کنترل انتظارات تورمی برای مبارزه با قاچاق ارز
عباس علویراد
کارشناس
قانون مبارزه با قاچاق ارز برای ایجاد مانع جهت دلالی ارز، سوداگری، نوسانگیری و اقداماتی از این دست بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است، اما مهمترین عامل موفقیت در این زمینه خاموش کردن آتش انتظارات تورمی است.هدفی که قانون مبارزه با کالا و ارز برای ایجاد مانع جهت دلالی ارز، سوداگری، نوسانگیری و ... دنبال میکند، بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است. در واقع اصل هدف بسیار اهمیت دارد، زیرا نباید اجازه داد فعالیتهای از این دست که مخرب اقتصاد کلان است و سود دهی آن تنها شامل حال عدهای خاص میشود، شکل بگیرد. با این حال باید در نظر داشت که تقریبا مشابه این کار در فروردین سال ۹۷ تجربه شد. زمانی که آقای جهانگیری در برابر دوربینهای تلویزیونی اعلام کرد تمام صرافیها باید کرکرههای خود را پایین بیاورند، خرید و فروش ارز وجود ندارد و دولت نیازهای ارزی را به تامین در میآورد، اتفاقات براساس انتظارات پیش نرفت. سال ۹۷ انتظار میرفت که مساله پول داغ برطرف شود، اما واکنش مردم به این خبر گرایش به سمت بازارهایی که دیرتر در اثر رجزخوانیهای آقای ترامپ وارد حاشیه میشود، بود زیرا در نتیجه این تصمیم دچار یک احساس ناامنی شده بودند. مردم در شرایط تورمی بهطور طبیعی در جستوجوی راهحلی برای جلوگیری از افت ارزشی نقدینگی خود هستند و مسدود کردن مسیر ارزی، منابع نقدینگی را وارد مسیرهای دیگر خواهد کرد که نتیجه آن التهاب بازار است. زمانی که در کشور تورم ۴۰ درصدی وجود دارد و افراد احساس میکنند منابع نقدینگی آنها قدرت خرید را از دست خواهد داد، چنانچه مانعی برای حفظ و نگهداری ارز در خانه به وجوداید به مانند آب، راه دیگری پیدا خواهند کرد. این دوره با سری قبل کمی تفاوت دارد و آن هم بحث قانون است که در مقایسه با سال ۹۷ بسیار خوب و مناسب به نظر میرسد زیرا قانونگذار درصدد برآمده تا این مساله را در کشور نهادینه کند و همین امر میتواند موضوع فوق را با گذشته متفاوتتر سازد، اما در بهترین شرایط هم داد و ستدهای زیرزمینی و سوداگری از فعالیت بازار ارز به سمت بازار دیگری کوچ خواهد کرد.مهمترین عامل موفقیت در این زمینه خاموش کردن آتش انتظارات تورمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. مساله بعدی هم این است که اجازه داده شود افراد چنانچه منابعی در اختیار دارند، آن را در مسیرهای قابل رصد و مطمئن، وارد کنند. در زمان آقای احمدینژاد از مردم درخواست شد تا ارز خود را به بانکها بسپارند و اصل و فرع پول خود را با دلار دریافت کنند، اما پس از مراجعه ریال دریافت کردند و همین امر سبب شد تا در دورههای بعد مردم به این نوع از خواستها پاسخ مثبت ندهند زیرا اعتمادشان تخریب شده بود. بنابراین اجرای این قانون به پیش زمینههایی نیاز دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.