حضور زنان در نقشهای اجتماعی ضروری است
نادیده گرفتن نقش اجتماعی زنان میتواند به جامعه ضربههای جبرانناپذیری بزند. اینکه برخی میخواهند نقش زنان در جامعه را به بهانههایی مانند فرزند آوری و خانه داری و رسیدگی به خانواده کمرنگ کنند، در واقع پویایی جامعه را هدف قرار دادهاند. فراموش نکنیم که تغییر ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع نیاز به درآمد بیشتر برای تامین نیازمندیهای خانواده دارد. همین نیاز است که مشارکت زنان در اجتماع را فراهم کرده است. البته فراموش نکنیم که شاغل شدن زنان نقشهای دیگر او به عنوان مادر، همسر و البته مدیر خانه را زیر سوال نمیبرد و از او سلب نمیکند. تمامی زنانی که این نقشها را دارند، در بیرون از خانه هم فعالیت میکنند و تمام سعی شان این است که بتوانند از عهده تمام این مسوولیتها به خوبی بربیایند. اما در مقابل جامعه هیچ کدام از حق و حقوق آنها را بهطور کامل در اختیارشان نمیگذارد، بهطور مثال نه تنها در ایران که در اکثر کشورهای دنیا حقوق دریافتی زنان نسبت به مردان کمتر است. حتی اگر تحصیلات آنها به یک اندازه بوده باشد. این خود یکی از بیتوجهیهای جامعه نسبت به حق و حقوق زنان است. بسیاری از فعالان حوزه زنان که داعیه دفاع از حقوق زنان را دارند در این موارد کار مثبتی انجام ندادهاند. در اکثر موارد زنان همیشه در جایگاه دوم قرار گرفتهاند بدون اینکه تواناییها، سطح تحصیلات و نوع فعالیتشان مد نظر قرار گرفته باشد.
آنها علاوه بر اینکه باید در جامعه برای حقوق خود مبارزه کنند، انواع و اقسام تنشها و استرسها را به جان بخرند، باید همچنان نقشهای دیگر خود در خانه را هم به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. البته که راهحل مشکلات زنان خانهنشین کردن آنها نیست. کسانی که به این تفکر دامن میزنند افرادی هستند که از اهمیت حضور زنان در مشارکتهای اجتماعی آگاهی ندارند. به همین خاطر وقتی از مشکلات زنان در محیط خارج از خانه سخن به میان میآید، اولین راهکاری که ارایه میدهند، هدایت کردن زنان به کنج خانه و آشپزخانههاست.
فراموش نکنیم زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند. این جمعیت به اندازه توان استعداد خود میتوانند در پیشبرد اهداف و توسعه هر کشوری موثر باشند. اصولا آمار و ارقام بیانگر این است که هرچقدر حضور پررنگ زنان در کنار مردان جامعه بیشتر باشد، کشور توسعه یافتهتر است، برخی مواقع به هر دلیلی، سیاستگذاریها به شکلی است که زنان جامعه به حاشیه و دور از جامعه و اشتغال قرار میگیرند. به تبع این سیاست بر پیشرفت و بعضا سرنوشت جامعه تاثیرگذار است.
در قوانین استخدامی ما باید به لیاقت و تحصیلات فرد اهمیت داده شود و قوانین جنسیتی حذف شوند. وقتی این قوانین در کشور ما اجرا نشود ما نباید انتظار پیشرفت داشته باشیم. کار مفید زنان بیشتر از مردان است چرا که زنان باید ۱۰ برابر کار کنند تا خود را نشان دهند اما مردان نیازی به این کار ندارند و در نتیجه تلاش آنچنانی هم نمیکنند. وقتی مردی لیاقت و توانایی ندارد نباید به صرف جنسیت او را مدیر کرد. با نگاهی گذرا به سیاستهای کشورهای دیگر علت پیشرفت آنها را متوجه میشویم. به عنوان مثال در آلمان مقام صدراعظم 16 سال در اختیار یک زن بود. لفظ جنسیت در همه جای دنیا از بین رفته است. حتی در صدر اسلام هم برخی زنان به تجارت و کار مشغول بودند. بیتوجهی به توانایی زنان در اداره امور و حذف کردن آنها از نقشهای اجتماعی نه تنها به افزایش جمعیت و گرم شدن کانون خانواده کمک نمیکند، چه بسا کشور را با مشکلات اقتصادی بیشتر مواجه کرده و باعث میشود تا افراد بیشتری برای تامین معیشت خود به تنگنا بیفتند. امیدواریم که روزی شایستهسالاری در کشور ما اجرا شود و از آن به بعد است که ما شاهد شادی، اشتغالزایی و قرار گرفتن افراد در جایگاه صحیح خود هستیم.