وعدههای بورسی به کجا رسید؟
بهمن فلاح
متاسفانه علیرغم ۱۰ وعده بورسی که آقای رییسی در روزهای شروع تبلیغات انتخاباتی به جامعه سهامداری داده بودند و ادعا داشتند در هفته اول ریاستجمهوری خود، دستور ساماندهی بازار سرمایه را خواهند داد و حتی در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری هم اعلام کردند اولویتشان بهبود وضعیت بازار سرمایه است؛ ولی شاهد آن هستیم که نه فقط تیم اقتصادی و شخص آقای رییسجمهور به وعدههای بورسی خود عمل نکردند، بلکه هر آنچه را هم که در راستای نابودی و تضعیف بازار سرمایه از دستشان بر میآمد انجام دادند! وزارت صمت، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و معاونت اقتصادی آقای رییسی تا به این لحظه جز آسیب به بازار سرمایه و خروج نقدینگی از این بازار اقدام خاص دیگری انجام ندادهاند. گواه ادعای ما هم این است که در ۳ ماهه اول امسال ۱۲ هزار میلیارد تومان خروج نقدینگی از بازار سرمایه داشتیم و فقط روز بیستم تیرماه با خروج ۸۰۰ میلیارد تومان نقدینگی از این بازار رکورد ثبت کردهایم! این اتفاقات نتیجه مدیریت و حکمرانی تیم اقتصادی آقای رییسجمهور است و قاعدتاً با توجه به وعدهها و برنامههای آقای رییسجمهور برای حمایت از بازار سرمایه، چنین انتظاری در مورد وضعیت این بازار نداشتیم!
برخی از منتقدان معتقدند که در شرایط رکودی به سر میبریم و نه فقط بازار سرمایه، که سایر بازارها هم وضعیت صعودی نداشتهاند، این ادعا که تمامی بازارهای مالی در رکود به سر میبرند و نباید انتظار رونق بازار سرمایه را داشته باشیم، ادعای نادرستی است. آمارها نشان میدهد بازارهای رقیب بازار سرمایه، رکود تورمی را تجربه کردهاند. کما اینکه آمارهای بانک مرکزی حاکی از تورم حدودا ۵۲ درصدی در خرداد ماه بوده و تورم نقطه به نقطه هم ۱۲.۵ درصد بوده است. به عبارتی تورم نه تنها به قوت خود باقی مانده، بلکه در سال جاری تورم شیب صعودی هم داشته است. اینجاست که رکود تورمی شکل میگیرد. ما نمیتوانیم ادعا کنیم همچون کشورهای اروپایی بین رکود و تورم، رکود را انتخاب کردهایم. عملاً با توجه به خلق نقدینگی و تورمی که در اقتصاد ما وجود دارد، در چنین شرایطی فقط میتوان رکود تورمی را انتخاب کرد و اصولاً کشور ما ابزار پولی و مالی در اختیار ندارد که بتواند رکود را انتخاب کند. بازارسرمایه ما نه فقط متناسب با تورم رشد نکرده بلکه بسیار کمتر از تورم رشد کرده و علیرغم ارزندگی بازار سرمایه، اکثر سهامها کمتر از ارزش ذاتی حراج شدهاند و این نشاندهنده آن است که دولت با مداخلههای خود، موازنه بین بازارها را بر هم زده است. مداخله دولت در بازار سرمایه مشهود است. دولت ما چون توان مداخله در بازار پول، بازار ارز و طلا و بازارهای کالایی را ندارد، تصور میکند با مداخله منفی در بازار سرمایه میتواند رکود را بر اقتصاد کشور حکمفرما کند.
دولت راه کنترل سایر بازارها را در کنترل بازار سرمایه میبیند و این تصور، بزرگترین اشتباه دولت است. دولت آقای رییسی عامدانه با قیمتگذاری دستوری، بخشنامههای گمرکی و بخشنامههای مالیاتی بسیار فشل، بزرگترین آسیب را به بازار سرمایه زده است. وقتی دولت نه تنها در راستای رفع قیمتگذاری دستوری اقدامی نکرده، بلکه علیرغم تورم اتفاقاً قیمتگذاریهای دستوری را هم تشدید کرده، طبیعی است که با توجه به تورمی که در اقتصاد ما وجود دارد، حاشیه سود شرکتها شیب نزولی داشته و کاهش مییابد و کاهش حاشیه سود شرکتها نسبت P بر E بازار سرمایه را تغییر میدهد و نسبت P/E fw بازار سرمایه ضریب منفی به خود میگیرد و از ارزندگی شرکتها کاسته میشود.
معتقدم وزارت صمت در این مدت بیشترین آسیب را به بازار سرمایه زده است. مداخلههای وزارت صمت در بازار سرمایه و بورس کالا و بالاخص صنعت خودرو، مغایر با وعدههای انتخاباتی آقای رییسی بوده است. دولت ما امکان انجام خیلی اقدامات مثبت و حمایتی را داشت. از جمله مداخلههای مثبت در بازار پول و تغییر نرخ بهره بانکی، مداخله در سیاستهای ارزی و برطرف کردن معضل چند نرخی بودن ارز و رفع فاصله نرخ ارز در سامانه نیما با بازار آزاد و... اما متاسفانه به جای مداخلههای مثبت، فقط شاهد مداخله منفی دولت و سیاستگذاران اقتصادی در بازار سرمایه بودهایم.