مسیر و استرا تژی معاملهگران تغییر میکند؟
سهامداران توجه و نگاهشان به گروههای کوچک بورسی جلب شده است. این موضوع را میتوان در مقایسه روند تغییرات روزانه دو نماگر اصلی بازار سهام یعنی شاخصکل و شاخص هموزن دید. شاخصکل طی روزهای اخیر که نماینده گروههای بزرگ بورسی است، بیشتر از یک درصد رشد کرد اما در مقابل شخص هموزن که به عنوان شرکتهای نماینده کوچکتر، بیشتر از یک و نیم درصد افزایش ارتفاع داشت. این اتفاق باعث شد که تحلیلها به این سمت برود که اقبال به تک سهمهای کوچک و متوسط در صنایع بورسی، آنهم بعد از یک دوره رکودی در بورس میتواند نشانه مثبتی باشد و البته به گمانهزنیها درخصوص تعدیل رکود و پایان رخوت در بورس تهران دامن زد.
بخشی از سرمایهگذاران کشور صاحبان نقدینگیهای سرگردان هستند. این دست از صاحبان سرمایه گاه در پی ایجاد رکود یا تلاطم در یک بازار به سمت بازاری دیگر کوچ میکنند تا شاید بازدهی بالاتری کسب کنند. در این میان اگرچه برخی از این سرمایهگذاران سودهای خوبی کسب میکنند اما برخی دیگر به دلیل عدم شناخت کافی این بازارها و ورود و خروج بدموقع، متحمل ضرر و زیان شدهاند. تحلیلگران معتقدند نداشتن یک نقشه راه معاملهگری، اشتباه استراتژیک سرمایهگذاران است.
رضا جعفری، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: یکی از دلایل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط این میتواند باشد که در حقیقت فعالان حقیقی بازار، سرمایه خود را از بازار بهطور کامل خارج نکردهاند، یعنی با وجود اینکه خروج پول از بازار داشتهایم اما منابعی از پولها همچنان در بازار حضور دارند و با توجه به حجم کم منابع، ترجیحشان این است که روی سهمهایی سرمایهگذاری کنند که زودتر بازدهی دارند.
این اتفاق اما امیدوارکننده است. در دورهها و روندهای قبلی هم مشاهده کردهایم که حرکت بازار و ایجاد روند مثبت از سهمهای کوچک شروع میشود. البته با توجه به استقبال عموم مردم، روی سهمهای بزرگ این اتفاق میافتد اما کمبود پول و همچنین عرضههایی که حقوقیها و در حقیقت نهادهای دولتی انجام میدهند، این موضوع سرمایهگذاران حقیقی را منع میکند که به سمت سهمهای بزرگ و شرکتهای بزرگ نروند.
در حقیقت بیشتر بحث سفتهبازی روی سهمها و نوساناتی که روی سهمها ایجاد میکنند است که باعث گردش پول در بازار میشود که در سهمهای بزرگ این اتفاق نمیافتد. بحث دیگر این است که نمیشود بهطور قطعی استنباط کرد که دوره رکود بورس تمامشده است، اما با توجه به افت ارزشی سهمها در هفده-هجدهماه گذشته خیلی از سهمها به قیمتهای ارزندهای رسیدهاند. همچنین شرایط به گونهای است که سرمایهگذاران حقیقی واقف به ارزش سهمها هستند ولی با توجه به ارزش بازار روندی شکل نمیگیرد و چشماندازی هم پیشرو ندارند، برای همین به سمت سهمهای کوچک میروند. البته وجود ابهامهای متعدد در فضای کشور هم عامل دیگر است که یکی از این ابهامات مساله برجام است، اما در کنار آن، بودجه سال۱۴۰۱ هم است که هنوز بهطور کامل شفاف نشده که به چه صورت میخواهد باشد. نرخ ارز که وابسته به سیاستهای خارجی کشورمان است هم از دیگر ابهامات در فضای اقتصادی کشور است. در مجموع تمام این مسائل روی این پیشبینیها تاثیرگذار است، اما با این حال معتقدم که در بدترین شرایط هم خیلی از سهمها بازهم روی این قیمتها ارزنده هستند.
نگاه یک طرفه به بازارها
رضا زنگنه کارشناس بازارهای مالی در این خصوص بیان کرد: برای داشتن یک نقشه راه معاملهگری، سه رکن اهداف شخصی، قوانین عمومی و سیستم معاملاتی شامل استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود. وی ادامه داد: در این سیستم معاملاتی، اولین نکتهای که باید بررسی شود مکانیسم بازار در سطح کلان و در سطح پایینتر بررسی نماد است؛ برای بررسی یک بازار در سطح کلان گاهی آن بازار با خودش مقایسه میشود.
زنگنه افزود: به عنوان مثال قبل از سرمایهگذاری در بازار فارکس، بازار فارکس را با خودش مقایسه میکنیم و به تحلیل آن میپردازیم و بر اساس استراتژی معاملاتی و بازده مورد انتظار، بخشی از پرتفوی را به آن اختصاص میدهیم. وی اضافه کرد: نکته اینجاست که خیلی از سرمایهگذاران پلن معاملاتی صحیح ندارند و در زمان سرمایهگذاری در بازار سرمایه ادعا دارند نگاه بلندمدت به این بازار داشته و قصد دارند سرمایه خود را در داخل کشور سرمایهگذاری کنند. بازار سرمایه ما، بازاری یک طرفه است که در صورت سرمایهگذاری بلندمدت به احتمال زیاد بازدهی مناسبی نصیب سرمایهگذاران خواهد شد. این فعال بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز تاکید کرد: حال اگر همین سرمایهگذاران ناگهان و بدون شناخت کافی، بخشی از سبد سرمایهگذاریهای خود را به بازار فارکس یا کریپتوکارنسیها اختصاص دهند، احتمالا متحمل ضرر و زیان و مشکلاتی خواهند شد. چرا که بازار فارکس، بازاری کاملا متفاوت از بازار سرمایه ما است.
