طلاق توافقی و سنگاندازی قانونی
پایان زود هنگام زندگیهای مشترک
گلی ماندگار|
این روزها دیگر شنیدن خبر جدایی زوجهای جوانی که تنها چند ماه یا چند سال از زندگی مشترکشان میگذرد، خیلی کسی را متعجب نمیکند، انگار این اتفاقها عادی شده است. حالا دیگر از روزگاری که طلاق برای خانوادهها یک لکه سیاه به حساب میآمد و همه تلاش میکردند تا زندگیها از هم نپاشد، زمان زیادی میگذرد. البته ما ملت صفر و صدی هستیم، هیچوقت متعادل نبودهایم، در هیچ زمینهای، از قهرمان پروری بگیر تا پر و بال دادن به داستانهای کذب. زمانی خانواده وقتی دخترشان را به خانه بخت میفرستادند، او را با این جمله که «با لباس سفید میروی و با کفن برمیگردی» بدرقه میکردند، همین باعث میشد تا خیلی از زنان در سختترین شرایط هم جرات این را نداشته باشند تا بخواهند از زوجی که جز آزار و اذیت و عذاب برایشان چیز دیگری نداشته، جدا شوند. اما حالا زمانه فرق کرده است، حالا هر اختلاف کوچکی زوجها را به پای میز طلاق توافقی میکشاند. مصداق بارز ضرب المثل « نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی»است. ماجرا تا جایی پیش رفته که طلاقهای توافقی و افزایش آنها به یکی از معضلات کشور تبدیل شده و در این بین رییس دولت خواسته تا طلاق توافقی به راحتی صورت نگیرد و با سنگ اندازی بر سر راه زوجینی که تصمیم به طلاق گرفتهاند، آنها را به ادامه زندگی مشترک وادار کنند. البته این راهحل هم نمیتواند، درمانی بر درد زندگیهایی باشد که دیگر تمام رشتههایش گسسته شده و جایی برای پیوند زدن دوباره ندارند.
همیشه راهی برای دور زدن قانون هست
مینو بوالهری، جامعه شناس درباره ایجاد موانع قانونی برسر راه طلاق توافقی و تاثیر آن بر کاهش میزان طلاق در کشور به «تعادل» میگوید: تجربه ثابت کرده که همیشه مردم راهی برای دور زدن قانون پیدا میکنند، این روشها نمیتواند جوابگو باشد. در حال حاضر مشکلات اقتصادی و معیشتی، اعتیاد، خیانت و... زندگیهای با قدمت 20 ساله را هم به طلاق میکشاند چه برسد به زندگیهایی که از شروعشان تنها چند ماه یا نهایتا چند سال گذشته است. در واقع تا زمانی که مشکلات جامعه حل نشود، نمیتوانیم با دستور و قانون مانع از بروز معضلات شویم.
او میافزاید: در حال حاضر زوجهای جوان به دلایل بسیار از جمله مشکلات اقتصادی زندگی پر از تنش و اضطرابی دارند، مدام بر سر مسائل مختلف در حال بحث و جدل هستند. فشار اقتصادی به حدی شده که حتی ممکن است دست به کارهای ناشایست بزنند تا بتوانند اندکی از این فشار اقتصادی را کم کنند، در این شرایط مانع تراشی قانونی برای جلوگیری ازطلاق توافقی چه مشکلی را حل میکند. دیگر دورانی که دختران جوان با لباس سفید به خانه بخت میرفتند و تا روز مرگشان هم حق نداشتند از جدایی و طلاق حرفی به میان بیاورند، گذشته.
بوالهری میگوید: حالا زنان از حقوق خود اطلاع دارند، میدانند که چگونه از حقشان دفاع کنند، هر چند که هنوز در مساله طلاق قانون بیشتر جانب مردان را میگیرد، اما زنان هم راهکارهایی برای احقاق حقوق خود دارند. در واقع زندگی زناشویی را نمیتوان با دستور و اجبار به ادامه واداشت، تا زمانی که شرایط اجتماعی و اقتصادی درست نشود، ما با چنین مشکلاتی در جامعه دست و پنجه نرم خواهیم کرد. موانع قانونی را میتوان به راحتی دور زد.
این جامعهشناس میافزاید: وقتی زوج گرفتار اعتیاد است، زوجه دست به خیانت میزند، جامعه به گردابی برای افراد بدل شده که دیگر نمیتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند، وقتی حتی کودکان هم دیگر در خانه خود امنیت ندارند و مدام مورد سوء رفتار قرار میگیرند، شاهد دعواها و کتک کاریهای پدر و مادر هستند، والدین به آنها بیتوجهی میکنند و ... مانع ایجاد کردن برای طلاق توافقی یا طلاق گرفتن چه دردی را میتواند دوا کند.
انواع طلاقها
سه نوع درخواست طلاق داریم که شامل طلاق توافقی، طلاق به درخواست زوج و طلاق به درخواست زوجه است. براساس ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده فقط طلاقهای توافقی باید به مراکز مشاوره خانواده ارجاع داده میشدند و طلاق به درخواست زوج و زوجه براساس ماده ۲۷ و ۲۸ قانون حمایت از خانواده داوری ارجاع داده میشد و به دادگاه مراجعه میکردند. اما در حال حاضر طلاقهایی هم که به درخواست زوج یا زوجه انجام میشود نیز برای صلح به مراکز مشاوره ارجاع داده میشوند و اگر نتیجه نداد به دادگاه فرستاده خواهند شد.
