مشکل ورود دانشبنیانها به بورس چیست؟
احمد اشتیاقی
طبق سیاستگذاریهای انجام شده، تامین مالی شرکتهای دانشبنیان باید به واسطه صندوقهای مخاطره پذیر یا جسورانه انجام شود. برای مبادرت آنها در این حوزه نیز اقداماتی نظیر امیدنامه و اساسنامه ایجاد شده و صندوقهایی نیز راهاندازی شده اما متاسفانه تاکنون مغفول مانده است. با رونق این صندوقها امکان حضور دانشبنیانها و تبدیل ایدههای آنها به واقعیت فراهم میشود و سازوکار این صندوقها متناسب با ارزش شرکتهای استارتاپی که عمدتا مبتنی بر ایده هستند، تعبیه شده است. شرکتهای دانشبنیان در دو دسته شرکتهای دارای محصولات فیزیکی و استارتاپی تقسیمبندی میشوند. شرکتهای استارتاپی قالبا در بستر نرمافزار و طرح هستند و برای ورود به بازار سهام نیاز آنها به فراهم آوری زیرساختها منتهی نمیشود و لازمههای دیگری همچون فرهنگسازی در خصوص سرمایهگذاری و اعتماد به این طرحها نیز وجود دارد و در حقیقت موفقیت تامین مالی این طرحها به نفود آن در سطح جامعه بستگی دارد. ارزش واقعی طرحهای این شرکتها در ارزش افزوده پس از تامین مالی و نتیجهبخشی آنها نهفته است. دیجیکالا یکی از شرکتهای استارتاپی بوده که مقدمات پذیرش آن فراهم شده و در حال حاضر بحث چگونگی ارزشگذاری آن در فرابورس مطرح است که پس از گذراندن این موارد سهام آن قابل معامله برای عموم خواهد بود و افراد میتوانند عرضه اولیه آن را خریداری کنند. این موضوع حاکی از این است که مسیر مشخصی برای ورود این شرکتها به بازار سرمایه وجود دارد و پیشتر زیرساختهای آن فراهم شده بود اما اجرای آن با مشکلاتی در بحث صندوقهای مخاطرهپذیر و ارزشگذاری آنها وجود دارد که در این خصوص نیز نیاز است که سایر مراجع و نهادها همکاری و مساعدت لازم را داشته باشند. با توجه به عنوانگذاری سال جاری توسط مقام معظم رهبری، نسبت به رفع هرچه سریعتر این چالشها خوشبین هستم. در حال حاضر اگر بخواهیم از نوع ریسکی صندوقها را دستهبندی کنیم، میتوانیم به طور نمونه به صندوقهای درآمد ثابت با حداقل ریسک، صندوقهای مختلط با ریسک متوسط و صندوقهای سهامی با ریسک بالا را ذکر کنیم که صندوقهای جسورانه نیز در رتبه بالاتری از ریسکپذیری قرار میگیرد. علت ریسک بسیار زیاد صندوقهای جسورانه نسبت به سهام این است که بر ایدههای دانشبنیان سرمایهگذاری میکنند و در واقعیت از هر ۱۰ ایده شاید یک مورد عملیاتی شده و منجر به تولید انبوه شود؛ بنابراین این صندوق مناسب افراد با ریسکپذیری بالا است. البته باید این نکته را مدنظر داشت که بازدهی این سرمایهگذاری بسیار بالا بوده و اگر یکی از ۱۰ طرح به تولید انبوه برسد، طرحهای شکست خورده را نیز پوشش میدهد.
بازدهی مورد انتظار این صندوقها در صورتی که ایدهای عملیاتی بشود حداقل هزار درصد است که با توجه به پذیرش ریسکی که سرمایهگذار متحمل میشود، بازدهی بالایی است. از طرفی اگر طرحها موفق نباشد، تمام وجه سرمایهگذاری به صفر میرسد. با توجه به ریسک یادشده، آیا سرمایهگذاری در این صندوقها سرنوشت نامعلومی دارد و شبیه به شیر یا خط آوردن نیست. چرا که برای پذیرش این شرکتها و طرحهای آن ارزشگذاریهای اصولی انجام میشود و علاوه بر این موضوع صندوقهای مخاطره پذیر تنها بر روی یک یا دو طرح سرمایهگذاری نمیکنند که در صورت شکست آسیب جبرانناپذیری ببینند، بلکه روی ایدههای دفاع شده متعددی سرمایهگذاری و تامین مالی میکنند و به این واسطه احتمال شکست نیز کاهش مییابد.