فعال شدن مارهای خوش خط و خال برای واردات
نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با عنوان «چشمانداز اقتصاد ایران در سال بیمها و امیدها» برگزار شد.
فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه در این نشست گفت: اگر بخواهیم درباره چشمانداز اقتصاد ایران در سال 1401 صحبت کنیم رویه قالب و انتظار مسلط این است که ارقام و اعدادی ارایه شود اما ما بایک واقعیتی روبهرو هستیم که در یک اقتصاد رانتی توسعه نیافته، اعداد و ارقام کاربردی ندارند و گویای چیزی نیستند و آنچه که مهمتر است جهتگیریها است. وی افزود: ما در نقطه عطف تاریخی بسیار مهمی قرار گرفتهایم که این نقطه از نظر اقتصاد سیاسی بینالمللی این است که ما اگر مسیر خود را از مسیر مالیسازی افراطی اقتصاد و دامن زدن به تب سوداگری و تحمیل فشار غیرعادی به مردم و تولیدکنندگان تغییر دهیم میتوانیم به نقطهای مشروعیت ساز برسیم اما اگر مسیر طی شده در سه دهه گذشته را بخواهیم ادامه دهیم، با صراحت باید بگویم که چشمانداز خوبی در پیش روی خود نداریم. ما ممکن به سمت تحت الحمایگی رسما اعلام نشده مانند دوره قاجار پرتاب شویم. اصحاب خرد و دانایی باید بیش از گذشته در جهت ارتقای داناییهای نظام تصمیمگیری کشور اقدام کنند و نظام تصمیمگیریهای کشور هم باید دور و بر خود را از فساد منزه کند.فساد هولناکترین ضربهها را به مشروعیت حکومت و به کارایی تخصیصهای ارزی و ریالی میزند. در این نقطه عطفی که ما قرار داریم مومنی درادامه افزود: اگر بخواهیم مشفقانه با نظام تصمیمگیری سخن بگوییم باید یادآور شویم که به گذشته خود و دیگر نظامات نفتی توجه کنیم. در کتاب معمای فراوانی از زبان رییسجمهور وقت ونزوئلا این عبارت نقل شده است که ما عزم تغییر جهان را داریم. آن آدم چیزی حدود 30 سال زودتر از احمدینژاد این مسیر را طی کرد. خداوند این توفیق را به ماداده که هم کارنامه کارلوس آندرس پرز را داریم هم کارنامه احمدینژاد را دیدهایم. پرز بعد از 15 سال گفت ما تازه میفهمیم که افزایش قیمت برای همه بد است اما از همه بدتر برای کشورهای در حال توسعهای است که نفت دارند. این چیزی است که اگر به صورت علمی به آن نگاه کنیم برای اهل خرد گویا است که اصل افزایش درآمد نفتی حتی برای کشورهای پیشرفته صنعتی حتی برای کشورهای پیشرفته صنعتی بر فاجعهسازی استوار است مگر این با پاکدستی و بر مبنای علم با آن مواجه شد. من خاضعانه و عاجزانه از همه دلسوزان کشور تقاضا میکنم که این تذکر را به صورت سیستمی به نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور بدهند که این یک دام است به خصوص برای ما که با گونههای پرشماری از تصلب ساختاری مواجه هستیم. مومنی با بیان اینکه رسانه ملی ما به جای اینکه جلسات پرشمار درزمینه توجیه سیاستهای شوک درمانی برگزار کند باید به این موضوعات بپردازد، خاطرنشان کرد: من فکر میکنم شاید حیاتیترین مسالهای که حکومت گران گرامی ما باید متوجه شوند این است که وقتی ما با چشمانداز افزایش معنیدار قیمت نفت روبهرو هستیم اصل بر این است که فجایع تشدید شود منتها کسی این را میفهمد که مقداری از نوک بینی خود بیشتر میبیند. هروقت قیمت نفت بالاتر میرود اعتنا به نظرات کارشناسی هم ضعیفتر میشود. حکومتگران بنشینند و تمهیدی بیندیشند که به جای میانداری چاپلوسها و دلالهای مشکوک، عالمان در صدر مجالس بنشینند و شرافتمندانه و با حریت واقع گویی بکنند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه دربخش دیگری از سخنان خود به لزوم هوشمندی درباره انعقاد قراردادها با قدرتهای دنیا پرداخت و گفت: ما نباید مانند مخالفان برجام برخی امتیازات بدیهی این سند را نادیده بگیریم و آن را خیانت بدانیم و نه مانند رییسجمهور سابق که فکر میکرد در صورت انعقاد برجام مسائل مالی کشور حل میشود، فکر کنیم. مشاوران حکومتگران ما باید اظهارات طرفهای خارجی را پیش روی خود بگذارند. در سال 1398 کتابی با نام «گفتوگوهای پشت پرده» نوشته رییس فعلی سازمان سیآیای چاپ شده است. در این کتاب نوشته شده که کانونهای آسیبپذیری که در خصوص مساله ایران روی آن حساب باز کردهایم تا در صورت توافق هم ایران سر بلند نکند، عبارت است از تداوم سیاستهای تورم زا و اشتغال زا، عدم اتخاذ تمهید برای کاهش اتکا به خام فروشی و استمرار بالادست دانستن پتروشیمیها. وی افزود: مارهای خوش خط و خال مافیای واردات یکی دیگر از نکاتی است که در دوران وفور درآمدهای نفتی باید به آن توجه کرد. اصلا دور از ذهن نیست که مافیای واردات یکباره دلسوز محیط زیست شود یعنی بخواهند برای تسهیل واردات خودرو بگویند خودروهای ایرانی آلودگی ساز است در نتیجه ما خودروی خارجی بیاوریم تا رقابت ایجاد و قیمتها کاهش پیدا کند.
