تاثیر نرخ بهره در ورود نقدینگی به بورس
کاویان عبداللهی
تغییراتی که در نرخ بهره بینبانکی بالا صورت میگیرد، تأثیر کمتری بر بازار خواهد داشت؛ یعنی تفاوت تغییر نرخ بهره از ۲۱ به ۲۰ درصد باعث ورود نقدینگی به بازار میشود اما؛ تأثیر آن کمتر از زمانی است که ۱۰ درصد به ۹ درصد تبدیل میشود. در سالهای ۹۸ و ۹۹ کمترین نرخ بهره بین بانکی حدود ۸ درصد بود که در آن زمان بازار سرمایه فروش خوبی داشت. قاعدتا کاهش نرخ بهره تأثیراتی را نیز در بازارهای دیگر میگذارد که میتواند مشکلاتی را ایجاد کند.
میتوان گفت گزارش شرکتها نیز خوب به نظر میرسند اما؛ سرمایهگذاران به پایداری این سود اعتمادی ندارند. در این راستا نرخهایی هستند که سهامداران به تداوم آنها امیدی ندارند؛ بهطور مثال تحلیلگران و کارشناسان پیشبینی میکنند نرخ اوره در محدوده خود نمیماند و انتظار کاهش این قیمت را دارند. کمبود نقدینگی در بورس تأثیرگذار بوده بهطوریکه وقتی پولی در بورس نیست انتظارات رشد، کاهش مییابد و سرمایهگذاران کمتر در این جهت سرمایهگذاری میکنند. در واقع بحث نبود نقدینگی تأثیر بیشتری نسبت به گزارشها خواهد داشت. در بودجه، انتشار اوراق ۸۸ همتی وجود داشت که در مقابل آن تسویه اوراق در حدود ۲۰۰ همتی ایجاد شد. موضوع اصلی که وجود دارد و باید به آن توجه کرد، این است که آیا مجددا در سال جدید کسری بودجه به وجود میآید یا خیر. در خصوص گزارشهایی که مرکز پژوهش مجلس داشته یک پیش بینی وجود داشت که نشان میدهد کسری بودجه سال بعد سنگینتر از امسال و در حدود ۸۰۰ همت خواهد بود؛ به همین دلیل احتمال دوباره انتشار و فروش اوراق در بازار سرمایه وجود دارد. دولت باید سعی کند دارایی شرکتهایی را که مالکیت آنها را بر عهده دارد، بفروشد. به نظر میرسد این فروش دارایی برای دولت سخت باشد چرا که مجبور به انتقال مالکیت میشود، در حالی که دولت دوست دارد همهچیز را تحت کنترل داشته باشد. در این راستا میتوان کاری کرد که با فروش دارایی، مالکیت منتقل نشود؛ اما تجربههای بدی از این اتفاق وجود دارد. بهطور مثال در صندوقهای پالایشی و دارایی که منتشر شد انتقال دارایی بدون مالکیت بود که تجربه بدی را بر جای گذاشت. همچنین به نظر میرسد مالکیت بخش خصوصی مدیریت بهتری نسبت به بخش دولتی دارد و این موضوعی است که باید در زمینه بازار سرمایه به آن دقت شود.