از سیسمونی‌های لاکچری تا سفره‌های خالی

۱۴۰۰/۱۱/۳۰ - ۰۱:۳۳:۵۷
کد خبر: ۱۸۷۰۴۳
از سیسمونی‌های لاکچری تا سفره‌های خالی

مردمی که با هم غریبه شده‌اند

گلی ماندگار|

 این روزها وقتی قرار باشد راجع به موضوعی بنویسی حتما یک سر آن به اقتصاد می‌رسد، ما کاری جز نوشتن بلد نیستیم، ما تمام خشم، کینه و بغضمان را روی دوش کلمات آوار می‌کنیم، کلماتی که نیش می‌شوند و نیشتر، اما نه می‌سوزانند و نه زخم می‌زنند. حال دیگر کلمات هم تاثیرخود را از دست داده‌اند. مثل خیلی چیزهای دیگر که انگار نه انگار زمانی جزو تاریخچه زندگی هایمان بوده‌اند. مثل انسانیت، کمک به همنوع و...

خبر کوتاه بود، آنقدر کوتاه که حتی نمی‌شد باور کرد، نرخ تهیه سیسمونی به 180 تا 250 میلیون تومان هم رسیده! این رقم‌ها را شاید بتوان با توجه به تورم موجود در بازار برای تهیه جهیزیه باور کرد اما مگر قرار است برای سیسمونی یک نوزاد چه اقلامی خریداری شود که تا مرز 250 میلیون تومان می‌رسد. 

از سوی دیگر در همین شهر که خانواده‌ای 250 میلیون تومان برای تهیه سیسمونی نوزاد هنوز متولد نشده هزینه می‌کنند، هستند افرادی که برای تهیه یک وعده غذای گرم با هزار مشکل دست به گریبانند و سفره‌هایشان هر روز خالی‌تر می‌شود. راستی با هزینه این سیسمونی می‌توان چند کودک گرسنه که در خیابان‌های همین شهر با گونی‌های چرک روی دوش خود به دنبال زباله می‌گردند را از شر فقر نجات داد. 

    اینجا همه‌چیز طلاست

کافی است در اینترنت به دنبال سایت‌ها یا مغازه‌هایی بگردید که زیورآلات طلا برای کودکان دارند، خیلی زود به صفحه‌هایی می‌رسید که شما را با انواع و اقسام پستانک، شیشه شیر، زنجیر پستانک و... از جنس طلا آشنا می‌کنند، بماند که گردنبند و گوشواره و گل سینه و ... با شکل و شمایل فانتزی برای کودکان وجود دارد و خانواده‌ها می‌توانند برای نوزادان دلبندشان از این اقلام تهیه کنند. اما کاسه و قاشق طلا برای خوردن «فرنی» و «سرلاک» هم از آن پدیده‌هایی است که شاید در ثروتمندترین کشورهای دنیا هم کسی نتواند نمونه آن را پیدا کند و به قول امروزی‌ها حتی برای این کشورها هم چنین گزینه‌هایی قفل است.

    قیمت‌هایی که هوش  از سر آدم می‌پراند

طبق معمول اگر قرار باشد در فضای مجازی قیمت اجناس را بدانی باید به صفحه مورد نظر دایرکت بزنی، اما پاسخ دایرکت‌ها و قیمت‌هایی که ارسال می‌شد بیشتر به این شبیه بود که در قاره‌ای دیگر و سیاره‌ای دیگر در حال نفس کشیدن و زندگی کردن هستم.

قیمت یک پستانک تمام طلا بدون سر لاستیکی آن بین 25 تا 30 میلیون اما اگر فقط بخواهید پشت پستانک و دسته آن طلا باشد این مبلغ ارزان‌تر می‌شود و به 18 میلیون تومان می‌رسد. زنجیر پستانک هم بسته به ریز یا درشت بودن حلقه‌های زنجیر و بلندی و کوتاهی آن از 12 میلیون تومان شروع می‌شد و به بالای 20 میلیون تومان می‌رسید.

اما شیشه شیرها که معمولا فقط در آن از جنس طلا است اگر جواهر در آن به کار رفته باشد قیمت‌هایی بالای 30 میلیون تومان دارند و بدون جواهر با 20 میلیون تومان هم کارتان راه می‌افتد. کاسه و قاشق هم که از 40 میلیون تومان به بالا قیمت دارند.

اما وقتی قرار باشد همین چند قلم از سیسمونی نوزاد طلا باشد بقیه وسایل هم باید با این سطح از لاکچری بودن هماهنگی داشته باشد، اغلب این افراد تخت و کمد و خلاصه تمام وسایل نوزاد خود را از ژورنال‌های خارجی انتخاب می‌کنند و به سیسمونی فروشی‌های لاکچری سفارش می‌دهند و در یک چشم به هم زدن و با پرداخت مبالغ هنگفتی از 180 میلیون تومان گرفته تا 250 میلیون تومان اتاق فرزند دلبندتان با جدیدترین متد روز دنیا همخوانی پیدا می‌کند و دیگر غمی نخواهید داشت. اصلا به شما چه ربطی دارد که تنها چند محله پایین‌تر کودکی برای لقمه نانی دستفروشی می‌کند یا خانواده‌ای برای تهیه یک وعده غذای گرم با هزار و یک مشکل باید دست و پنجه نرم کنند. اصلا برای شما قابل باور است که یک پستانک فرزند دلبند شما می‌تواند معادل حقوق 5 ماه یک کارگر باشد؟

    دره عمیقی به نام فاصله طبقاتی

دیگر نمی‌توانیم به نام فاصله طبقاتی از آن نام ببریم، فاصله بین فقیر و غنی در این جغرافیا به دره عمیقی تبدیل شده که انگار هیچ‌وقت پر نخواهد شد.

