صیانت از فضای مجازی ایران را از متخصصین تهی میکند
درحال حاضر به نظر میرسد ایران در فضایی بسیار محدودکننده قرار گرفته، ما از بیرون از کشور بایکوت شدهایم، از سرمایهگذار خارجی محروم هستیم و با مهاجرت نیروی انسانی متخصص مواجه هستیم و در عین حال در داخل کشور هم از امکان فعالیت عادی محروم میشویم. در این فضا به یکباره ارایه طرحی مانند طرح صیانت با این شکل و حاشیهها همان چند متخصص وکارآفرین که پای کار ماندهاند را هم به ناامیدی میکشاند و آینده روشنی برای فضای کسب و کارشان ترسیم نمیکند، کما اینکه نائب رییس انجمن تولیدکنندگان نرمافزار تلفن همراه اتاق ایران معتقد است ما بایکوت جهانی شدهایم. یعنی ارتباطات دوستانه ما با برندهای مختلف وجود دارد اما تبادل دیتا و همکاری با یکدیگر نداریم. شرکتهای خارجی، به اینترنت نسل 5 و فضای متاورس فکر و برای آن برنامهریزی میکنند اما برای کسی که در حال فعالیت در ایران است، این درگیری ذهنی وجود دارد که وضعیت طرح صیانت به کجا میرسد.
با وجود بازگشت طرح صیانت به مرکز پژوهشهای مجلس برای اعمال نظرات کارشناسان و صاحبنظران حوزه ICT بر بخشهایی از این طرح، هنوز امکان تصویب و اجرایی شدن این طرح دور از دسترس نیست. در فضایی که کارآفرینان و متخصصین حوزه فناوری و استارتآپی کشور با لطمات و صدمات ناشی از اعمال تحریمهای ترامپ دست و پنجه نرم میکنند و حتی با وجود گذشت نزدیک به پنج سال هنوز نتوانستهاند از خسارات ناشی از آن خلاصی یابند، برخی از دولتمردان و مقامات دستگاههای دیگر به دنبال تصویب طرحی در مجلس هستند که علاوه بر قطع ارتباط مخاطب ایرانی با اپلیکیشنها و استارتآپهای جهانی، به تشدید مهاجرت برنامهنویسان، توسعهدهندگان و فعالین فضای مجازی کشور دامن میزند. به عبارتی با قانونی شدن این طرح همان تعداد اندک از متخصصین باقیمانده نیز برای دریافت خدمات زندگی بهتر راهی کشورهایی نظیر فنلاند، هلند، کانادا و حتی امارات میشوند. جامعه امروز ایران با این مشکل مواجه است که هیچ نگرشی نسبت به آینده در کشور ما وجود ندارد.این در حالی است که در کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه یک آیندهنگری و آیندهپژوهی نسبت به چشمانداز فعالیتهایشان وجود دارد و مقامات دولتی یا حتی شرکتهای خصوصی با طراحی بخشهای ویژه افرادی را استخدام میکنند تا با تحلیل دادههای حوزههای مختلف، مشورتهای موردنظر را در اختیار آنها قرار دهند. در کشورهای اطراف ما نیز قطر، امارات و عربستان و حتی ترکیه در این مسیر گام برداشتهاند. رضا نامی، نایب رییس انجمن تولیدکنندگان نرمافزار تلفن همراه اتاق ایران، البته همچنان به عدم اجرای طرح صیانت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی امیدوار است و میگوید: با وجود تکنولوژیهایی مانند اینترنت ماهوارهای، بعید میدانم که بتوانند ایران را چندان محدود کنند و اگر همچنان بر اجرای طرحهایشان اصرار داشته باشند ایران به جزیرهای بدون هیچگونه از اشکال ارتباطات جهانی تبدیل میشود.
