تفکیک جنسیتی عامل ناامنی است
امانالله قراییمقدم
متاسفانه الگوبرداری ما از روشهای اشتباه همیشه برایمان دردسرساز بوده است. این مساله تفکیک جنسیتی و اصراری که برخی افراد بر این کار دارند و سعی میکنند آن را به نوعی ایجاد امنیت برای زنان در جامعه نشان دهند، یکی از همان الگوبرداریهای اشتباه است. اینکه شما تنها فضاهای سبز باقی مانده در شهر را با نرده کشی به بخش زنانه و مردانه تبدیل کنی، باعث امنیت نمیشود. زنان در تمام جامعه در حال رفت و آمد هستند. سهم زنان امروز در گرداندن چرخهای اقتصادی کشور آنقدر پر رنگ است که نمیتوانیم و نباید آن را نادیده بگیریم. این رفتارها و تفکیکهای جنسیتی نهتنها امنیت و آرامش را برای این قشر از جامعه فراهم نمیکند که باعث بروز ناامنیهای بیشتری اجتماعی میشود. در واقع وقتی زنان از این حصارهای تعیین شده برای آنها بیرون میآیند بیشتر از قبل مورد آسیب قرار میگیرند. ما نمیتوانیم تمام خیابانها را حصار کشی کنیم. سالهاست که بسیاری از مردم در مورد ناامنی پلهای هوایی برای رفت و آمد زنان صحبت میکنند، چه کار مفیدی در این زمینه انجام شده است؟ چرا فکر میکنیم که تفکیک کردن زن و مرد در فضاهای عمومی میتواند امنیت را برای آنها به ارمغان بیاورد در حالی که این مراودات اجتماعی است که باعث میشود افراد احترام گذاشتن به حقوق یکدیگر را یاد بگیرند. از سوی دیگر هرچه حضور زنان در شهر بیشتر باشد، نظارت اجتماعی بر روی شهروندان بیشتر شده و در نتیجه زنان احساس امنیت بیشتری خواهند کرد که این در تناقض با نردهکشی و جداسازی زنان از مردان است. یادآوری این نکته نیز قابل توجه است که در راستای تامین امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر نظیر بوستانها، سند «امنیت زنان در شهر» توسط مدیریت شهری دوره پنجم تدوین و رونمایی شده و شهرداری تهران مکلف است برای سیاستگذاری، تسهیلگری، اتخاذ اقدامات مقتضی در حوزه تامین امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری و با هدف رفع عوامل ناامنی و تبعیض علیه زنان در شهر، مواد این سند را در دستور کار خود قرار دهد. اما به جای اینکه قانون فوق را اجرایی کند تصمیم به حصارکشی در فضاهای عمومی شهری کرده است. در واقع اختصاص دادن فضاهای عمومی به بخشی از شهروندان یعنی محروم کردن سایر شهروندان از امکانات محدود درون شهر، چراکه میزان امکانات و فضاهای عمومی شهر محدود است. در حال حاضر اگرچه بالغ بر دو هزار بوستان در سطح شهر تهران داریم اما بسیاری از مناطق با محدودیت پارکها و بوستانها مواجهاند و همین امر نگرانیها از اختصاصیسازی پارکها را نیز بیشتر میکند. وقتی شهردار از حق طبیعی زنان در اختصاص بخشی از چند پارک به آنها سخن میگوید در واقع از کدام حق و حقوق زنان و کودکان صحبت میکند؟ بوستانها فضاهای عمومی شهر هستند و شهروندان نیز میدانند باید در این فضاهای عمومی لباس مناسب آن فضا را بپوشند. مگر سایر شهروندان در فضای عمومی چطور لباس میپوشند که زنان باید طور دیگری لباس پوشیده و از این فضا استفاده کنند؟ پارک متعلق به تمام افراد است و نمیتوان گفت زنان درخواست پارک اختصاصی دارند. اعضای خانواده با یکدیگر به پارک میروند، چرا باید مردان از خانواده جدا شده و به این پارکها نیایند؟ چنین اختصاصیسازیهایی نا خود آگاه روحیه تقابل را در درون جامعه ایجاد کرده و به نوعی تعارض ایجاد میشود چراکه پارکها فضاهای عمومی شهر هستند و فضاهای عمومی متعلق به همه شهرونداناند. این چه تلقی از مدیریت شهری است که باید زنان را از شهر و معابر عمومی و فضاهای عمومی دور کنیم؟ اگر به دنبال راحتی مادران و کودکان در فضاهای عمومی هستیم باید مناسبسازی عمومی را گسترش دهیم. امنیت زنان در شهر توسط رفع فضاهای بیدفاع شهری، تهیه دستورالعملهای مناسب برای استفاده از فضاهای عمومی و مناسبسازی معابر و توسعه روشنایی در معابر شهری تامین میشود. جداسازیها و فاصله اندازیها تنها امنیت کاذب ایجاد میکند. امنیت واقعی در ذهن و فرهنگ افراد ایجاد میشود و ما باید ذهن افراد را از طریق آموزش اصلاح کنیم تا نگاههای جنسیتی از بین برود. از سوی دیگرهم مردان بزهکار و هم زنان بزهکار در این کلانشهر هستند. برای مثال مگر با نردهکشی بخشی از پارک عمومی، مساله توزیع مواد یا سرقت کم میشود یا اینکارها را فقط مردان مرتکب میشوند؟ امنیت اجتماعی و اخلاقی و شهروندی بوستانها و فضاهای عمومی شهری مسالهای مهم است و در این امر همگی همرای هستیم. اینکه باید کار موثری انجام شود سخن درستی است ولی از سویی باید توجه کرد که اتفاقا امنیت در جایی بیشتر است که جامعه حضور متعادل و نظارت عمومی بهتری دارد. بخشی از امنیت در این است که مردم میان زندگی خصوصی و حضور اجتماعی شان تعارض و فاصله زیادی نداشته باشند.