در یک بازار بیست و چند میلیونی خودرو چقدر باید یک سیاستگذار باید ناتوان ذهنی باشد که فکر با واردات 50 هزار خودرو کاهش قیمت صورت میگیرد. این مافیا خیلی حرفهای هستند و علائمی وجود دارد که نشان میدهد دسترسی آنها به برخی مقامات کلیدی از دسترسی عالمان و دلسوزان کشور خیلی بیشتر است.
رد یکی از این آدمهای فاسد مافیایی که انجمنی به نام انجمن واردات یک کالایی تاسیس کرده بود را بررسی کردیم که نشان میدهد وزیر وقت صمت در 24 دی ماه 1396 برای رییس انجمن واردات خودرو حکم عضویت شورای اندیشه ورزی وزارت صمت صادر میکند و سپس همان فرد مشاور خودرویی کمیسیون اصل نود میشود. 27 دی ماه سال 1396 کمیسیون اصل 90 طرح دو فوریتی مبنی بر کاهش تعرفه واردات خودروی وارداتی ارایه میشود. تمام این اتفاقات در سه روز رخ داده است. در 26 اردیبهشت سال 1397 رسانهها وشتند که همان فرد در یک شرکت کلاه بردار دست داشته است. در 15 مهر 1392 این فرد یک پرونده کلاهبرداری نیز داشته است. در 31 تیر 1397 نامههای پشتیانی افراطی برخی مقامات اجرایی از و منتشر شد و در شهریور 1397 رسانهها از بازداشت این فرد حین فرار از مرز کشور خبر دادند. در دوران شکوفایی درآمد نفتی این تیپ افراد میداندار خواهند شد و اگر ما خود را واکسینه نکنیم در معرض آسیبهای خیلی شدید قرار خواهیم گرفت. مقامات کلیدی کشور تحت تاثیر چنین افرادی حرفهای غیرعادی میزنند که هم وهن خودشان میشود و هم نظام کارشناسی خواهد شد.
مومنی همچنین خاطرنشان کرد: فقر در آخرین تحلیل، محصول دولت بیکفایت، نهادهای کج کارکرد و سیاستهای نادرست است. کسی که این حرف را زده، به خاطر این جمله جایزه نوبل گرفت است. مبادا مقامات به محض افزایش ارز و ریال از جنس حرفهای کارلوس پرز و احمدینژاد و شاه بزنند. ما به این بلوغ در شرایط کنونی خیلی نیاز داریم.
تحت هر عنوانی سیاست افزایش قیمتهای کلیدی تمام خواستههای رییس فعلی سازمان سیایای را محقق خواهد کرد. کسانی با صداقت می خواهند راجع به مساله فقر چاره سازی کنند کتاب در هوای حق و عدالت دکتر موحد را مطالعه کنند تا بدانند که سیاست شوک درمانی بر گستره و عمق فقر دامن خواهید زد و طی دو قرن هم نمیتوانید فقر را از بین ببرید.
وی با بیان اینکه ما بهشدت نیازمند بازنگری بنیادی در مفهوم تولید هستیم، خاطرنشان کرد: در مناسبات رانتی و پرفساد خود تولید محملی برای کسب رانت است. وقتی سهم واحدهای رانتی معدنی از کل ارزش افزوده بخش صنعت ما از حول و حوش 30 درصد در آغاز دهه 1370 به حول و حوش هفتاد درصد در سال 1395 میرسد توضیح دهند که چه فریبی در کار است چراکه ویژگی رانتی معدنیها اشتغال زایی اندک، آلودگی زایی و آب بری شدید است.
وزیر اقتصاد باید بفهم که به اسم تولید معافیت مالی دادن به بنگاههایی که درآمدهای شان دلاری و هزینههایشان ریالی است هیچ خیری به کشور نمیرساند و نه تنها پشتیبانی از تولید محسوب نمیشود بلکه در آن دقیقا علائم ضد توسعهای و قهقرایی در زمینه از صرفه انداختن رشته فعالیتهای صنعتی توسعه گرا در کشور است.
