انفجار قیمتها در راه است
سهیلا جلودارزاده
مساله فقط افزایش دستمزد کارگران نیست، دولت اگر میخواهد این تصمیم به درستی اجرا شود باید شرایط بهبود اقتصادی را برای کارفرمایان نیز فراهم کند. از طرفی خبر افزایش دستمزد کارگران مطرح میشود و از طرف دیگر همین خبر ظرف چند ساعت باعث شده تا بسیاری از کارفرمایان و کارآفرینان به این فکر کنند که برای سال آینده چند درصد از افراد تحت پوشش خود را باید تعدیل کنند تا بتوانند از پس هزینههای خود بربیایند. این اشتباه است، از سوی دیگر مساله حذف ارز ترجیحی است که اگر اتفاق بیفتد و به احتمال خیلی زیاد هم رخ خواهد داد، آن وقت انفجار قیمت بهطوری است که دیگر این افزایش حقوقها هم نمیتواند مانع از افتادن کارگران به فقر مطلق شود. همین حالا بسیاری از کارگران به دلیل افزایش بیرویه قیمت مسکن اگر تا به حال در حومه شهرها و حاشیه زندگی میکردند حالا مجبور به زاغه نشینی شدهاند. ما همین الان هم درگیر یک فاجعه اقتصادی هستیم و حالا با این اتفاقات معلوم نیست در سال جدید قرار است با چه بحرانهای تازهای دست و پنجه نرم کنیم. واقعا هیچ کدام از مسوولان و نمایندگان مجلس و ... از خود سوال نمیکنند که یک فرد سرپرست خانوادهای 4 نفره چطور قرار است از پس هزینههای امروزی این خانواده با حقوق 5 یا 6 میلیون بر بیاید. کدام یک از ما میتوانیم یک ماه با چنین درآمدی زندگی مان را بگذرانیم؟ از طرف دیگر وقتی هیچ دولت هیچ برنامه و امتیازی برای کارفرمایان در نظر نگیرد، کارفرما هم به راحتی میتواند نیروی کار را تعدیل کند، اصلا وقتی نتواند هزینههای خود را تامین کند، ناچار به چنین کاری میشود. افزایش حقوق در صورتی میتواند باعث خوشحالی کارگران شود که اولا تورم کنترل شده و افزایش پیدا نکند، از سوی دیگر زنجیره تامین باید فراهم شود، یعنی کارفرما هم به همان میزان بتواند از کاری که انجام میدهد سود ببرد تا بتواند حقوق کارگرانش را به راحتی پرداخت کند. از سوی دیگر حتی اگر حقوق افزایش پیدا کند و کارفرما قادر به پرداخت آن نباشد، چه تاثیری به حال کارگر دارد، همین الان خیلی از کارگران هستند که به دلیل نگرفتن حقوق و مزایای چند ماه هر روز شکایت میکنند، تجمع میکنند و سفره خالی خود را به خیابان میآورند اما از کسی کاری ساخته نیست. به هر حال همه مردم تاکنون انتظار دارند با تصمیماتی که دولت و مجلس جدید میگیرند، وضعیت بنابر وعدهها و ادعاها بهتر شود، اما وقتی میبینیم که شرایط اسفبار خانوار کارگری با روند امروز بیش از گذشته اسفبارتر شود، لذا این طبیعی است که شرایط خانوارها نیز به سمت و سوی بحران کشیده شود. اینکه در بخش حساسی از خانوارهای زیر خط فقر که ماهها حقوق نگرفتهاند یا وضعیت درآمدی بدی دارند، شاهد افزایش گرایش به خودکشی و فرزندکشی و حتی انتحار خانوادگی هستیم یا اینکه میبینیم جوانی که اخیرا کمتر از ۲۵سال سن داشت و خود را از چند طبقه ساختمان به پایین پرتاب میکند (چون امکان تامین معاش و تشکیل خانواده را برای خود ناممکن میبیند) همه و همه حاکی آثار اجتماعی تاسفباری است که درنتیجه وضعیت اقتصادی است. همچنین تبدیل اعتراضات آرام صنفی به طغیانهای اجتماعی از آثار و نتایج تداوم وضعیت بحرانهای اقتصادی است. به هر حال با اینکه برخی نمایندگان کارگری از نتیجه جلسه ابراز رضایت نسبی کردهاند، اما باید درادامه ببینیم چه اتفاقی قرار است رخ بدهد، در واقع باید ببینیم میتوانیم شاهد توانایی دولت در کنترل قیمتها و تحقق وعدهها باشیم یا قرار است مشکلات هر روز بیشتر از روز قبل بر شانه اقشار ضعیف و کم درآمد جامعه سنگینی کند و آنها را از پا در بیاورد. اگر نسبت به این افزایش حقوق خیلی خوشبین نیستم به این خاطر است که میدانم تا زمانی که تورم کنترل نشود، نمیتوانیم مشکلات اقتصادی از جمله عدم توانایی مردم برای سبد معیشت را حل کنیم.