زنگنه گفت: معمولا معاملهگرانی که فقط به فکر کسب بازدهی هستند و بازارها را یک طرفه میبینند، سراسیمه و هیجانی و بدون تحلیل کافی، از این شاخه به آن شاخه میپرند. اینکه معاملهگران، پرتفویی متشکل از چند بازار مختلف داشته باشند یا هر از چند گاهی به بهانه کسب سود بالاتر، از بازاری راهی بازار دیگری شوند نشاندهنده حرفهای بودن معاملهگران نیست. ثابتقدم بودن یکی از ویژگیهای یک معاملهگر موفق است. در نظر داشته باشید که برای داشتن اکثر مشاغل نیاز به سالها دانش و تجربه است. به عنوان مثال کسی که در رشته پزشکی تحصیل کرده و در این حرفه شروع به کار کرده، با گذشت زمان پزشک موفقتر و باتجربهتری خواهد بود. وی اضافه کرد: سرمایهگذاری هم حرفهای است که نیاز به کسب دانش و تجربه کافی دارد و فقط آماتورها بدون داشتن یک پلن معاملاتی و شناخت کافی از ساختار ذهنی و انتظارات خود در بازارهای مختلف ورود کرده و بازارها را فقط یک طرفه میبینند.
این کارشناس بازارهای مالی افزود: نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که هیچ بازاری وظیفه ندارد ضرر و زیانی که سرمایهگذاران در یک بازار دیگر متحمل شدهاند، جبران کند. اگر معاملهگران در یک بازار متحمل ضرر و زیان شدهاند، ممکن است در بازارهای دیگر هم زیان کنند و اصلا معنی ندارد که اگر معاملهگران در بازاری زیان کردند، سرمایه خود را وارد بازار دیگری کنند شاید در آن بازار سود کرده و زیان بازار قبلی پوشش داده شود. زنگنه با اشاره به اینکه باید استراتژی مناسبی برای معاملات اتخاذ کند، تصریح کرد: یکی از استراتژیهای معاملهگری این است که معاملهگران اگر در دو بازار متوالی متحمل ضرر و زیان شدند، فعالیت خود را متوقف کنند. برای مثال اگر یک معاملهگر در بازار ارز سرمایهگذاری کرده و متحمل ضرر و زیان شده و بعد از آن سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده و در این بازار هم متحمل ضرر و زیان شده، کلاً باید فعالیت سرمایهگذاری خود را متوقف کند و اشتباه بزرگی است اگر چنین فردی تصمیم بگیرد که بعد از دو بار زیان در دو بازار متوالی میتواند وارد بازار سوم شود که ضرر و زیان دو بازار قبلی را پوشش دهد.
کاهش ریسک
از طریق سرمایهگذاری غیرمستقیم
زنگنه در توصیه به سرمایهگذارانی که نقدینگی برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی در اختیار دارند، اما تا این لحظه نقشه راه معاملهگری مناسبی نداشتهاند، گفت: اگر فردی دانش کافی در مورد بازارهای مالی ندارد بهتر است از سرمایهگذاری مستقیم در بازارها بپرهیزد و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا بانکها اقدام به سرمایهگذاری کند، اما اشخاصی که خود را معاملهگر میدانند و شناخت اولیه در مورد بازارهای مالی و تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال و… دارند، باید تفکرات اشتباه خود در مورد پلن معاملهگری را اصلاح کنند.
اهمیت نقشه راه معاملاتی
این کارشناس بازارهای مالی اظهار کرد: اولین تفکر اشتباه این است که برخی معاملهگران نقشه راه معاملاتی را نوعی ابزار لوکس میدانند که فقط جنبه تزئینی دارد. پلن معاملاتی اولین نقطه قوت سرمایهگذاری است و هیچ معاملهگری بدون داشتن یک پلن معاملاتی نمیتواند سرمایهگذاری موفقی باشد. هر معاملهگری باید اهداف سرمایهگذاریاش را به صورت واضح برای خود مشخص کند و برای رسیدن به این اهداف، نقشه راه داشته باشد. زنگنه اظهار کرد: دومین اشتباه، داشتن پلن معاملاتی ذهنی است. هر معاملهگر باید یک پلن معاملهگری با جزییات به صورت مکتوب داشته باشد. پلنی که فقط در ذهن معاملهگر باشد، قابل پذیرش نیست. معاملهگری که پلن خود را به صورت ذهنی طراحی کرده به راحتی تحتتاثیر هیجانات قرار میگیرد و به رعایت حد ضرر و… پایبند نخواهد بود. سومین تفکر اشتباه در مورد پلن معاملهگری این است که معاملهگران فکر میکنند داشتن یک پلن خوب یعنی داشتن یک سیستم عالی! یک تحلیلگر خوب لزوما یک معاملهگر خوب نیست؛ چرا که برخی از تحلیلگران اعتماد به نفس کافی ندارند.