فضای آینده ایران غیرقابل پیشبینی شده است
نامی با بیان اینکه متاسفانه ما در ایران از فضایی رنج میبریم که آینده را برایمان غیرقابل پیشبینی کرده است، گفت: بخشی از این موضوع هم به نگرش حاکمیت ما بازمیگردد که دید بلندمدتی، حداقل در فضای کسب و کار و رشد در آن وجود ندارد و بیشتر درگیر مسائل جاری است. این امر میتواند به جهت فشارهای روزمره باشد یا اینکه اولویتی در پاسخگویی به دغدغههای افکار عمومی برایشان وجود ندارد. برای مثال تشکلی مانند شورای عالی فضای مجازی، شورایی که قرار است با کارکرد خود هم به حاکمیت و هم به شرکتها و بخش خصوصی مشورتهای موردنظر را ارایه کند، در وبسایتش هنوز مقاله در خور توجهی در سال ۱۴۰۰ بارگذاری نکرده است یا در قسمت اخبار آنکه مثلا بهروزتر هست تعدادی خبر به صورت ترجمه قرار داده شده است و عمقی ندارد که به تصمیمگیران حاکمیتی و بخش خصوصی کمک فکری ارایه کند. در کنار این موضوع ما با مشکل دیگری هم مواجه هستیم. با توجه به فشارهای همهجانبهای که از جهت مشکلات سیستم بیمه، مالیات و تامین نقدینگی برای مدیران عامل شرکتها ایجاد میشود، این افراد دیگر توانی ندارند که در مورد فضای آیندهپژوهی کاری انجام دهند و با وضعیت فعلی اقتصادی کشور، شرکتها توان آن را ندارند که ماهیانه رقم چند ده میلیونی را بپردازند تا ببینند روند تکنولوژی و اقتصاد ایران و جهان به چه سمت و سویی میرود و از حالا برای آن برنامهریزی و سرمایهگذاری کنند. برهمین اساس دراینجا کارکرد حاکمیت بسیار مهم است. عملکرد مراکز حاکمیتی مانند مرکز پژوهشهای مجلس یا شورای عالی فضای مجازی یا وزارت ICT که باید از توان تشکلها استفاده کرده و از آنها حمایت کنند تا ما بتوانیم با تولید دادههای مورد نظر در مسیر آیندهپژوهی گامبرداریم؛ با توجه به منابع محدود شرکتهای خصوصی اگر دید درستی نسبت به آینده داشته باشیم میتوانیم سرمایهگذاری بهتری داشته و در آینده مثمر ثمرتر حرکت کنیم. وی با بیان اینکه درحال حاضر اولویت تصمیمسازان اصلی کشور پویایی اقتصاد دانش بنیان و ارتباطات تجاری بینالمللی نیست، گفت: در رابطه با طرح صیانت از فضای مجازی از 20 عضو حاضر در این کارگروه، تنها یک عضو آن نماینده بخش خصوصی است. یعنی فقط 5درصد آرا به بخش خصوصی تعلق دارد و 95 درصد آرای آن در اختیار نهادهای دیگری است. از میان 19 عضو باقیمانده هم 4 یا 5 عضو دارای تخصص مرتبط با حوزه فضای مجازی هستند و باقی اعضا به بخشهای دیگر حاکمیت ازجمله به دستگاههای نظامی، اطلاعاتی و قضایی کشور تعلق دارند. یعنی بار امنیتی این کارگروه بسیار بیشتر از بار تکنیکال آن است. این موضوع برای یک فعال بازار کسبوکار به این معنی است که تصمیمسازی در کشور از لایه بیزینس و مارکتینگ و اینکه چه وضعیتی در انتظار کشور است، خارج شده است. نامی با بیان اینکه هنوز زود است در مورد محتویات یا روند اجرای طرح صیانت نتیجهگیری کنیم، گفت: اما با ارزیابی آنچه که هماکنون تحت عنوان طرح صیانت شناخته میشود، میبینیم که اجرای بسیاری از موارد آن منوط به تصمیمگیری یک کارگروه خاص در آینده شده است. مثلا