شایعاتی که ریشه در واقعیت دارند
تکلیف مردم با خط فقر چیست؟
گلی ماندگار|
خبرها روی خروجی خبرگزاریها میرود، در فضای مجازی منتشر میشود، بازار تکان میخورد، مردم دل نگران و آشفته حال به فردایی که قرار است گرانتر از راه برسد فکر میکنند. اما تنها با فاصله 24 ساعت تکذیب میشود، قرار نیست گرانی در کار باشد، قرار نیست شاهد افزایش قیمت نان و مرغ و... باشیم. اما همان اخبار اولی کار خودش را کرده است. اینکه مسوولان میگویند هر کسی پول بیشتری از مردم طلب کند خلاف کرده بیشتر به یک شوخی شبیه است. اگر قرار بود نظارت دقیقی در بازار کالاهای اساسی باشد که این همه سبد خانوارها هر روز خالیتر نمیشد. چه کسی میخواهد بر قیمت نان که از هزار تومان شروع شد و حالا به 4 تا 5 هزار تومان در طی زمانی محدود رسیده است، نظارت داشته باشد. کدام نانوایی، کدام توزیعکننده آرد و کدام مسوول بابت این افزایش قیمت چشمگیر مواخذه شدهاند. بالا رفتن قیمتها با شایعه شروع میشود و به حقیقت تلخی میرسد که نامش محرومیت مردم است. نامش فقر مطلق است. نامش گرسنگی است. بالا رفتن قیمتها با شایعه شروع میشود و در نهایت این سبد خانوار است که خالیتر از همیشه به خانه بازگردانده میشود، این معیشت مردم فرودست است که در خطر قرار میگیرد. این سرهای گرسنه کودکانی است که به خاطر فقر و نداری شبها بر بالین نهاده میشود بدون آنکه کسی از آن با خبر باشد.
کسانی که فقر را باور ندارند
تلخی بعضی حرفها تا سالها در یاد باقی میماند. اینکه هستند کسانی که در این سرزمین زندگی میکنند، نفس میکشند و حالا به هر دلیلی دستشان به دهانشان میرسد، یا زد و بندهای اقتصادی را خوب بلدند، یا ارث و میراث دارند یا حتی با کار و تلاش به جایگاهی امن از نظر اقتصادی رسیدهاند، اما اینکه به زبان بیاورند باور نمیکنند فقر واقعی در ایران وجود داشته باشد، نشان از بیسوادی و بیتوجهی به شرایطی است که در حال حاضر بسیاری از مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند.
آرد گران میشود؟
این روزها اما خبری که دست به دست میشود، مربوط به گرانی آرد است، قرار است آردی که برای تهیه نانهای صنعتی و ماکارونی و... استفاده میشود تا 50 درصد افزایش قیمت داشته باشد. این یعنی مردم باید با فقر بیشتری دست و پنجه نرم کنند. افزایش قیمت آرد یعنی افزایش قیمت قوت لایموت مردم. این روزها که قیمت برنج سر به فلک کشیده بسیاری از خانوادهها ماکارونی را جایگزین آن کردهاند و حالا با این خبر این جایگزینی هم دیگر معنایی ندارد، با افزایش قیمت آردی که برای تهیه ماکارونی استفاده میشود، قیمت این غذای جایگزین هم بیش از چند برابر خواهد شد و به این ترتیب یکی دیگر از اقلام خوراکی از سبد خانوار حذف خواهد شد. سوال اینجاست در این شرایط مردم باید با چه چیزی شکم خود را سیر کنند. وقتی هزینه تنها یک وعده غذای ساده به بیش از 100 هزار تومان میرسد، تکلیف یک خانواده 3 نفره که خط فقر برای آنها 12 میلیون تومان تعریف شده و درآمد نان آور خانواده که کارگر سادهای بیش نیست به سختی به 6 میلیون تومان میرسد، چیست؟
قیمت نان قیمت مصوب سال گذشته است و افزایش قیمتی نداریم
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران گفت: قیمت نان قیمت مصوب سال گذشته است و افزایش قیمتی نداریم. حشمتالله عسگری در جلسه کارگروه آرد و نان استان اظهار داشت: قیمت نان در سال جاری همان مصوبه سال گذشته است و هیچگونه افزایش قیمتی در این زمینه نداریم. او با تاکید بر ضرورت بازرسی و نظارت بیشتر دستگاههای نظارتی و اجرایی ذی ربط و همکاری اتحادیه نانوایان افزود: هرگونه افزایش قیمت نان مبنای قانونی ندارد و قطعا با متخلفین برخورد قانونی صورت خواهد پذیرفت. معاون اقتصادی استاندار تهران عنوان کرد: گستره نظارتها نباید مختص به روزهای خاصی باشد؛ چراکه این موضوع باعث تعطیلی، کمفروشی و سوءاستفاده متخلفین به ویژه در ایام تعطیل خواهد گردید.عسگری از فرمانداران شهرستانها خواست ضمن تقویت اکیپهای گشت و بازرسی در حوزه آرد و نان نسبت به مدیریت این حوزه حساسیت دوچندانی داشته و اداره غله نیز با همکاری و تعامل بیشتر با فرمانداران نسبت به افزایش اختیارات و تصمیمگیریهای این حوزه نهایت همکاری را به عمل آورند. معاون استاندار تهران با تاکید بر ضرورت بازرسیهای بهداشتی در سطح خبازیها گفت: چرخه بازدید بهداشتی باید از سیلوی ذخایر گندم، کارخانجات آرد و خبازیها به صورت مستمر و زنجیرهای با شدت بیشتر استمرار یابد.
