الزامات یکسانسازی نرخ ارز
سیدبهاء الدین حسینی هاشمی|
کارشناس مسائل اقتصادی |
ارز ۴۲۰۰ تومانی منجر به اضافهنمایی در واردات و کماظهاری در صادرات شد و در نتیجه آن پول بد پول خوب را از اقتصاد خارج کرد.
ارز ۴۲۰۰ تومانی مشکلاتی را به وجود آورده است که نمیتوان دور از نظر داشت. مهمترین تاثیر آن هم در ابتدا ورود به یک نظام توزیع ناعادلانه بود زیرا اقتصاد را از حالت رقابتی خارج کرد. همچنین کسری بودجه زیادی را برای دولت به ارمغان آورد دلیل آن هم کاهش درآمد ریالی بود، علاوه بر اینها تراز خارجی را به هم ریخت و زمینه خروج ارز از کشور را فراهم ساخت.
چند نرخی بودن مشکلات بزرگی ایجاد کرد و ارز ۴۲۰۰ تومانی یک اضافه نمایی را در واردات شکل داد. به این معنا؛ برخی از فعالان در این حوزه چنانچه درصدد بودند تا یک میلیون دلار ارز دریافت کنند و ارزش خریدشان ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دلار میشد، فاکتور یک میلیون دلاری ارایه میکردند.
علاوه بر موارد اشاره شده این اقدام باعث خروج ارز با نرخ یارانهای شد که سود آن باید به مصرفکننده برسد. صادرات هم به شکل دیگری تحت تاثیر قرار گرفت زیرا اظهار کمتر انجام میشد تا ارز کمتری هم وارد شود. اصطلاحی در علم اقتصاد وجود دارد که پول بد (پول تورم دار) پول خوب را خارج میسازد، بنابراین ریال باعث خروج دلار میشد و با وجود حجم صادرات در این چند سال (نفت وگاز و پتروشیمی) میزان ذخایر صندوق ذخیره ارزی بهشدت کاهش یافت زیرا ارز تبدیل به ریال و ریال هم تبدیل به نقدینگی شد و مشکلاتی که اکنون کشور دچار آن شده، نتیجه همین تصمیم است.
با تمام اینها وقتی یک رژیم اقتصادی تغییر میکند، باید الزامات آن فراهم شود. بر فرض چنانچه در حال یکسانسازی ارز هستیم، نیاز است تا تفاوت بین نرخ ارز آزاد با دولتی حداقل باشد. افزون بر این در شرایطی باید دست به این کار زد که اقتصاد در حال تحریم نباشد زیرا در هر حال یکسانسازی نرخ ارز موجی از تورم را به وجود میآورد و در این صورت این موج تشدید میشود، اقتصاد نباید انحصاری باشد یعنی اکنون که اقتصاد کشور به صورت انحصاری در اختیار دولت قرار دارد، انجام این کار سخت به نظر میرسد. علاوه بر اینها باید درآمدهای مردم مقداری افزایش پیدا میکرد و حداقل شاهد یک رشد یا رونق اقتصادی بوده باشیم تا انجام این کار به نتیجه دلخواه برسد.
منظور از صحبتهای فوق این است که در نیاز به انجام یکسانسازی نرخ ارز هیچ شکی وجود ندارد، ولی زمان خوبی برای آن مورد توجه قرار نگرفت، وقتی در حالت جنگ اقتصادی به سر میبریم، چنین اصلاحاتی باعث نارضایتی عمومی میشود و کنترل آن برای دولت هزینه در برخواهد داشت، وگرنه بسیار کار درستی است و باید از پیش از انقلاب صورت میگرفت.
کالا برگ در واقع برگشت به عقب است و به حیثیت، شخصیت و اقتدار ملی لطمه میزند، مردم احساس خوبی در این رابطه ندارند ولی در هر صورت اقشاری که در نتیجه این تصمیم دچار آسیب میشوند باید تحت حمایت دولت قرار گیرند، اما متاسفانه دهکها و افراد آسیبپذیر مشخص نیستند و جز سه یا چهار دهک نیاز به کمک وجود ندارد، ولی به این دلیل که شناسایی نشدهاند به ۹۰ درصد از افراد یارانه داده میشود که این کار معضل دیگری به وجود آورده است.