افسردگی قابل درمان است
فربد فدایی
افسردگی به نوعی بیماری قرن حاضر است، بسیاری از افراد به دلایل مختلف با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند، اکثر کسانی که به نوعی از افسردگی مبتلا هستند، کسانیاند که در زندگی ناکامیهایی را تجربه کردهاند. این ناکامیها فرد را به سوی انزوا و تنهایی میبرد و باعث میشود که حالتی کسالت بار داشته باشد.
در واقع نبود شادی در زندگی افراد میتواند یکی از دلایل عمده بروز افسردگی باشد. علایم افسردگی مختلف هستند و هر کسی در این نوع بیماری حالتهایی را تجربه میکند که ممکن است با دیگری فرق داشته باشد.
اما بهطور کلی در بیماری افسردگی فرد احساس بیارزشی میکند و تمرکز حواس خود را از دست میدهد و نسبت به خود منفی میشود یا از آن چیزی که قبلا برایش لذت بخش بوده نمیتواند لذت ببرد.
در واقع افسردگی واژهای است که در موارد مختلف به کار میرود و گاهی استفاده از آن با دقت همراه نیست. برای نمونه افسردگی میتواند نشانهای از یک حالت عاطفه طبیعی باشد. زمانی که فرد با ناکامی روبرو میشود؛ به فرض دانشجویی نمره مورد نظرش را کسب نکرده و دچار عاطفه افسرده میشود و این حالت در کوتاهمدت زودگذر است و از بین میرود و جنبه عادی و طبیعی دارد. اما گاهی افسردگی نشانهای از یک بیماری جسمی است؛ برای نمونه اختلال در غدد داخلی بدن میتواند به شکل افسردگی تظاهر کند
یا یک غده مغزی در ناحیه پیشانی چپ ممکن است نخستین نشانه آن افسردگی باشد و به همین دلائل است که تشخیص اختلالات روانی باید حتما توسط روانپزشک انجام شود؛ به این دلیل که وی نشانهها را میداند که آیا منشأ جسمی، روان شناختی و اجتماعی و...دارند. گاهی از اوقات افسردگی خود یک بیماری است. در بیماری افسردگی فرد احساس غم و غصه میکند یا از آن چیزی که قبلا برایش لذت بخش بوده نمیتواند لذت ببرد. برای نمونه حتی اگر بهترین تفریحات را برای او فراهم کنند برایش بیمعنی است و باز هم افسردگی او ادامه پیدا میکند و این مهمترین تفاوتی است که بین افسردگی عمده با سایر افسردگیها وجود دارد. در افسردگی فرد احساس بیارزشی میکند و تمرکز حواس خود را از دست میدهد و نسبت به خود منفی میشود و خود را نه فقط بیارزش میداند، بلکه احساس میکند تاکنون هر کاری کرده اشتباه بوده است. آینده در نظرش تیره و تار میرسد و فکر میکند راه نجاتی ندارد.فرد آرزوی مرگ کرده و راجع به مرگ اشتغال فکری میکند و گاهی اوقات از مرگ میترسد و گاهی اوقات آرزو و فکر خودکشی هم در بین بیماران افسردگی عمده زیاد دیده میشود؛ در نتیجه تشخیص و درمان آن هم خیلی مهم است؛ چون ممکن است اگر درمان نشود، منجر به خودکشی شود. بنابراین برای تشخیص اینکه فرد دچار افسردگی هست یا خیر معیارهایی وجود دارد. حداقل زمان برای اینکه ما تشخیص دهیم فردی دچار افسردگی هست یا خیر و افسردگی عمده، دو هفته است. در این دو هفته فرد در تمام مدت احساس افسردگی شدید میکند و هیچ چیز نمیتواند او را خوشحال کند. خوشبختانه افسردگی درمان دارد؛ انواع مختلف افسردگی را با درمانهای روانی، اجتماعی و دارویی و حتی در موارد شدید با استفاده از الکترو شوک قابل درمان هستند و فرد به زندگی عادی خود باز میگردد. البته میتوان از ابتلا به افسردگی پیشگیری کرد، تعیین هدفهای بلند و کوتاهمدت در زندگی، فراهم آوردن شرایطی که بتوانیم شادی و نشاط را در آن تجربه کنیم. کسانی که عزیزی را از دست میدهند، حتما باید در طی کردن مسیر پشت سر گذاشتن سوگواری از متخصص کمک بگیرند. افتادن در ورطه اندوه میتواند فرد را به افسردگی شدید دچار کند. به هر حال برای پیشگیری از افسردگی میتوانیم راهکارهای مناسب را از متخصصان دریافت کنیم. به هر حال این بیماری هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان است.