فقر، امنیت را نشانه میگیرد
افزایش بزههای اجتماعی اجتناب ناپذیر است
گلی ماندگار|
اتفاقها یکی پس از دیگری رخ میدهند و در این بین فضای مجازی نمیگذارد که خبری از دید مردم مخفی بماند، این چند روز تعطیلی و بالا رفتن قیمت نانهای فانتزی و کمیاب شدن روغن و ماکارونی در مغازهها و هجوم مردم برای خرید این اقلام به فروشگاههای بزرگ و خالی شدن قفسههای فروشگاهها پیامآور اتفاقات خوبی نیست. اینکه حالا تنها قوت لایموت قشر فرودست جامعه یعنی همان ماکارونی و سویا که مدتهای مدیدی است جای خالی گوشت و مرغ را در سبد معیشت خانوار پر کرده نایاب شده است، زنگ خطری است برای آنهایی که نمیدانند دیگر قرار است چه چیزی در سبدهای خالی شده شان بشود خوراکی برای رفع گرسنگی.
برای ما که سالهای قبل را تجربه کردهایم تصور اینکه یک نان باگت را به مبلغ 10 هزار تومان بخریم در حالی که زمانی نه چندان دور همین چند ماه پیش آن را به مبلغ 2 هزار تومان خریداری میکردیم بسیار سخت است. شنیدن اخباری مانند برنامهریزی پلیس برای افزایش جریمه افرادی که سگ گردانی میکنند در حالی که کسی نیست تا جواب چند میلیون انسان بیبضاعت را در چنین شرایط بحرانی معیشتی بدهد، یا اینکه شخصی در جای دیگری مشکلات معیشتی را به بد حجابی زنان ربط میدهد اصلا کار سادهای نیست. این اظهارنظرها بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی جامعه میتواند این باور عمومی را ایجاد کند که اصلا مسوولان هیچ طرح و برنامهای برای رفع مشکلات ندارند. مسالهای که در نهایت خشم عمومی را در پی خواهد داشت.
ناامنی اجتماعی اولین دستاورد فقر است
بهروز خانزادی، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره تاثیر فقر در ناامنی اجتماعی به «تعادل» میگوید: این دو ارتباط بسیار تنگاتنگی با یکدیگر دارند، در حال حاضر به مدد حضور شبکههای اجتماعی نمیتوانیم اخبار را خنثی یا از دید عموم پنهان کنیم. این مساله باعث میشود که مردم هر بار با دیدن صحنههایی از بزههای اجتماعی که اکثر آنها، زورگیری، دزدی،
کیف قاپی و ... است احساس امنیت کمتری داشته باشند. او میافزاید: همین فیلمی که طی دو روز گذشته در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، و نشان میدهد سه سارق مسلح خانمی را دوره کرده و وسایلش را از او میگیرند. این اتفاق نه در کوچهای خلوت و نه در ساعات پایانی روز رخ داده بلکه در یک خیابان پر رفت و آمد و در روز روشن اتفاق افتاده است. اولین فکری که بعد از دیدن این فیلم به ذهن ما میرسد عدم امنیت لازم در جامعه است. اما این رفتارها هر کدام معلول علتهایی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. قرار نیست بگوییم هر کسی با مشکل مواجه شد میتواند دزدی کند و امنیت جامعه را به خطر بیندازد، اما نمیتوانیم منکر این واقعیت هم بشویم که شرایط کنونی اقتصادی یکی از عاملهای مهم بروز چنین رفتارهایی در جامعه است.
در واقع وقتی فقر فراگیر میشود اولین دستاورد آن افزایش بزهها و پایین آمدن امنیت اجتماعی است. در این بین هم هستند افرادی که از آب گل آلود ماهی میگیرند و به اصطلاح آب را گل آلود میکنند. در واقع مجرمان سابقهدار هم خود را محق میدانند که دست به چنین رفتارهای ضد اجتماعی بزنند. پس اگر میخواهیم میزان بزه در جامعه را کاهش دهیم باید میزان رفاه در جامعه افزایش پیدا کند. اتفاقی که متاسفانه مدتهاست شاهد آن نیستیم و وضعیت معیشتی مردم هر روز بدتر از روز قبل میشود.
با دستور دادن مشکلات جامعه حل نمیشود
امانالله قرایی، جامعهشناس نیز در رابطه با افزایش قیمت نان و اظهارات مسوولان در این رابطه به تعادل میگوید: متاسفانه مسوولان ما هنوز به این باور نرسیدهاند که با دستور دادن نمیتوانند مشکلات جامعه را حل وفصل کنند. این رفتار نوعی فرار رو به جلو محسوب میشود. در واقع آنها بدون توجه به اتفاقاتی که در زمینه معیشت مردم رخ میدهد ترجیح میدهند تنها با شعار دادن صورت مساله را پاک کنند.
او میافزاید: بارها و بارها فریاد زدهایم که هر چه میزان فقر در جامعه بیشتر شود، میزان بزههای اجتماعی هم افزایش مییابد. دیگر از شنیدن اخبار زورگیری و دزدی و فساد و فحشا نباید تعجب کنیم. وقتی قیمت نان تنها طی چند ماه چنین افزایش سر سام آوری دارد اما مسوولان آن را انکار میکنند، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که مشکلات معیشتی مردم حل شود. در این شرایط امنیت اجتماعی بیش از همیشه در معرض خطر قرار میگیرد. اگر قرار باشد شرایط به همین منوال پیش برود شاید دیگر هیچ کس برای بیرون آمدن از خانه امنیت لازم را نداشته باشد.
