فاصله بین صنعتو دانشگاه، مهمترین عامل بحران نیروی انسانی
آسیه حاتمی
باوجود ثروتمند بودن ایران در حوزه نیروی انسانی، یکی از مهمترین دلایلی که در ایران افراد نتوانند پس از فارغالتحصیلی وارد بازار کار شوند، فاصله بین صنعت و دانشگاه است. معمولا کشورهایی را که از منابع برخوردار هستند، کشورهای ثروتمند تلقی میکنند. کشور ما ایران علاوه بر اینکه با برخورداری از منابع نفت و گاز کشوری ثروتمند محسوب میشود، با جمعیت خود به لحاظ نیروی انسانی نیز کشوری ثروتمند محسوب میشود؛ ثروتی که بسیاری از کشورهای دنیا آن را در اختیار ندارند. با این حال متاسفانه با همه ثروتی که در اختیار داریم، در زمره کشورهای توسعهیافته و توانمند جا نداریم. این درحالی است که رتبه خوبی در تولید علم و مقالات داریم و از این نظر قادر به رقابت با دنیا هستیم. در سالیان اخیر همواره در کشور با چالش نیروی انسانی مواجه بودهایم، این دغدغه در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است؛ ما به عنوان واسط بین کارفرما و کارجو شاهدیم که کارفرما نمیتواند نیروی مد نظر خود را جذب کند و نیروی با مهارت وجود ندارد. یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده است افراد نتوانند بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه وارد بازار کار شوند، فاصله بین دانشگاه و صنعت است. در حالی که برگزاری نمایشگاههایی در فضای دانشگاه میتواند به دانشجویان کمک کند، و روشهایی برای اشتغالپذیر کردن دانشجویان در حین تحصیل است. بسیاری از دانشجویان ما پس از فارغالتحصیلی با فرآیند کاریابی آشنایی ندارند، اما هدف برگزاری نمایشگاههایی که با دانشگاهها همکاری میکنند، درگیر و آشنا کردن دانشجو با این فرآیند است و با این روش ارتباط بین دانشجویان و صنعت را کمتر کنیم. برگزاری نمایشگاههای اینچنینی میتواند در آشنا کردن دانشجویان با فضای کار ایران و علاقهمند کردن آنها به فعالیت در ایران کمک کند، اما باید توجه داشت که صرف مهاجرت اتفاق بدی نیست، استفاده از ظرفیت مهاجران نکته کلیدی است. اگر ما مهاجرانی داشته باشیم که ظرفیت را افزایش بدهند و بهطور مثال اساتیدی داشتیم که برای فرصت مطالعاتی به کشورهای دیگر فرستادیم و یاد گرفتند و برگشتند و ارزش افزوده تولید کردند. ما در سطح کشور و دانشآموختگانی که داریم، اگر مهاجرانی به کشورهای دیگر داشته باشیم و کشور توان این را داشته باشد که از ظرفیت آنها استفاده کند، قطعا کشور توسعه یافتهتری خواهیم داشت.
شکی در این نیست که اگر دانشجویان با فرآیندهای اشتغالپذیری آشنا باشند و فرصتها را ببینند و از آینده خود دیدی داشته باشند، قطعا امیدی در آنها ایجاد خواهد شد. در حال حاضر متاسفانه فضای ناامیدی در همه دانشگاهها وجود دارد، از نظر من یکی از دلایل آن این است که دانشجویان باید گزینههای بعد از فارغالتحصیلی خود را بشاسند. شاید تنها گزینهای که در حال حاضر میشناسند، مهاجرت است. اینکه من میتوانم بعد از دانشگاه در یک مجموعه استخدام شوم و به موفقیت برسم، میتواند نقطه شروع امیدی باشد که راه دیگری هم به جز مهاجرت وجود دارد.