دو نگرانی با روی کارآمدن طالبان
سید حمید حسینی
باکنار رفتن دولت فاسد و ضد ایرانی اشرف غنی و تسلط طالبان بر افغانستان، همچنان این نگرانی وجود دارد که روابط اقتصادی تهران وکابل به کدام سو میرود وآینده تجارت با این کشور چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، اولین موضوعی که قابل طرح است اینکه دولت «اشرف غنی» گرایش چندانی به روابط گسترده با ایران نداشت و تلاش میکرد که کشورهای دیگر را جایگزین ایران در بازارهای افغانستان کند. از همین رو، کارکردن فعالان اقتصادی ایران در آن بازه زمانی به دلیل سختگیریهای دولت «غنی» سخت و دشوار بود. حال اگر از این منظر نگاه کنیم، با روی کارآمدن طالبان، فرصتی فراهم شده تا بتوان روابط تجاری خود را با این کشور گسترش داد؛ چراکه طالبان در همان گام نخست، تعرفههای گمرکی را برای کشورهای همسایه بهشدت کاهش دادند و فساد گمرکات تا حد زیادی تقلیل پیدا کرد. همین امر موجب شد تا صادرات فرآوردههای نفتی، مواد غذایی و مصالح ساختمانی از مبدا ایران با شیب تندتری به کشور افغانستان صورت گیرد. بنابراین روی کارآمدن طالبان از نقطه نظر اقتصادی تا اینجای کار به نفع ایران و فعالان اقتصادی بوده است. در همین مدت، رایزنیها و مذاکراتی نیز بین فعالان اقتصادی دو کشور برای توسعه و تسهیل تجارت فیمابین انجام شده است. اما اینکه آینده روابط اقتصادی و تجاری کشور در دوران طالبان به چه نقطهای میرسد، آیا همین سطح از روابط اقتصادی و سیاسی حفظ میشود یا دچار چالش میشود، واقعا مشخص نیست و در هالهای از ابهام قرار دارد.
از سوی دیگر، در حال حاضر سیاستی که ایران در پیش گرفته این است که در امور افغانستان دخالتی نداشته باشد و تنها طالبان را به تشکیل دولت موقت و حفاظت از شیعیان و هزارهها تشویق کرده است. از آنسو، طالبان هم برای اینکه بتواند تایید نهادهای بینالمللی را به دست بیاورد، فعلا سیاست مدارا کردن با همسایگان را در پیش گرفته است.
البته ذکر این نکته ضروری است که افغانستان در بحث ترانزیت کالا و مواد غذایی بهشدت به ایران وابسته ونیازمند است. چراکه یک کشور لاک لند است و به آبهای آزاد دسترسی ندارد. بنابراین ناگزیر است که از مسیر ایران و پاکستان یا از مسیر ازبکستان وترکمنستان اقدام کند، که با توجه به اینکه این کشورها نیز خودشان به آبهای آزاد دسترسی ندارند، اغلب کالاهای وارداتیاش را از طریق ایران ترانزیت میکند.
نکته مهم دیگر، اینکه افغانستان به لحاظ سوخت و نیازهای نفتی و محصولات مرتبط و همچنین از نظر محصولات غذایی وکالاها بسیار به ایران وابسته است و هیچ جایگزینی در کوتاهمدت ندارد. البته باید این را در نظر داشت که رهبران افغانستان ارتباط خوبی با پاکستان، قطر، عربستان وامارات دارند به هیچوجه ما نباید با تعارض با طالبان روابط خود را با اعراب منطقه تیرهتر کنیم برعکس برقراری ارتباط باعربستان بسیار مهم است و میتواند برروی روابط ما با عربستان بهشدت اثرگذار باشد.
در این میان اما دو مساله وجود دارد که ممکن است که به ضرر ما تمام شود؛ نخست اینکه با روی کار آمدن دوباره طالبان در افغانستان بحث خط لوله گاز ترکمنستان - افغانستان - پاکستان - هند، مشهور به «TAPI» بار دیگر مطرح شده است؛ ساخت بخشی از خط لوله گاز تاپی پیش از سقوط کابل به دست طالبان آغاز شده بود، خط لولهای که گاز ترکمنستان را از خاک افغانستان به پاکستان و هند میرساند. حال از آنجایی که پاکستان سالهاست به دنبال این است که از طریق افغانستان گاز خود را تامین کند، اجرای آن ممکن است، موجب شود که طرف پاکستانی و هندی به ادامه همکاری با ایران در موضوع پروژه خط لوله صلح بیمیل شوند که در اینصورت، این موضوع به نوعی تهدیدی برای ایران به حساب میآید. مساله نگرانکننده دیگر، «طرح لاجورد» ترکیه است که افغانستان را از طریق ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان به دریای سیاه و در نهایت از مسیر ترکیه به دریای مدیترانه و اروپا متصل میکند. این در حالی است که مسیر ایران همچنان کوتاهترین راه برای اتصال افغانستان و آسیای مرکزی به اروپا است. از این رو، راه لاجورد، میتواند راهی برای انزوای ایران در منطقه باشد.