دیپلماسی پلکانی برای دستیابی به توافق
علی بیگدلی
آخرین دور مذاکرات ایران با کشورهای 1+4 و امریکا در شرایطی به پایان رسید که بر اساس درخواست طرف ایرانی، دو طرف برای دریافت آخرین راهنماییها راهی پایتختهایشان شدند تا در فرصتهای آتی گفتوگوها در پیش گرفته شود. علی باقری مذاکرهکننده ارشد ایران بعد از پایان گفتوگوها اشاره کرد که دو طرف پذیرفتهاند گفتوگوها را بر اساس مذاکرات قبلی و توافق سال 94 (منظور برجام است) پیش ببرند. البته از منظر تخصصی برخی موارد در مذاکرات مشاهده میشود که ضروری است این شرایط برای گفتوگوهای آتی تقویت شوند. یکی از موارد ضروری، ارایه یک استراتژی مدون در حوزه گفتوگوها است. مورد بعدی ضرورت تقویت تیم مذاکرهکننده ایرانی است و نهایتا هم موضوعات مرتبط با اختیارات تیم مذاکرهکننده است. معتقدم این موارد در ادامه گفتوگوها باید تقویت شوند تا تیم ایرانی بتوانند دستاوردهای افزونتری کسب کنند. واقع آن است که شمایل بودجه 1401 کل کشور و اعداد و ارقام ثبت شده در آن نشان داد که دولت برای بهبود شاخصهای اقتصادی کشور حساب جدی بر روی توافق آتی و احیای برجام باز کرده است. ایران هم در حوزههای بینالمللی، هم در بخشهای منطقهای و هم در حوزه داخلی مطالباتی دارد که پاسخگویی به آنها در گروی احیای برجام است. جدای از ابعاد منطقهای و بینالمللی، موضوع بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی در داخل، باعث شده تا مقوله پایان دادن به تحریمها به عنوان یک ضرورت جدی مورد توجه قرار بگیرد.اگر گفتوگوها فرسایشی شود و روند احیای برجام با تاخیر مواجه شود، اقتصاد ایران در سال آینده با کسری بودجهای به مراتب بزرگتر از سال 1400 روبه رو خواهد شد و متعاقب آن با مشکلات افزونتری مواجه خواهد شد. برای احیای برجام، اما به نظر میرسد، ایران باید نوع خاصی از انعطاف در مواضع را در پیش بگیرد. در واقع مطالبات حداکثری نباید به عنوان یک خط قرمز و تابو مطرح شوند و باید این امکان فراهم شود تا از طریق رویکردهای انعطافی بتوان منافع حداثکری را برای کشور استیفا کرد. مشخص است که بدون در پیش گرفتن انعطاف ممکن است، نتوان تصویری از احیای برجام را نظیرسازی کرد. ایران میتواند از طریق دیپلماسی پلکانی در بازه زمانی کوتاه و میانمدت به سرعت به یک نقطه مشترک با طرف مقابل دست پیدا کند. به هر حال فرسایشی شدن مذاکرات، نهتنها برای ایران، بلکه برای طرف مقابل نیز غیر قابل قبول است. ضمن اینکه غرب اعلام کرده است که نمیتواند مذاکرات را در مدت زمان نامحدود ادامه دهد و به دنبال دستیابی به دورنمایی از توافق است. در این شرایط پیشنهادی که میتوان به مذاکرهکنندگان داشت، آن است که با استفاده از انعطاف هوشمندانه، شرایطی را ایجاد کنند که معادلهای مبتنی بر شرایط برد، برد شکل بگیرد. واقع آن است که دیوار بلند بیاعتمادی میان ایران و امریکا طی یک یا چند جلسه گفتوگو حل نخواهد شد.این مشکلی است که طی دهههای متمادی شکل گرفته و حل و فصل آن هم به اراده جدی سیاسی و راهبردی میان دو طرف نیاز دارد. در این شرایط پیشنهاد عملی را که میتوان مطرح کرد آن است که از طرف مقابل خواسته شود تا مجموعه تحریمهای ذیل برجام را بردارد تا ایران به بازار صادراتی نفت، گاز و میعانات باز گردد و بتواند وضعیت اقتصادی خود را بازیابی کند. روند عادیسازی تجارت بینالمللی خود را استارت بزند، شبکه بانکی بینالمللی به سمت ایران باز کند و... در برابر این حرکت، ایران میتواند به جای غنیسازی 60درصدی، غنیسازی 20درصد را در دستور کار قرار دهد تا نگرانیهای طرف مقابل نیز کاهش پیدا کند. از سوی دیگر با توجه به ماهیت صلحآمیز برنامههای هستهای ایران، میتوان نظارتهای آژانس را نه تنها در اراک بلکه در سایر مراکز مورد نظر احیا کرد. در واقع با استفاده از یک دیپلماسی پلکانی میتوان از مرحله چالشهای مستمر به سمت یک درک مشترک حرکت کرد. باید توجه داشت علیرغم تمام تفاوتهایی که ایران و امریکا با هم دارند در شرایط فعلی یک نقطه مشترک نیز در مناسبات ارتباطی این دو کشور مشاهده میشود. در حال حاضر هم ایران و هم امریکا مایل به باز کردن جبهههای نبرد نیستند و به دنبال گفتوگو هستند. امریکا به دلیل مشکلاتی که در منطقه ایجاد کرده است، قادر به ایجاد یک جبهه نبرد تازه در منطقه نیست و خواستار حل مشکل از طریق گفتوگو است. از سوی دیگر ایران نیز مایل به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی خود از طریق سیاست تنشزدایی است. این فرصتی است که از طریق آن میتوان یک نقطه مشترک را در میان همه تفاوتها و تضادهای میان دو کشور شناسایی کرد و از طریق آن گفتوگوها را شکل داد.