اجرای این قانون اعتبار میخواهد نه شعار
گلی ماندگار|
تعرفهگذاری خدمات پرستاری هم مانند رتبهبندی معلمان از آن دست مطالبههایی است که مسوولان فقط وعده تحقق آن را میدهند و در واقع هیچ اتفاق قابل توجهی در این زمینه رخ نداده و با توجه به بودجه 1401 نیز انگار قرار نیست رخ بدهد. بیش از 14 سال است که پرستاران منتظر اجرایی شدن قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری هستند. همان خدماتی که در لیست ارایه خدمات بیمارستان زیرمجموعه فعالیتهای پزشکی قرار میگیرد، در واقع کاری را که پرستاران انجام میدهند، به نام پزشکان تمام شده و مزایای آن نیز به پزشکان تعلق میگیرد. البته طبق بسیاری دیگر از مطالبات پرستاران این یکی هم بارها و بارها دستورهایی در مورد اجرایی شدن آن داده شده، اما هر بار وزارت بهداشت و درمان، بیمارستانها و ...
به نحوی از اجرای آن شانه خالی کردهاند. حالا که نزدیک به دو سال است کرونا به یکی از بیرحمترین بیماریهای قرن حاضر تبدیل شده و جان بسیاری از افراد را گرفته و در این بین کادر درمان بیش از هر قشر دیگری در معرض آسیب، خطر و البته قرار گرفتن در خط مقدم مبارزه با این بیماری قرار داشته است، یک بار دیگر مساله تعرفهگذاری خدمات پرستاری به یکی از خبرهای روز تبدیل شده است، اینبار هم باز مجلس وعدههایی برای اجرایی شدن این قانون داده و قرار شده از ابتدای دی ماه به مرحله اجرا گذاشته شود. اما آیا این وعدهها در حالی که بودجهای برای آنها در نظر گرفته نشده قابلیت اجرایی خواهند داشت؟
اجرایی شدن هر قانونی، نیاز به ردیف بودجهای دارد که بتواند هزینههای اجرایی شدن آن را پوشش دهد، همانطور که در تصویب عجولانه قانون رتبهبندی معلمان به مساله بودجه توجه نشده بود و تنها وعده اجرایی شدن آن از سوی مجلس به معلمان داده شد در حالی که هیچ بودجهای برای این کار در نظر گرفته نشده بود و بودجه آموزش و پرورش در سال جدید هم حتی کمتر از سالهای قبل به تصویب رسیده بود، باعث شد تا اعتراضات معلمان همچنان ادامه داشته باشد. حال در شرایطی که نزدیک به دو سال است پرستاران تمام توان خود را به کار بستهاند تا در مقابل کرونا از هم میهنان خود محافظت کنند و در این راه حتی جانهای عزیزی هم قربانی شدهاند، باز هم وقتی صدای اعتراض پرستاران برای عدم اجرایی شدن این قانون 14 ساله بلند شده وعده اجرای آن از ابتدای دی ماه در حالی صادر شده است که بسیاری از پرستاران بر این باورند تا ردیف بودجه مشخصی برای این کار در نظر گرفته نشود امکان اجرایی شدن این قانون وجود ندارد.
زمان اجرای قانون مشخص نیست
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار اما در رابطه با خبر اجرایی شدن قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری از ابتدای دی ماه به «تعادل» میگوید: به نظر نمیرسد زمان اجرایی شدن این قانون دی ماه باشد و وزارت بهداشت و معاونت پرستاری اعلام کردهاند که این قانون در سال 1401 به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که تا اعتبار مورد نیاز برای اجرایی شدن این قانون تامین نشود قانون نیز اجرا نخواهد شد.
او میافزاید: در وضعیت فعلی به 9 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است تا بتوان قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری را اجرایی کرد. اینکه پرستاران 14 سال است منتظر اجرایی شدن این قانون هستند، به نظر مدت زمان زیادی است و وقت آن رسیده تا مسوولان به جای دادن وعده و وعید، سعی در اجرایی شدن آن داشته باشند. به هر حال قانون برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده تا قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری را اجرا کند و به صراحت نیز اعلام شده که منابع اجرای آن باید از محل بودجه عمومی دولت تامین شود. البته به نظر میرسد در لایحه بودجه سال آینده هم هیچ اعتباری برای این قانون در نظر گرفته نشده است.
شریفی مقدم به مشکل دیگری در این رابطه اشاره کرده و میگوید: قرار است اعتبارات اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری از محل کارانه پرستاران تامین شود اما این عادلانه نیست زیرا کارانه پرستاران اندک است و وضعیت آنها نسبت به قبل بدتر خواهد شد. اگر قرار است قانون تعرفهگذاری در سال آینده اجرا شود بنابراین باید روال قانونی بودجهگذاری را طی کند تا از نگرانی پرستاران نسبت به نحوه اجرای قانون کاسته شود. همه ما خوب میدانیم که در شرایط کرونایی پرستاران از جانشان مایه گذاشتند در حالی که بسیاری از آنها حتی حقوق و مزایای عادی خود را نیز با تاخیرهای چند ماهه دریافت میکردهاند، به همین منظور کمترین کاری که دولت میتواند برای قدردانی از زحمات پرستاران انجام دهد این است که این قانونی را که اجرای آن بیش از 14 سال به تعویق افتاده بالاخره به مرحله اجرا بگذارد.