چگونه از طلاق عاطفی جلوگیری کنیم؟
مجید ابهری، آسیب شناس در این باره به تعادل میگوید: مساله افزایش آمار طلاق مربوط به دیروز و امروز نیست، متاسفانه سالهاست که این آمار سیر صعودی دارد، بارها و بارها در این زمینه از سوی کارشناسان هشدارهایی داده شده، مساله اینجاست تا زمانی که زیرساختهای زندگی امن و آرام در جامعه فراهم نشود، ما با مشکلاتی از این دست مواجه خواهیم شد. در حال حاضر مهمترین عامل طلاق در کشور مشکلات اقتصادی است، دومین عامل اعتیاد است و متاسفانه سومین عامل خیانت. باید ببینیم کجای کار را اشتباه کردهایم که امروز با چنین آمار بالایی از طلاق در کشور مواجه هستیم.
او میافزاید: اصلا اگر موانع قانونی برای طلاق توافقی ایجاد کنیم، با طلاق عاطفی چه میتوانیم بکنیم، متاسفانه آمارهای غیر رسمی نشان میدهند بسیاری از زوجین با اینکه هیچوقت درخواست طلاق ندادهاند با طلاق عاطفی در کنار هم زندگی میکنند، آنها به هر دلیلی برای ثبت طلاق خود اقدام نکردهاند، اما زندگی مشترکی هم در کار نیست. فرزندان این افراد بیشتر از آنها که بهطور رسمی طلاق میگیرند، ضربه میخورند. نبودن هیچ گونه مهر و محبتی در محیط خانه با وجود پدر و مادر میتواند زخمهای عمیقی بر روح و روان آنها ایجاد کند. مساله مانع شدن برای بحث طلاق نیست، مساله حل مشکلاتی است که منجر به طلاق در جامعه میشوند.
پیشگیری از طلاق
مساله اینجاست که قوه قضاییه عزم خود را جزم کرده تا از وقوع طلاقهای توافقی جلوگیری کند و آمار طلاق در کشور را کاهش دهد، حال باید دید این حرکت تا چه اندازه میتواند موفقیت آمیز باشد. رییس اداره پیشگیری از آسیبهای خانواده معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در این باره گفت: در بحث پیشگیری از طلاق باید سه مرحله مدنظر قرار گیرد. اولین مرحله، مرحله قبل از ازدواج است و باید دورههای آموزشی و مهارتی به افراد ارایه شود. یک سری از مهارتها نیز زمانی باید آموزش داده شود که زوجین به زندگی وارد میشوند، همچنین با تولد هر فرزند مرزبندی در خانواده تغییر میکند و رفتار و نوع مراوده زن و شوهر با تولد هر فرزند تغییر میکند این رفتارها نیز نیازمند مهارت است و باید آموزش داده شود. آخرین مرحله هم که به طلاق منجر میشود مراحل حین طلاق است یعنی زمانی که افراد پس از پایان دعواهایشان به دادگاه رسیده تا حق و حقوق خود را دریافت کنند. بخش آخر این قسمت نیز زمانی است که یا زوجین سازش کردهاند یا از هم طلاق گرفتهاند یا با وضعیت موجود ادامه میدهند که این بخش نیز نیاز به مراقبتهای لازم و خاص خود را دارد. قوه قضاییه مدخل حین طلاق است یعنی برنامهریزیهای قبل و بعد از طلاق متوجه دستگاههای حمایتی است و هرچه دستگاههای حمایتی در اقدامات و فعالیتهای خودشان قویتر عمل کنند خود به خود بخشی از این چرخه که به سمت دادگستری است کمتر خواهد شد.
زینب جلالی اما در مورد تبعات سختتر شدن شرایط طلاق توافقی افزود: سختتر شدن شرایط طلاق توافقی باعث افزایش درخواست طلاق به درخواست زوجه خواهد شد. لطمات روحی و روانی زیادی به اعضای خانواده وارد میشود و آینده فرزندان به خطر میافتد. در طلاق توافقی چون زوجین موظف هستند به مراکز مشاوره مراجعه کنند بعد از دریافت خدمات ۴ جلسه اجباری که ۳ ماه نیز طول میکشد، میتوانند طلاق بگیرند. حال به دلیل اینکه این دوره کم شود وکلا به زوجین پیشنهاد میدهند برای اینکه زودتر به نتیجه برسند. پرونده طلاق به درخواست زوجه به دادگاه تقدیم شود و در حین فرآیند رسیدگی دوباره به درخواست طلاق توافقی بر میگردند و بدون دریافت خدمات مشاوره مسیر طلاق را به اتمام میرسانند و روند طلاق را از این طریق کوتاه میکنند از همین رو این یکی از دلایلی است که تعداد طلاق به درخواست زوجه افزایش پیدا کرده است.
یکی دیگر از مواردی که شاید دلیل افزایش طلاق به درخواست زوجه میتواند باشد این است که طلاق به درخواست زوج، زمانی صورت میگیرد که درخواست از سوی مرد باشد و مرد باید در چنین طلاقی نصف دارایی خود را که در حین زندگی زناشویی کسب کرده باید به خانم بدهد و از همین رو معمولا مردها برای طلاق کمتر مراجعه میکنند و برای اینکه مفری از این قانون داشته باشند، شرایط را به زوجه سخت میکنند تا زوجه درخواست طلاق دهد البته علل دیگری نیز میتواند داشته باشد.