در بخش تبلیغات فضای مجازی اینطور عنوان شده است که کارگروهی که بعدها تشکیل میشود، مصادیق آن را اعلام میکند بنابراین تا زمانی که طرح صیانت تصویب و کارگروه موردنظر تشکیل و مصادیق آن مشخص نشود، نمیتوانیم در این زمینه دیدگاه قاطعی داشته باشیم. اما در عین حال پالسهایی که نخبگان کشور در حال حاضر دریافت میکنند این است که بوروکراسی فضا بهشدت در حال افزایش است یعنی فضا کاملا برخلاف قانون «بهبود مستمر فضای کسب و کار» در حال پیشروی است؛ با توجه به آن قانون ما باید از تصدی دولت کم کنیم اما با این قانون وارد فضایی میشویم که برخی از نهادهایی که درک درستی از فضای ICT یا استارتآپی کشور ندارد، وارد عمل میشوند و ما در شرایطی قرار میگیریم که دیگر نمیتوانیم راهی از پیش بریم. این یک بخش است. بخش دیگر وضعیتی است که پس از اعمال مجدد تحریمهای امریکا، ما در آن گرفتار شدهایم و با یک موج مهاجرت عجیب متخصصین حوزه فضای مجازی مواجه هستیم که در دوره همهگیری کرونا به جهت بسته بودن مرزهای کشورهای دیگر تا اندازهای فروکش کرده بود اما در شش ماهه اخیر این موج مجددا افزایش پیدا کرده است. وی ادامه داد: نکته جالبی در این میان وجود دارد و آن است که یک کارشناس فضای مجازی متخصص اگر امروز تصمیم به مهاجرت بگیرد با برخورداری از یک سطح دانش زبان کاملا معمولی، شش ماه دیگر میتواند در کشورهایی نظیر فنلاند، هلند یا دیگر کشورهای اروپایی باشد. این کشورها بهشدت به دنبال نیروی متخصص این حوزه هستند. بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول، ۹۶ درصد از اختراعهای ثبتشده توسط متولدین ایران بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور ثبت شده است، که نشاندهنده خروج استعدادها از کشور است، همین آمار برای کشور چین ۱۷ درصد و برای هند ۴۸ درصد است. این نشان میدهد که موج مهاجرت متخصصین ما چه تاثیری بر فضای کلی کشور داشته است. این افراد میتوانستند دانش خود را صرف اعتلا و توسعه ایران کنند اما به جهت فضای فعلی کشور تصمیم به مهاجرت گرفتند و در کشور مقصد با وضعیت درآمدی بسیارعالی زندگی میکنند. البته همان تعداد نیروی متخصص باقیمانده ما هم در حال خروج از کشور است و با این روند، سرمایهگذاری هم در زیرساختهای ما اتفاق نمیافتد و تمامی این موارد دست به دست هم میدهد که آینده روشنی را برای این حوزه پیشبینی نکنیم. بخشهایی در طرح صیانت میگوید که اگر شرکتی مایل به پذیرش استانداردهای این طرح نبود، دولت و وزارت ICTملزم میشود که نمونه بومی پلتفرم موردنظر را تولید کند. حالا فرض کنیم در تمامی مباحث حوزه فضای مجازی اعم از استارتآپها یا محصولات این حوزه این سیاست دنبال شود. یعنی ما بگویم که اینستاگرام مجوز فعالیت ندارد و نمونه ایرانی آن را تولید کنیم. اما نمونه داخلی این اپلیکیشن با چه دانش و چه توسعهدندهای تولید میشود؟ همه این موارد موجب کندی و محدودیت رشد فعالیتهای ما میشود و در نهایت اگر گشایشی اتفاق نیفتد چه به صورت مالی و چه تکنولوژیکی، آینده خوبی در انتظار فضای مجازی و اکوسیستم استارتآپی کشور نیست.