اقتصاد در «پساتحریم»
مجید اعزازی
1- دیروز دور تازه گفتوگوهای هستهای میان ایران و 1+4 آغاز شد. دوری که گفته میشود، راند آخر مذاکرات هستهای است. دیروز حتی شبکه لبنانی المیادین با اشاره به فضای مثبت موجود در مذاکرات وین و امکان رسیدن به توافق طی چند روز آتی اعلام کرد که پیشنویس سندی ۲۰ صفحهای در وین تدوین شده است. از این رو، با توجه به اخبار مثبت پر تعدادی که به گوش میرسد، به نظر میرسد، دستیابی به توافق که به معنی لغو یا توقف تحریمها علیه ایران است، بسیار نزدیک است. در عین حال، اگر چه دستیابی به توافق هستهای از اهمیت زیادی برای اقتصاد ایران برخوردار است، اما به معنی پایان یافتن عسرتهای اقتصادی نیست و نخواهد بود و دقیقا در چنین لحظاتی است که تصمیمسازان دولتی باید از برنامه اصلاحات اقتصادی خود در فرصت «پساتحریم» رونمایی کنند.
بر ناظران عرصه اقتصاد پوشیده نیست که بحرانهای اقتصادی در ایران ناشی از سیاستگذاریهای اشتباه اقتصادی طی 5 دهه اخیر است؛ بحرانهایی که در دهه 1390 با تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، بیش از پیش آشکار شدند. از این رو، با اطمینان کامل میتوان گفت، دو ریسک سیستماتیک «تحریم» و «سیاستگذاریهای اشتباه» دو عامل اصلی و اساسی در ایجاد شرایط اقتصادی 4 سال اخیر هستند و حالا که سایه یکی از این دو ریسک سیستماتیک در حال افول است، تصمیمسازان نیز باید با تدوین برنامههای علمی، درصدد حل مشکلات ریشهای اقتصاد برآیند.
2- از هفته گذشته و همزمان با افزایش اخبار مثبت از مذاکرات هستهای، نرخ دلار از 27 هزار تومان به کانال 26 هزار تومان افت کرده است و انتظار میرود طی روزهای آینده با نزول بیشتری همراه شود، سخنگوی دولت دیروز اعلام کرد: «در اوج مذاکرات با ثبات نرخ ارز رو به رو هستیم».
این در حالی است که تجربه سالهای گذشته حاکی از این است که همزمان با افزایش تهدیدها علیه اقتصاد ایران (در مقطع پس از 18 اردیبهشت 1397 که ترامپ از برجام خارج شد و در مقطع پیش از نیمه اول آبان سال 99 که گمانهزنیها حاکی از شانس بالای ترامپ در انتخابات آمریکا بود)، نرخ ارز روندی صعودی داشته است و برعکس همزمان با بروز نشانههای کاهش تهدیدها، (بهار 1400 با آغاز مذاکرات وین و طی چند ماهه اخیر که دور تازه مذاکرات هستهای در وین آغاز شده است) نرخ ارز روندی نزولی را طی کرده است.
به هر ترتیب، حالا که نرخ ارز روندی نزولی به خود گرفته است آیا روزهای خوب اقتصاد ایران فرا رسیده است؟
3- بیگمان کاهش نرخ ارز میتواند به عنوان یک عامل روانی و هیجانی بر مکانیسم درونی اقتصاد ایران در کوتاه مدت اثر مثبتی بگذارد. اما موتور خلق پول و تولید «تورم» به مثابه اصلیترین عامل بیثباتکننده اقتصاد، به گواه تازهترین آمارهای رسمی همچنان روشن است و با قدرت به فعالیت خود ادامه میدهد. از این رو است که مهار تورم از طریق اصلاح نظام بانکی همچنان باید در دستور کار دولت باشد. آمار شاخصهای پولی و بانکی در آذر 1400 نشان میدهد، حجم نقدینگی در فاصله 4 ماه اول فعالیت دولت رییسی معادل 12.9 درصد رشد کرده است. به عبارتی، طی مدت یادشده، نه تنها میزان رشد نقدینگی مهار نشده بلکه همچنان بر شتاب و رشد روزافزون آن اضافه شده است. بهطوری که در این دوره در مجموع 506 هزار میلیارد تومان و روزانه بهطور میانگین 4182 میلیارد تومان به نقدینگی اضافه شده است و این در حالی است که به گفته سخنگوی دولت «خنثیسازی تحریمها پا به پای مذاکرات در دستور کار بوده است».
خنثیسازی تحریمها، ترجمه افزایش فروش نفت طی سال 1400 است که البته در هفتههای اخیر مورد مناقشه دولتمردان سابق و لاحق بوده است.
اما به هر ترتیب، علیرغم افزایش درآمدهای نفتی مشاهده میشود که حجم نقدینگی همچنان در حال افزایش است و دولت نتوانسته است با اتخاذ سیاست درست پولی مانع از رشد پایه پولی و تورم شود. این مساله وقتی باعث نگرانی بیشتر میشود که اقتصاد ایران در انتظار ورود پولهای بلوکه شده خود است که دستکم 60 میلیارد دلار برآورد میشوند. این سوال هماینک وجود دارد که آیا ورود این حجم از دلارهای نفتی به اقتصاد، قرار است موج تازهای از رشد پایه پولی و تورم ایجاد کند یا اینکه قرار است با اتخاذ سیاست درست در مسیر رشد و توسعه ایران قرار گیرد؟