توجه به آشفتگی‌های روانی

غلامعلی افروز

متاسفانه در جامعه ما هنوز حرف زدن در مورد مشکلات روحی و روانی برای همه آسان نیست، بسیاری از افراد این مشکلات را نادیده می‌گیرند در حالی که باید توجه داشته باشیم همانطور که جسم ما نیاز به مداوا دارد روح‌مان نیز به درمان نیاز دارد، این مساله در بین مردان بیش از زنان به چشم می‌خورد. در حالی که به دلایل گوناگون از جمله مسائل اقتصادی آشفتگی روانی در مردان بیشتر است. اضطراب، افسردگی از جمله مسائلی است که باید در مورد تمام افراد جدی گرفته شود، مردان عموما ازاین که بخواهند در مورد مسائل روحی و روانی خود با کسی صحبت کنند، احساس خوشایندی ندارند و به نوعی فکر می‌کنند این کار شخصیت آنها را زیر سوال می‌برد، همین برداشت‌های غلط است که باعث بروز اتفاق‌های بعدی می‌شود و گاهی فرد به دلیل همین فشارهای روحی و روانی دست به انجام عملی می‌زند که دیگر جبران پذیر نخواهد بود. اما مساله مهم دیگر این است که چون درمان‌های روحی و روانی تحت پوشش بیمه نیستند بسیاری از افراد هزینه بالای مشاوره‌ها و روان درمانگران را دلیل دیگری برای عدم مراجعه می‌دانند، از سوی دیگر داروهای روانپزشکی هم تحت پوشش بیمه قرار ندارد و فرد ممکن است برای درمان نیاز به دارو داشته باشد اما توان پرداخت هزینه‌های تهیه دارو را نداشته باشد. به هر حال جامعه ما در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری به توجه در مورد مسائل روحی و روانی افراد نیاز دارد. در شرایطی که بسیاری از افراد از جمله مردان با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند، امنیت شغلی ندارند، هزینه‌های زندگی برایشان غیرقابل تحمل شده است و ... رسیدگی به وضعیت روحی و روانی برایشان ضروری است و باید این مسائل جدی گرفته شود. چرا فردی به ناگهان تصمیم به خودسوزی می‌گیرد، چرا جوانی خود را از روی بلندی به پایین پرت می‌کند تا به زندگی خود خاتمه دهد. متاسفانه تمام این اتفاقات طی چند سال اخیر به دلیل مسائل مالی رخ می‌دهد، پس نباید از کنار این مشکلات به راحتی رد شد و آنها را نادیده گرفت. از سوی دیگر در غربالگری بهداشت روان باید حرمت و کرامت تمام افراد از جمله مردان حفظ شود. مردان برای خود کرامتی قائل‌اند، احساس خود ارزشمندی دارند و این خدمات روانشناختی برای آنها باید کریمانه و مشفقانه و شفیقانه ارایه شود. باید این انگ فرد «مشکل‌دار» را از روی افرادی که برای سلامت روان خود ارزش قائل هستند و برای درمان آن به پزشک متخصص مراجعه می‌کنند‌برداریم. این برداشت اشتباه باعث می‌شود تا جامعه در مقابل چنین درمان‌هایی مقاومت کند. در حال حاضر اضطراب، افسردگی، ضعف حافظه، آلزایمر و برخی اختلالات زیستی و فیزیولوژیکی مانند ضعف بینایی، ضعف شنوایی و مشکلات قلبی و عروقی بیشترین اختلالاتی هستند که مردان با آن مواجه‌اند.  

متاسفانه فراوانی اضطراب و افسردگی در بین بزرگسالان کشور یعنی هم زنان و هم مردان جدی است. ما نمی‌توانیم بدون توجه به وجود چنین مشکلاتی در جامعه انتظار پویایی و شادابی داشته باشیم. در حالی که اکثر جوانان ما از نوعی افسردگی رنج می‌برند و این مساله بین زنان و مردان گستردگی قابل توجهی دارد. امید نداشتن به آینده یکی از نشانه‌های افسردگی است. بی‌توجهی به این امر می‌تواند افراد را به سمت و سوی پوچی و دل کندن از زندگی سوق بدهد. در واقع مداخلات روانشناختی برا پیشگیری از چنین اتفاقاتی باید کاملا جدی گرفته شود. مساله تنها افسردگی نیست، مساله این است که اگر این اختلالات روانی از همان ابتدا مورد بررسی قرار نگیرد و درمان نشود می‌تواند به مسائل و مشکلات بیشتر بیانجامد، از جمله مشکلات جسمی مثل حمله‌های قلبی، اختلال در بینایی و شنوایی و... به دنبال داشته باشد. اختلالات روانی حتی می‌تواند منجر به آلزایمر شود، به همین خاطر است که افراد باید در مورد شرایط روحی و روانی خود حساس باشند و نسبت به آن توجه بیشتری نشان دهند.