مسوولان بیخبر از همه جا
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران اعلام کرده که قرار نیست نان گران شود، قرار است قیمت نان به همان قیمت سال گذشته باقی بماند، این مقام مسوول هم مانند همان همکاری که در وزارت رفاه و امور اجتماعی فعالیت میکرد و سال گذشته رقم خط فقر را در رسانه ملی بین 4 تا 5 میلیون تومان اعلام کرد در حالی که رقم واقعی اعلام شده از سوی دستگاههای دولتی 11 میلیون تومان بود، خبر از واقعیتهای جامعه ندارد. قیمت نان از ابتدای سال 1401 افزایش پیدا کرده است. نان بربری که سال گذشته 3 هزار تومان بود امسال به 4 هزار تومان رسیده است. برخی نانواییها به بهانه استفاده از خشخاش اضافه بر روی نان آن را به مبلغ 5 هزار تومان میفروشند و این یعنی افزایش قیمت.
نظارت واقعی وجود ندارد
علی نراقی زاده، کارشناس اقتصادی درباره تفاوت اظهارنظر مسوولان اقتصادی با آنچه در واقعیت وجود دارد به «تعادل» میگوید: متاسفانه نظارت واقعی بر بازار وجود ندارد، به همین خاطر است که بسیاری از مسوولان از قیمتهای واقعی خبر ندارند. آنها برای خرید به بازار مراجعه نمیکنند، آمارهایی که به آنها اعلام میشود یا قدیمی است یا واقعی نیست. به همین خاطر اظهارات آنها با واقعیت تناقض دارد.
او در مورد شایعه گرانیها و تاثیر آن بر بازار میافزاید: اینکه اخبار گران شدن آرد، گوشت و... به صورت شایعه پخش میشود و بر بازار تاثیر میگذارد هم به نوعی به بیعملی و عدم نظارت مسوولان باز میگردد. قبل از آغاز سال جدید قرار بود که قیمت برنج کنترل شود یعنی از 100 هزار تومان به 60 هزار تومان برسد اما این اتفاق رخ نداد، حالا برنج ایرانی در برخی نقاط با قیمت 120 هزار تومان فروخته میشود. مردم حتی دیگر توان خرید برنجهای خارجی را هم ندارند. برنج هندی به کیلویی 50 تا 60 هزار تومان رسیده است. افزایش فقر در جامعه به همین موارد بستگی دارد. در شرایطی که مسوولان هر روز دستور میدهند تا قیمتها کنترل شود اما بازار دستوری عمل نمیکند. عوامل زیادی بر افزایش قیمتها دخیل هستند. تا این عوامل مورد شناسایی قرار نگیرند و کنترل نشوند نمیتوان قیمتها در بازار را کنترل کرد. اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند، شرایط دشوارتر خواهد شد.
تاثیر شوک ارز بر بازار
این کارشناس اقتصادی در بخش دیگری از سخنانش به افزایش قیمت دلار اشاره کرده و اظهار میدارد: عوامل خارجی و داخلی بر قیمت دلار اثرگذار هستند. دسته نخست متاثر از درآمدهای ارزی کشور و دسته دوم شامل سیاستهای دولت در رابطه با بازار ارز و تجارت است. برای مثال اگر تجارت تسهیل شود، میزان واردات و توان خرید مردم افزایش مییابد و قیمت ارز در همین محدوده فعلی باقی میماند. احتمالا دولت انگیزه خواهد داشت که حتی در صورت افزایش درآمدهای ارزی، از کاهش قابل توجه نرخ ارز جلوگیری کند. بهترین حالت وجود ثبات نسبی در بازار ارز است که شرایط لازم برای تحقق آن وجود دارد. دولت در کوتاهمدت و برای بازه یک تا دو ساله میتواند قیمت ارز را تا حدودی کنترل کند. اما واقعیتهای اقتصادی ایران نشان میدهد که فاصله میان شوکهای ارزی کاهش یافته است. پیش از این، بالاترین فاصله میان ورود دو شوک افزایشی به قیمت دلار، حدود سالهای ۷۳ تا ۸۸ بود. از ۸۸ به این سو، چند شوک دیگر اتفاق افتاده و با توجه به نرخ فزاینده تورم، آن فاصله زمانی ۱۵ ساله دیگر بعید است ایجاد شود. پس باید منتظر شوکهای بعدی باشیم و همین مساله بر میزان تورم تاثیرگذار خواهد بود.
تکلیف مردم و خط فقر چه میشود
حالا اینکه مسوولان از یکسو و کارشناسان از سوی دیگر در مورد افزایش قیمتها اظهارنظر کنند و هر کدام این افزایش قیمتها دلیل بروز یک علت بدانند، هیچ فرقی به حال مردمی که قرار است با این تورم دست و پنجه نرم کنند، ندارد. در واقع این مردم هستند که تمام این فشارها را تحمل میکنند، افزایش قیمت کالاهای اساسی، افزایش قیمت دارو، افزایش قیمت خدمات درمانی و... اما در این بین آن چیزی که افزایش ناچیزی پیدا کرده درآمدهایی است که البته در سایه نبود امنیت شغلی هر روز بیشتر از پیش رنگ میبازد. کارگران نگران بیکاریاند، تولیدکنندگان نگران از کار افتادن چرخ کارخانههایشان و مردم نگران معیشت خود. در این بین اما مسوولان فقط شعار میدهند و معلوم نیست چه کسی مسوول رسیدگی به وضعیت مردم زیر خط فقر است.