کارشناسان شرافتمند ما در حیطه فعالیت صنعتی باید بگردند که در دوره باد شدن جنون آمیز رانتی معدنیها سقوط و ورشکستگی چه میزان فعالیتهای صنعتی متوسط و کوچک پنهان شد.
مومنی در ادامه بیان کرد: حکومتگران گرامی انقدر دغدغه بورس را پیدا کردهاند تا جایی که در 1401 پیش بینی شده است 30 هزار میلیارد تومان رانت به بازار بورس تزریق خواهد شد. کاش هنرمندان به کمک ما بیایند چراکه میگویند بازار سرمایه نزدیکترین بازار به ایده آل بازارگراها است و همین را به یک انگل رانت خوار تبدیل میکنند به اسم اینکه تعداد زیادی از مردم به بورس آمدهاند.
اغلب آنهایی که در بورس ماندهاند، حقوقیها هستند. کاش کارشناسان شرافتمند ما روی برندگان و بازندگان بازار سرمایه ایران یک گزارشهای منصفانهای ارایه دهند. در فاصله سال 1396 تا بهمن 1400 ارزش کلی سهام پتروشیمی، فولادی، کانههای فلزی، نفتی و خودرو 16 برابر شده است. به نام مردم بخش بزرگی ازداراییهای بین نسلی را به سمت اینها کانالیزه میکنند. چقدر غمانگیز است که وزیر کلیدی کشور میگوید ما برخی کارهای حاکمیتی را به این گروهها میسپاریم.
در همان بورس که ارزش سهام این گروهها 16 برابر شد سهم سایر بنگاههای بورسی از 20 درصد به 10 درصد فرو افتاده است. بنابراین یکی از مسائل بسیار مهمی که باید نظام تصمیمگیریهای کشور به آن توجه داشته باشد. شفافسازی مفهوم تولید و برجسته کردن مولفههای تولید توسعه گرا و تشویق آنها و محدود کردن فرصت طلبها است.
عضو هیات علمی دانشگاه به مباحث مطرح شده حول تعیین حداقل دستمزد کارگران نیز واکنش نشان داد و گفت: تصمیمگیران باید حواس شان باشد به رغم افزایش 57 درصدی حداقل دستمزد، قدرت هرید یک کارگر ایرانی نصف قدرت خرید آنها در فاصله سال های1394 تا 1396 است. یعنی اینطور نشود که به سبک تصمیمات مسبوق به سابقه، قیمت تمام شده پول برای تولیدکنندگان در قالب بهره بین 5 تا 10 برابر جهانی باشد عامل تورم قلمداد نشود اما به محض اینکه کسی سراغ دستمزد میآید میگویند این کار تورم زا خواهد بود.
کارشناسان برای مقامات ما توضیح دهند که سهم دستمزد نیروی کار از قیمت فروش درب کارخانه در صنایع کاربر زیر 10 درصد و در صنایع رانتی معدنی زیر 2 درصد است. چه کسی این را باور میکند که بدترین فشارها و بیشترین محدودیتها به نام تولید به تولیدکننده تحمیل میشود که صدایی از آن شنیده نمیشود.
وی افزود: ما با فرضهای خوش بینانه بررسی کردیم که با این افزایش دستمزد مصوب شده قدرت خرید نیروی کار چه تغییری میکند. قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی در 15 ماهه گذشته بین 57 تا 70 درصد افزایش پیدا کرده است یعنی شما با تخصیص هر 2 دلار، معادل یک دلار از همان کالا را میتوانید خریداری کنید. زهی تاسف که حرفهای دروغ و غیرکارشناسی مسموع هم واقع میشود چون آنها را فریب میدهند که این گونه اقدامات را انجام دهید تا درآمدهای تان افزایش پیدا کند.
اگر ما دولت و مجلس متعهدی نسبت به شعارهای شان داشته باشیم باید این پرسش را برای خودشان مطرح کنند که وقتی ما قیمت ارز پایه 23 هزار تومان گذاشتهایم، ماجرای روسیه و اوکراین پیش نیامده بود اما حالا که جهش رخ داده است در این نرخ منحط تجدید نظر نمیکنند؟
وقتی در بازارهای جهانی نگاه میکنید که قیمت نهادههای تولید مواد غذایی جهشهای بزرگ 50 تا 70 درصدی داشته است، ظاهرش این است که با حذف ارز ترجیحی قیمت ارز پایه 6 برابر میشود اما با همان دلار نصف مقداری که 15 ماه پیش میتوانستید وارد کنید کالا خریداری میکنید.
مومنی در پایان سخنان خود گفت: هنوز که گشایشهای نفتی اتفاق نیفتاده است هم رانتیها به اندازه کافی فعال شدهاند و هم حکومتگران ما نشان دادهاند که بنیه کارشناسی شان در حد مطلوب نیست بنابراین تقاضا میکنم روی مفاهیمی مانند نفرین منابع و بیماری هلندی دقت کنند.