هاله مقصودی، روانشناس اجتماعی در این باره به «تعادل» می‌گوید: من هم خبر سیسمونی‌های لاکچری را شنیده‌ام، حتی در اینستاگرام فیلم‌هایی هم در این مورد دیده‌ام، مثل همان فیلم‌هایی که جهیزیه عروس را به نمایش می‌گذارند، باور نکردنی است، اینکه قرار است یک نوزاد به دنیا بیاید و در دنیایی با چنین زرق و برق بزرگ شود، اینکه از شیشه شیر تا پستانک نوزاد از جنس طلا باشد و حتی ظروف کوچکی که قرار است در 6 ماهگی از آنها برای خوردن سرلاک و سوپ استفاده کند.

این رفتارهای غیرعادی خود نشانه خلاء‌های شخصیتی است. نمی‌توانیم به افرادی که چنین رقم‌هایی را برای یک کودک که هنوز به دنیا نیامده هزینه می‌کنند، نشان عادی بودن بدهیم. این افراد هم مثل خیلی‌های دیگر که مشکلات شخصیتی یا روانی دارند، اگر مورد بررسی قرار بگیرند قطعا نشانه‌های عمیقی از مشکلات رفتاری در آنها می‌توان پیدا کرد. او می‌افزاید: چنین نمایش پول و ثروت در شرایطی که اکثریت جامعه با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند قطعا نمی‌تواند عادی باشد. اینکه افراد نسبت به وضعیت حاکم بر جامعه بی‌اعتنا بوده و به خود حق بدهند که در هر شرایطی به زندگی لاکچری خود در مقابل زندگی از رمق افتاده بقیه ادامه دهند، نشانه سلامت نیست.

این افراد هم مشکلات زیادی دارند اما متاسفانه آنچه که همیشه مورد توجه 

جامعه شناسان و روانشناسان قرار گرفته مشکلات رفتاری و روانی افرادی است که از کمبودهای زیادی در زندگی رنج می‌برند، فقر باعث می‌شود که بزهکار شوند، به اعتیاد روی بیاورند و ... اما مساله اینجاست که افرادی با ثروت‌های هنگفت که چنین رفتارهای غیرعادی از خود نشان می‌دهند هم باید مورد بررسی قرار بگیرند و سلامت روان آنها هم مورد تردید باشد.

اصولا افرادی که به چشم و همچشمی‌های فامیلی بسیار توجه می‌کنند افرادی هستند که با مشکلات خود‌کم‌بینی و... دست و پنجه نرم می‌کنند و حالا پول وسیله‌ای شده تا آنها بتوانند عیوب خود را در سایه این رفتارهای لاکچری پنهان کنند. 

    فاجعه‌ای در حال وقوع است

امان‌الله قرایی جامعه‌شناس اما در رابطه با چنین رفتارهایی در جامعه و فاصله زیادی که بین افراد فقیر و غنی ایجاد شده است به تعادل می‌گوید: انگار فاجعه‌ای در حال وقوع است. مردم این روزها به قدری از یکدیگر فاصله گرفته‌اند که قابل باور نیست. 

در زمان‌های نه چندان دور همسایه‌ها از حال یکدیگر خبر داشتند اما در شرایط کنونی مسائل به گونه‌ای است که بیشتر سعی می‌کنند از هم فاصله بگیرند، خود را زیر سایه داشته‌های خود پنهان کنند، دیگر کسی دلش برای خانواده‌ای که سر گرسنه بر بالین می‌گذارد نمی‌سوزد. وقتی اقتصاد در جامعه از هم گسیخته می‌شود، چنین فاصله‌های وحشتناکی بین قشر فقیر و غنی کاملا طبیعی است اما ممکن است منجر به رفتارهای نابهنجاری شود که قابل کنترل نباشند.

او می‌افزاید: اولین چیزی که این اخبار و فیلم‌های لاکچری از زندگی ثروتمندان در جامعه به وجود می‌آورد نفرتی است که در قشر فرودست جامعه ایجاد می‌کند. همین نفرت باعث می‌شود که جوانی چماق به دست بگیرد و به خیابان‌های بالای شهر برود و به ماشین‌های مدل بالا آسیب بزند.

قرایی با اشاره به رفتارهایی که در گذشته از سوی قشر غنی جامعه صورت می‌گرفت اشاره کرده و می‌گوید: در گذشته خانواده‌های به اصطلاح پولدار اگر قرار بود برای فرزندشان عروسی بگیرند، بخش زیادی از شام عروسی را به محله‌های پایین شهر برای خانواده‌های محروم می‌فرستادند. یا مثلا دختر و پسرهای جوان جشن عروسی شان را در بین کودکان کار یا خانواده‌های بی‌سرپرست برگزار می‌کردند تا آنها هم در این جشن حضور داشته باشند و برای لحظاتی روی دیگر زندگی را ببینند.

اما حالا این فاصله‌ها آنقدر زیاد شده اصلا با چنین رفتارهایی هم نمی‌توان آن را پر کرد. هزینه‌های سنگین عروسی و خرید جهیزیه‌های آنچنانی کم بود حالا نوبت رسیده به سیسمونی‌های چند صد میلیونی که معلوم نیست این خانواده‌ها چنین پول‌هایی را از کجا آورده‌اند که این طور بدون قید و شرط خرج می‌کنند و البته کسی هم خودش را مسوول رسیدگی به این وضعیت نمی‌داند.