وام فرزندآوری، مشوق یا تسهیلکننده
حاتم حسینی
قبل از هر چیز باید بدانیم که بین مشوق و تسهیلکننده امور فرق بسیار است. این طرحهایی که مجلس به عنوان مشوق فرزند آوری بیان میکند، از وام 20 میلیونی تا اهدا زمین و... همه تسهیلکننده فرزندآوری هستند نه مشوق آن. اگر بخواهیم با بررسی دقیق به این موضوع نگاه کنیم، جامعه هدف برای افزایش جمعیت بیشتر زوجهایی هستند که فرزند ندارند و البته هیچ برنامهای هم برای فرزند آوری ندارند. این افراد با وام 20 میلیون برای فرزند آوری تشویق نمیشوند، در واقع مشوق باید به قدری قدرتمند باشد که تصمیم این افراد برای فرزنددار نشدن را تغییر بدهد. وقتی جامعه هدف به خوبی شناسایی شوند و نیازها و خواستهای آنها مورد بررسی قرار بگیرد آن وقت است که میتوان برای بلندمدت برنامهای جامع و درست تدوین کرد. بسیاری از خانوادهها دوست دارند فرزند داشته باشند، برخی از آنها به دلیل مشکلات مالی یا به دلیل مشکلات جسمی که دارند نمیتوانند به آرزوی خود برسند. این دسته از افراد احتیاجی به مشوق ندارند، در واقع این طرحهایی که مجلس آن را به عنوان مشوق مطرح میکند، همان تسهیلکنندههایی هستند که برای خانوادههای در آرزوی فرزند میتوانند مفید باشند. اهدا وام و قرار گرفتن درمانهای ناباروری در شمول بیمههای درمانی تسهیلکنندههای فرزند آوری برای خانوادههایی هستند که قصد فرزنددار شدن را دارند اما شرایط آن را ندارند. اما وقتی گروهی از جامعه اساساً تصمیم به فرزندآوری ندارد و هیچ برنامهای برای این مساله ندارد و نمیخواهد فرزندی داشته باشد. اگر ما بخواهیم او را به فرزندآوری مجاب کنیم حتماً باید مشوق فرزندآوری داشته باشیم و مشوق فرزندآوری باید بسیار محسوس باشد.
در واقع این مشوق آن قدر قوی باشد که انگیزه کافی برای کسی که اصلاً تصمیم به فرزندآوری نداشته، ایجاد کند. در واقع آنچه که در قانون جوانی جمعیت و در سطحی از امتیازاتی که در قانون آمده وجود دارد نشان میدهد که این قانون واقعاً مشوق فرزندآوری نیست. این قانون مسهل فرزندآوری است. در واقع مخاطب اصلی آن خانوادههایی هستند که خودشان تمایل به فرزندآوری دارند فقط موانع زیادی دارند که این قانون و طرحهای مشابه با آن بحث طرحی که در کمیسیون اجتماعی مبنی بر تسهیلات ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون تومانی در نظر گرفته، تسهیلکننده فرزندآوری آن عده است که خودشان تمایل به فرزندآوری دارند. چراکه امتیازات مندرج در قانون جوانی جمعیت و در این طرحها آنقدر نیست که بخواهد در آن عدهای که اصلاً تصمیم به فرزندآوری ندارند انگیزش کافی و اراده ایجاد کند. پس با این رویکرد اگر بدانیم قانون جوانی جمعیت و طرحهای موجود تسهیلکننده فرزندآوری هستند نه مشوق آن، خواهیم دید که قطعات مختلف این قانون و طرحها هر کدام از یک زاویه و بخشی درصدد تسهیل فرزندآوری است. یک جاهایی وامهایی در نظر گرفته شده یک جاهایی معافیت مالیاتی در نظر گرفته شده، یک جایی مرخصی زایمان برای مادر و مرخصی برای پدر در نظر گرفته شده، جایی مرخصی تحصیلی در نظر گرفته شده، جایی اعطای زمین پیش بینی شده است، یک جای دیگر امتیازات شغلی در نظر گرفته شده، حق عائلهمندی و غیره. اما واقعاً میزان امتیازات آن اندازهای نیست که مشوق کسانی باشد که اساساً به دنبال فرزندآوری نیستند. این اندازه فقط و فقط درصدد تسهیل فرزندآوری گروهی از جامعه از که خودشان میل به فرزندخواهی دارند. این نکته بسیار مهمی است که اگر ما رویکرد قانون جوانی جمعیت را بدانیم هدف آن و در ادامه میزان تحقق اهداف آن را خواهیم دانست. اساساً کشورهایی در سیاستهای جمعیتی شان موفق بودهاند که در کنار امتیازات مالی و اقتصادی، جریانسازی فرهنگی و رسانهای در این باره را در دستور کار قرار دادهاند و اقتصاد و فرهنگ را توامان با هم در سیاستهای جمعیتی پیش بردهاند . در ایران هم باید چنین اتفاقی بیفتد و هر دوی این مسائل با هم توأمان اتفاق بیفتد. امتیازات اقتصادی بیشتر درصدد رفع موانع فرزندآوری است و جریانسازیهای رسانهای و فرهنگی بیشتر درصدد ایجاد انگیزش و تهییج و تشویق به فرزندآوری است. لذا این هر دو باید در کنار هم قرار بگیرد از یک طرف موانع رابرداریم و از یک طرف هم باید گرههای ذهنی را باز کنیم تا انگیزه کافی برای فرزندآوری در زوجهای جوان اتفاق بیفتد.