انتظاری که انگار پایان ندارد
مینا مسعودی، پرستار بخش آیسییو یکی از بیمارستانهای تهران با 18 سال سابقه کار در این رابطه به «تعادل» میگوید: از زمانی که قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری به تصویب رسید تا امروز هر روز انتظار کشیدهایم که این قانون بالاخره اجرایی شود ولی انگار این انتظار هیچوقت پایان نمیپذیرد. اینکه پزشکان مانع اجرای این قانون شدهاند یا دولت کسری بودجه دارد یا ... گمانه زنیهایی است که نمیدانیم کدام درست و کدام اشتباه است. اما این را خوب میدانیم که پرستاران حداقل در این مدت کرونا از جانشان مایه گذاشتند، خیلی از ما شاید چند ماه از دیدن خانواده هایمان هم محروم بودیم و در بیمارستان به بیماران رسیدگی میکردیم. اینکه میخواهیم این قانون اجرایی شود خواسته زیادی نیست، در مقابل کاری که ما در حوزه بهداشت و درمان کشور انجام میدهیم، درخواست چندان زیادی نداریم.
او میافزاید: بسیاری از کارهایی که پرستاران در بیمارستانها انجام میدهند، به خصوص بیمارستانهای تامین اجتماعی زیر خدمات پزشکی به ثبت میرسد و برای پرستاران هیچ عایدی ندارد. در حالی که بیشتر زمان را پرستاران برای رسیدگی به بیماران صرف میکنند و پزشکان تنها در حد ویزیت کردن به بیمارستان میآیند. هر شیفت کاری ما چندین برابر زمانی است که یک پزشک در بیمارستان میگذراند و در این شرایط وقتی پای حق و حقوق به میان میآید این همه پزشکان هستند که ذینفعند و ما باید برای مطالبه حقوق خود هفتخوان رستم را طی کنیم.
شیفتهای طولانی، خستگی، بیانگیزگی
رویا 5 سال است که در یکی از بیمارستانهای پایتخت مشغول به کار شده، او نیز در رابطه تعرفهگذاری خدمات پرستاری به «تعادل» میگوید: وقتی پای جان انسانها در میان باشد، پرستاران میشوند، رزمندگان خط مقدم، اما وقتی پای حق و حقوق پرستاران به میان میآید، همه سعی میکنند مشکل را به گردن فرد دیگری بیندازند و کسی نمیخواهد مسوولیت این آشفتگی را بپذیرد. قانون تعرفهگذاری 14 سال است تصویب شده اما هنوز اجرایی نشده است و هیچکس هم در این رابطه پاسخگو نیست. وزارتخانه که کمبود اعتبار را بهانه میکند، دولت کمبود بودجه را و بیمارستانها هم تا میتوانند از پرستاران کار میکشند و موقع پرداخت حق و حقوقشان با هزار منت با آنها رفتار میکنند.
او میافزاید: اینکه هر روز در خبرها میخوانیم چند صد پرستار از کشور مهاجرت کردهاند و چند ده پرستار به فکر مهاجرت هستند به دلیل شرایطی است که در آن گرفتار شدهاند. مگر میشود پرستاری در کشور خودش حداقلها را داشته باشد و باز دلش بخواهد که به غربت برود و در آنها کار کند. خیلی از پرستاران بعد از مهاجرت حتی ممکن است شغلشان را از دست بدهند، اما شرایط آنقدر برایشان سخت است که ترجیح میدهند بروند. یک پرستار که در شیفتهای طولانی مدت مسوول رسیدگی به حداقل 15 تا 20 بیمار است و البته دغدغه معاش هم دارد، چطور میتواند تمام توان خود را برای کاری که انجام میدهد صرف کند. تا زمانی که پرستار فکر آزاد نداشته باشد، نمیتواند بهترین خدمات را به بیماران ارایه دهد.
رویا میگوید: درگیری ذهنی پرستاران، اینکه باید همیشه نگران معیشت خود باشند، در کیفیت خدماتی که به بیماران ارایه میدهند، تاثیر میگذارد، در واقع باز هم این مردم هستند که از چنین شرایطی آسیب میبینند. شیفتهای طولانی، درآمدهای پایین همه اینها عامل بیانگیزگی و البته مهاجرت پرستاران هستند.
شما در برابر مردم مسوولید
این که مقابل بیمارستانها بایستیم و ساعتها برای کادر درمان کف بزنیم، اینکه هورا بکشیم و حتی اگر سر تعظیم در مقابلشان فرود بیاوریم، باز هم ذرهای از زحمات و از جان گذشتگی آنها را جبران نخواهد کرد. بسیاری از این پرستاران روزها و ماهها بدون دریافت حقوق باز هم برای نجات جان بیماران تلاش کردند. بسیاری از آنها با اینکه مشکلات معیشتی داشتند باز هم از جانشان مایه گذاشتند و از زیر بار مسوولیت شانه خالی نکردند، اینبار نوبت آن مسوولانی است که همهچیز برایشان مهم است جز معیشت مردم. حالا نوبت آن نمایندگانی است که این روزها از صدای موسیقی گرفته تا اینترنت و عینک دودی را رصد میکنند ولی خبر از حال دل آنهایی که هر روز با جان و دل کار میکنند و شب هنگام باز هم شرمنده خانواده شان میشوند ندارند. نه اجرایی شدن قانون رتبهبندی معلمان و نه قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری هیچ کدام با وعده و وعید اجرایی نمیشود، این قوانین برای اجرایی شدن نیاز به اعتبار دارند و این شما هستید که موظفید از دولت تامین اعتبار بخواهید.