اما و اگرهای وزارت بازرگانی
عباس آرگون
از حدود ۱۱ سال پیش که وزارت واحد صنعت، معدن و تجارت تشکیل شد تا امروز، همواره این موضوع مطرح بوده که آیا این ادغام درست بوده است یا خیر و پس از آن دوباره این سوال به وجود آمده که تفکیک دوباره این وزارتخانهها میتواند به نفع اقتصاد ایران باشد؟
وقتی از ابتدا بحث ادغام این وزارتخانهها مطرح شده، قطعا مدتی طولانی بر روی آنها کار انجام شده و کارشناسان و تصمیمگیران برای این مساله یک برنامه خاص را در دستور کار داشتهاند. امروز باید این سوال را بپرسیم که آیا تمام این کارهای کارشناسی اشتباه بود و از ابتدا نباید چنین برنامهای در دستور کار قرار میگرفت؟ وقتی این ادغام صورت گرفت، از جابهجایی ساختمانها و اسناد و برنامهها گرفته تا تغییر در قوانین بالا دستی و تلاش برای یکسانسازی برنامههای وزارت صمت در دستور کار قرار داشت. حالا اگر بنا باشد ما بار دیگر این وزارتخانهها را تفکیک کنیم، کار از اول شروع میشود. از جابهجایی وزیر و تیم همراه وزارت گرفته تا تفکیک ساختمانها و مدارک و اسناد، هر یک هم فرایند پر هزینهای خواهد بود و هم احتمالا به چند ماه زمان نیاز دارد تا شرایط عادی شود.
ما باید ببینیم آیا با توجه به شرایطی که اقتصاد ایران آن را تجربه میکند، اعمال چنین تصمیمی منطقی است؟
ما باید به جای تفکیک وزارتخانهها به سراغ اصلاح سیاستها برویم. اینکه خودرو مشکل دارد یا تجارت با محدودیت مواجه است یا تولیدکنندگان برای سرمایهگذاریهای جدید تردید میکنند آیا با تغییر در ساختار وزارتخانه عوض خواهد شد یا نه نیاز به اصلاح سیاستها دارد؟ در واقع اگر ما سیاستها را به درستی تغییر دهیم، میتوان انتظار داشت که با ساختار فعلی نیز کار ادامه پیدا کند. قانون اعلام کرده که دولت باید کوچک شود و ادغام وزارتخانهها نیز بخشی از این موضوع بوده است اما تفکیک دوباره به سمت بزرگ کردن دولت پیش خواهد رفت.
ما باید تصدیگری اقتصادی دولت را کم کنیم و به بخش خصوصی میدان بدهیم. اینکه دو وزیر در آینده سیاستهایی را دنبال کنند که با یکدیگر در تضاد است به نفع اقتصاد ایران نخواهد بود. از این رو به نظر میرسد که در شرایط فعلی شاید تاسیس دوباره وزارت بازرگانی هزینههایی داشته باشد که از منافع آن نیز بیشتر باشد.