تأمل کنیم و برای شنیدن حرف و نظر و تجربیاتشان بسیار مشتاق باشیم. هنگام تأمل در امور کشورهای عرب همسایه، توسعه، مدرنیته، تقابل با سنت و شکافهای جامعهشناختی مسائلی است که باید در آنها تأمل کرد، زیرا همه اینها پرسشهای مشترک ماست. این دنیا برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، فرصتهای بسیار اندکی به انسانها میدهد و ظرفیتها و راهها انگشتشمار است. ما در دنیایی محدود زندگی میکنیم. برای همین راههایی که یک جامعه میتواند بپیماید، متکثر نیست. گزینهها انگشتشمار است (حتی به اندازه انگشتان یک دست). عربستانِ بنسلمان تلاش میکند برای حل معضلات اجتماعی جدید و در رویارویی با مطالبات اجتماعی جدید راههای جدید پیدا کند.عربستان (مانند سایر کشورهای خلیج فارس) کوشیده با کمترین فرصتسوزی بیشترین منافع را کسب کند. حاکمان جدید این کشور فهمیدهاند که باید علاج واقعه قبل از وقوع کنند. دنیای جدید چالشهای جدید دارد... به نظر میرسد «مدرنیته مهارشده» راهحل کنونی آنهاست. ماجرا دقیقا از اینجا جذاب میشود، زیرا باید دید آنها در آمیزهسازی چقدر موفق خواهند بود. پیشتر چندین بار در این باره صحبت کردهام که در جامعه ایرانی سنت و مدرنیته به جای آمیزش با همدیگر در جدالند و دلیل بحرانی شدن اوضاع این است که سنت و مدرنیته به یک اندازه قدرت دارند و توان هر یک به جای توسعه و پیشرفت و بهروزی صرف خنثی شدن همدیگر میشود. حال باید دید، در کار خویش و همسایگان اندیشه کرد... برای فردای بهتر...