باورمندی به مشکلات معیشتی گام نخست رفع آن به شمار میرود
این جامعه شناس معتقد است تا زمانی که مسوولان به این باور نرسند که مردم با فقر دست و پنجه نرم میکنند و شرایط اقتصادی کشور در وضعیت بحرانی است، نمیتوانند راه چارهای برای آن پیدا کنند. در واقع باور مندی به این واقعیت گام اول برای رفع این مشکلا ت به شمار میرود. وقتی نرخ کالاهای اساسی هر روز افزایش پیدا میکند و سر سام آور میشود، وقتی قیمت گوشت و برنج به حدی بالا میرود که درصد بالایی از جامعه دیگر توان تهیه آن را ندارند، نمیتوانیم بگوییم که امنیت اجتماعی در وضعیت خوبی قرار دارد. بارها در مصاحبههای مختلف به این موضوع اشاره کردهام که فقر اولین عامل بالا رفتن بزههای اجتماعی است، فقر امنیت در جامعه را از بین میبرد. فقر انسانها را به کارهایی وامی دارد که در شرایط عادی حتی به آن فکر هم نمیکنند. اصلا در باورشان نمیگنجد که چنین اعمالی از آنها سر بزند، اما وقتی فقر فشار میآورد دیگر نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که افراد در جامعه جانب انصاف را رعایت کنند. هر فردی به اندازه خودش ظرفیت تحمل مشکلات را دارد. به قول بعضیها هستند افرادی که دیگر صورتشان از شدت سیلیهایی که برای حفظ آبرو به خود میزنند از سرخی به کبودی رسیده است. در این شرایط نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که همچنان بردن نان حلال بر سر سفره خانواده در اولویت افراد قرار داشته باشد.
افزایش قیمت نان و ماکارونی و بهانهای به نام قاچاق آرد
اولینبار نیست که به بهانه قاچاق کالایی از کشور قیمت آن افزایش پیدا میکند، این مساله از زمانی که قیمت بنزین افزایش پیدا کرد به یک عادت همیشگی برای مسوولان بدل شد. به بهانه قاچاق سوخت بنزین را گران کردند، به بهانه قاچاق دارو، اقلام درمانی گران شد، ارز دولتی را به بهانه رانت خواری و کوتاه کردن دست واسطههایی که از این مزیت به نفع خود استفاده میکردند حذف کردند و حالا به بهانه قاچاق آرد قیمت آن افزایش یافته و روی اساسیترین کالاهایی که این روزها جای برنج و مرغ و گوشت را در سفرههای خالی مردم پر کرده بود، تاثیر گذاشته است، این یعنی کوچک شدن سبدی که دیگر چیزی در آن باقی نمانده است.
پرویز سماواتی، کارشناس اقتصادی در این باره به تعادل میگوید: قیمت واقعی هر کیلو ماکارونی، حدودا 3 برابر یک کیلو گندم بازار جهانی است. الان قیمت گندم در بازار جهانی کیلویی 40 سنت است، پس قیمت واقعی هر کیلو ماکارونی حدودا 120 سنت میشود.قبلا یک کیلو گندم با دلار 4200 با قیمت 1700 تومان وارد کشور میشد، پس باید ماکارونی کیلویی 5 هزار تومان میبود. اما ماکارونی 12 هزار تومان بود. یعنی رانتخواران با دلار 4200 تومانی، 140 درصد سود مازاد رانت خوری از جیب مردم بر میداشتند. در حال حاضر دلار 4200 حذف شده، قیمت گندم بینالمللی کیلویی 10 هزار تومان میشود پس قیمت هر کیلو ماکارونی هم 3 برابر و حدودا کیلویی 30 هزار تومان میشود. دلار 4200 شد 25 هزار یعنی 6 برابر اما ماکارونی تقریبا 3 برابر شد. او میافزاید: باز هم علت در همان رانتخوری هست که قبلا بود یعنی تولیدکننده ماکارونی با دلار4200 گندم میگرفت، اما بر مبنای دلار 10 هزار تومانی ماکارونی میفروخت و سود دلاری میبرد. شاید فکر کنید که چون قیمت ارزانتر بود پس این ماجرا در کل به نفع مردم بود. اینجا یک سوال مطرح است دلار 4200 از کجا میآمد؟ دولت برای تامین دلار 4200 تومانی پول بدون پشتوانه چاپ میکرد دلار را 25 هزار تومان میخرید به واردکننده 4200 میفروخت. یعنی درست است که مردم ماکارونی را با سوبسید ارزانتر میخریدند، اما در واقعیت با تورم بسیار بالاتری هزینه آن را با کاهش قدرت خریدشان بدلیل تورم بالاتر پرداخت میکردند. این ماجرا فقط در ماکارونی نبود بلکه کالاهای بیشماری درگیر این فرآیند رانت خواری بودند طبق برآوردهای اولیه، در 3 سال گذشته حدود 60 میلیارد دلار از منابع کشور به پای این رانتخواری با دلار4200 تومانی ریخته شد خب حال چه باید کرد؟ گرانی امان مردم را بریده و به حق هم اعتراض میکنند. انتظارها و اعتراضهای مجازی مردم، به طرق مختلفی عنوان میشود. عدهای به افزایش یک باره اشاره میکنند و عدهای دیگر این گرانی را منجر به کوچکتر شدن سفره مردم میدانند. برخی مسوولان سابق هم در این اظهارنظرها شریک شده و راهکار این افزایش قیمت را، پیوست حمایتی برای اقشار آسیبپذیر میدانند.