توافق محتمل است
یوسف مولایی
آخرین اخبار مرتبط با مذاکرات هستهای ایر ان با کشورهای 1+4 حاکی از آن است که ایران از روز دوشنبه به میز مذاکرات باز میگردد و گفتوگوها با حضور دو طرف پیگیری میشود. در حال حاضر بار اصلی اطلاعرسانی در خصوص مذاکرات به دوش اولیانوف مذاکرهکننده ارشد روسی قرار دارد و دوطرف پذیرفتهاند که مجرای اصلی اطلاعرسانی در خصوص برجام از این طریق صورت بگیرد. در یک چنین شرایطی اولیانوف اغلب با رویکردهای مثبت در خصوص دورنمای مذاکرات سخن میگوید و از احتمال توافق صحبت میکند. اولیانوف در عین اینکه به مشکلات پیش روی گفتوگوها اذعان دارد، اما در عین حال نسبت به اراده سیاسی بالای دو طرف برای دستیابی به یک توافق تاکید دارد. توییتهایی که به تناوب توسط مذاکرهکننده ارشد روسی منتشر میشود، در واقع مسیر مذاکرات را مشخص میکند و به تحلیلگران این امکان را میدهد که تصویری از احتمالات آینده به دست آورند. بر اساس این دادههای اطلاعاتی میتوان به چشمانداز پیش روی مذاکرات خوشبین بود. کارشناسان نیز معتقدند احتمال دستیابی به توافق بالاست. چرا که هر دو طرف، مطالباتی از طرف مقابل دارند که دستیابی به آنها در گروی رسیدن به تفاهم است. پیشرفت ایران در حوزه هستهای باعث شده تا غرب بیتاب دستیابی به توافق برای افزایش دامنه نظارتها به برنامه هستهای ایران است. در نقطه مقابل، ایران برای بهبود شاخصهای اقتصادی خود و بازگشت به بازارهای بینالمللی به رفع تحریمها فکر میکند و خواستار آن است. این درک مشترک، باعث شده تا تحلیلگران دستیابی به توافق را محتمل ارزیابی کنند. البته عرصه سیاسی جایگاهی است که ممکن است، هر تغییر ناگهانی در آن رخ دهد و ممکن است تحولات آتی شرایط جدید را ایجاد کند. اما در این میان، بحثی در محافل تخصصی، رسانهها و شبکههای اجتماعی در خصوص ضرورت گفتوگوهای رودررو میان ایران و امریکا به راه افتاده است که میتواند مسیر تازهای در گفتوگوها ایجاد کند. واقع آن است که عدم گفتوگوهای مستقیم میان طرفهای اصلی گفتوگوها (ایران و امریکا) و سپردن انتقال دیدگاهها به کشورهایی که خودشان به نوعی در مذاکرات ذینفع هستند، از یک طرف باعث کندی گفتوگوها میشود و از سوی دیگر باعث میشود تا برخی طرفها گزارههای مرتبط با مذاکرات را در راستای خواستههای خود تنظیم کنند. به عنوان فردی که سالهاست در این حوزه مشغول فعالیت و تحلیل هستم، معتقدم، قطعا مذاکرات دو طرف، دستاوردهای افزونتری را برای هر دو طرف ایجاد میکند.اگر ایران مبتنی بر تئوریهای سازنده روابط بینالملل بر اساس رویکردهای واقعگرایانه و عملگرایانه وارد گفتوگوها شود و در عین صیانت از نظام ارزشی خود در راستای منافع ملی کشور قدم بردارد، دستاوردهای به مراتب بیشتری کسب خواهد کرد. هرچند در مدیریت کلان کشور یک چنین رویکردهای عملگرایانهای وجود دارد، اما بنا به دلایل گوناگون (از جمله عدم اعتماد به طرف مقابل) باعث شده تا ایران یک چنین ضرورتی را در مذاکرات هستهای پیگیری نکند. از سوی دیگر، برخی رویکردهای بسته و سادهانگارانه در حوزه سیاست خارجی کشور نیز وجود دارد که طرفداران آن، احساس میکنند چنانچه ایران با ایالات متحده بر سر برجام (یا هر موضوع دیگری) به گفتوگو بنشیند، نظام ارزشی جامعه خدشهدار خواهد شد. این در حالی است که با بهرهمندی از یک دیپلماسی عملگرایانه میتوان در عین حفظ نظام ارزشی، فرهنگی و باورهای موجود در پی کسب منافع افزونتر ملی کشور برآمد. در دنیای امروز دستیابی به منافع ملی، مهمترین گزارهای است که کشورهای مختلف تلاش میکنند به آن دست پیدا کنند. باید توجه داشت در شرایطی میتوان از نظام ارزشی کشور صیانت کرد که ایران از منظر اقتصادی، ارتباطی و راهبردی در شرایط مطلوبی قرار داشته باشد. بدون یک اقتصاد پویا و توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی، حتی حفظ نظام ارزشی جامعه نیز دچار مشکل خواهد شد. وقتی مذاکره غیرمستقیم به عنوان یک هدف مورد توجه قرار میگیرد، سایر طرفها تلاش میکنند از این حفرههای ارتباطی ایجاد شده به نفع خواستههای خود بهرهبرداری کند. ایران میتواند همان رفتاری را که با انگلیس، فرانسه، روسیه و... دارد را با امریکا نیز داشته باشد. اما در حال حاضر روسیه، چین، فرانسه، آلمان و انگلیس هرکدام با برگ ایران به نفع منافع خود استفاده میکنند. این واقعیتی است که روسیه سالهاست از آن در حال بهرهبرداری است. این در حالی است که ایجاد یک مسیر مستقیم برای گفتوگوها، ایران را در موضعی مناسبتر قرار میدهد و امکان سوءاستفاده از سایر طرفها را میگیرد. بر اساس یک چنین واقعیتهایی معتقدم، شکلگیری ارتباط دو سویه میان ایران و امریکا در مذاکرات از یک طرف به افزایش سرعت گفتوگوها کمک میکند و از طرف دیگر امکان دستیابی به دستاوردهای فراوانتر را برای ایران فراهم میکند. البته همانطور که اشاره شد، دلیل دوری ایران از گفتوگوهای مستقیم، دیوار بلند بیاعتمادی میان دو کشور است. دیواری که متاسفانه طی دهههای اخیر بر قطر آن افزوده شده است و باید امیدوار بود که طی سالهای آتی از میان برداشته شود.