فرزندآوری؛ ایجاد رفاه نسبی در جامعه
مصطفی اقلیما
تامین شغل، مسکن و امکانات رفاهی 3 عامل مهم در تشویق جوانان به فرزندآوری است. پس تا زمانی که این 3 عامل را نداشته باشیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مساله پیری جمعیت در کشور با تصویب قوانین حل شود. در واقع افزایش جمعیت بدون تامین زیرساختهای لازم در حوزه اقتصاد مطمئنا عملی نخواهد شد. مجلس و دولتمردان و در کل پیکره نظام باید به این فکر کنند که آینده جامعه باید تضمین شود و صرف اینکه تاکید به افزایش جمعیت داشته باشیم بدون اینکه اقدامی صورت بگیرد درست نیست و ما را به هدف مورد نظر نمیرساند. قطعا افزایش جمعیت به نفع مصالح کشور است اما این افزایش باید با فراهمسازی زیرساختها از تمام جهات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی صورت بپذیرد. اگر افراد جامعه امنیت شغلی و مالی داشته باشند، اگر از رفاه نسبی بهرهمند شوند، فرزند آوری به وظیفه غیر قابل انکار برای آنها تبدیل میشود. فراموش نکنیم که بنیان خانواده ایرانی با فرزند است که شکل میگیرد. در واقع فرهنگ ما به گونهای است که بسیاری از افراد فرزندآوری را ثمره ازدواج و هدف آن میدانند، اما اگر در حال حاضر این اتفاق رخ نمیدهد، بیشتر به شرایط اقتصادی برمیگردد. همانطور که این شرایط باعث شده تا آمار ازدواج در کشور کاهش پیدا کند، همین عوامل بر فرزند آوری زوجین هم تاثیر میگذارد. این مساله را هم قبول داریم که ساختارجمعیتی ما رو به سالمندی میرود لذا حتما باید افزایش جمعیت نسبی داشته باشیم تا بتوانیم از جامعه حفاظت کنیم.
مطمئنا اگر از بُعد سیاسی هم نگاه کنیم هر جامعهای که نیروی قوی و جمعیت زیادی داشته باشد مطمئنا میتواند از منابع و منافع خود دفاع کند. متاسفانه از نظر اقتصادی وضعیت مناسبی نداریم خصوصا خانوادهها از این باب آزرده خاطر هستند که عدم اشتغال کافی برای جوانان به ویژه جوانان تحصیل کرده سبب شده تشکیل خانواده ندهند و در نتیجه افزایش جمعیت نداشته باشیم. حتی بعضی از خانوادهها به تک فرزندی اکتفا میکنند که متاسفانه آفتی برای جامعه است. به نظر من هم مجلس و دولتمردان و در کل پیکره نظام باید به این فکر کند که آینده جامعه باید تضمین شود و صرف اینکه تاکید به افزایش جمعیت داشته باشیم بدون اینکه اقدامی صورت بگیرد درست نیست و ما را به هدف مورد نظر نمیرساند. جمهوری اسلامی ایران در دهه 60 سیاست کنترل جمعیت را اتخاذ کرد و با استقرار خانههای بهداشت و ساختار بهداشتی که داشتیم کنترل جمعیت به اندازه کافی صورت گرفت و این سیاست اقتضای آن زمان بود؛ اما الان نیاز به افزایش جمعیت داریم لذا ضرورت دارد زیرساختهای آن فراهم شود و این زیرساختها از نظر اجتماعی افتصادی و فرهنگی باید وجود داشته باشد. وقتی خانوادهای نمیتواند از نظر درآمدی خودش را تامین کند طبیعتا حاضر نیست یک یا دو فرزند به زندگی آنها اضافه شود. افزایش جمعیت بدون تامین زیرساختهای لازم در حوزه اقتصاد مطمئنا عملی نخواهد شد و تجربه 2 دهه اخیر نشان داد که خانوادهها از این موضوع دلگیر هستند که فرزندانشان شغل و منبع درآمدی نداشته و نمیتوانند تشکیل خانواده دهند و صاحب فرزند شوند لذا این قضیه چند بعدی است و باید حاکمیت نظام به آن فکر کند. از سوی دیگر مسائل فرهنگی هم در این امر مهم است چراکه سه دهه به خانوادهها ابلاغ کردیم که کنترل جمعیت داشته باشند و خانوادهای که 6 یا 7 فرزند داشت و الان این فرزندان ازدواج کردند بیش از 1 یا 2 فرزند نمیخواهند لذا باید فرهنگسازی صورت بگیرد. هر چقدر از نظر اقتصادی قوی باشیم اما از بعد فرهنگی رشد نکرده باشیم این مهم به دست نمیآید. در واقع باید از تمام جهات شرایط را برای افزایش جمعیت در کشور فراهم کنیم. اما مهمترین بعد همان فراهم آورد زیرساختهاست. بعد از آن فرهنگسازی و تشویق خانوادهها به افزایش فرزندآوری خواهد بود.