آینده بانکداری در متاورس
در سالهای نه چندان دور، رفتن به نزدیکترین شعبه بانک، برای دریافت اولین کارت اعتباری یا افتتاح حساب پسانداز، یک تجربه هیجانانگیز بود که به احتمال زیاد باعث شروع یک رابطه طولانیمدت میان شما و بانک میشد. اما این روزها شکل پیشین تعاملات همدلانه و معناداری که قبلاً داشتیم، روزبهروز کمرنگتر میشود. متاورس میتواند بر نحوه تعامل بانکها با مشتریان خود، ظهور محصولات جدید و فعالسازی پتانسیل خدمات در این حوزه، تأثیر بگذارد. متاورس را میتوان به عنوان یک فضای مشترک مجازی جمعی تعریف کرد که توسط فضای مجازی پایدار و همگرایی واقعیت فیزیکی، ایجاد شده است. به عبارت دیگر، متاورس، مجموعهای از واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و اینترنت است. واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای گیمرهای حرفهای چیز جدیدی نیستند، اما همین فناوریها در صنایع دیگر، به ویژه بانکداری، میتوانند انقلابی بدیع ایجاد کنند. پتانسیل قدرت واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای ایجاد یک تجربه کاربری استثنایی، هنوز بهطور کامل درک نشده است. متاورس، جدا از پتانسیل عظیم برای نوآوری در محصول و خدمات، فرصتی برای ایجاد تجربیات به یاد ماندنی برای نسل بعدی مشتریان بانکی که بسیاری از آنها ممکن است هرگز نیازی به بازدید از شعبه بانک نداشته باشند، فراهم میسازد. در صورت استفاده از یک آواتار واقعی، یک مشتری میتواند نسبت به تعامل از طریق صفحه چت یا تماس ویدئویی تجربه جذابتری از تعامل با نماینده خدمات یا مشاور بانک داشته باشد. تجربیات منحصر به فرد، کلید جذب نسلهای آینده به صنعت بانکداری متاورس خواهد بود. در ابتدا، صاحبان برندهای مالی، ممکن است فضاهای خود را در متاورس ایجاد کنند و خدمات خود را در تعامل با شرکتهای بزرگ فناوری بر بستر این فناوری نوظهور، ارایه دهند. در آینده، این فضاها احتمالاً فراتر از وبسایت برندها یا شرکتهایی که امروزه رایج هستند، به فضاهای خنثیتری تبدیل میشوند که در آنها، تعاملات ظریف و پیچیده، میتوانند روشهای سیال و آزاد، رخ دهند.
ورود مجازی به شعب دیجیتالی بانکها
در گذشته، همواره برای واریز و برداشت اسکناس، از شعب بانکها استفاده میشده است. سپس دستگاههای خودپرداز همراه با معرفی کارتهای نقدی و اعتباری وارد میدان شدند و نیاز به برداشت و حمل وجه نقد را از بین بردند. اکنون حتی نیاز به کارت فیزیکی با توسعه پرداختهای الکترونیکی از بین رفته است. حال تصور کنید که تغییر بعدی در راه، این باشد که بانکها به شما پیشنهاد میدهند که به صورت مجازی وارد یک شعبه بانک دیجیتال شوید، از یک نماینده مشتری یا مدیر بانک، کمک بگیرید و سپس به شما اجازه داده شود که وارد خزانه خود شوید و به صورت دیجیتالی پول را خارج یا به صورت مجازی واریز کنید. تصور کنید که بتوانید با پول واقعی و همچنین پول مجازی که به صورت قانونی به حسابتان واریز شده است، پرداخت را انجام دهید. تصور کنید که به شما پیشنهاد میشود بین پرداخت با یورو از حساب جاری خود، ارز دیجیتال صادر شده توسط بانک مرکزی یا توکنهای مبتنی بر اتریوم از طریق یک کیف پول دیجیتال متصل، مانند متاماسک، یکی را انتخاب کنید. بانکها میتوانند از طریق متاورس، در برابر ارز مجازی، توکنهای غیرقابل تعویض و املاک مجازی در اقتصاد روبهرشد متاورس، وام و بیمه ارایه کنند. آنها همچنین میتوانند تعاملات مشتریان مجازی خود، مانند تراکنشهای نقدی از دستگاههای خودپرداز مجازی را شبیهسازی کنند. دنیای مجازی که در آن، افراد میتوانند معامله کنند و داراییهای دیجیتالی را مالک شوند یا اجاره کنند، مانند دنیای واقعی به خدمات مالی نیاز دارد. در اقتصاد متاورس، بانکها چشماندازهای جالبی برای تسهیل پرداختها، سرمایهگذاری، بیمه و وام دارند. اما پتانسیل متاورس به همین جا ختم نمیشود. در اکوسیستم جدید، بانکها این فرصت را دارند که نظام بانکداری را بازتعریف کنند. بنیانهای بانکداری دیجیتال از نظر عملکردی در وضعیت مساعدی قرار دارند اما در محیط دیجیتال به اندازه کافی پرشور و تحول آفرین نیست.
پیشبینی نظرسنجیهای جهانی در مورد اقتصاد متاورس
بر اساس نظرسنجی موسسه «Accenture Technology Vision» برای سال ۲۰۲۲، ۶۷ درصد از مدیران حوزه بانکداری جهانی بر این باورند که متاورس تأثیر مثبتی بر شرکتهای آنها خواهد داشت و ۳۸ درصد معتقدند که این فناوری در صنعت بانکداری، تحولآفرین خواهد بود. حدود ۹۲ درصد از پاسخدهندگان موافق بودند که پلتفرمهای دیجیتالی آینده باید تجربیات یکپارچهای را ارایه دهند که اجازه میدهد دادههای مشتریان در بین پلتفرمها و مکانهای مختلف، به اشتراک گذاشته شود. به اعتقاد مدیران شرکتهای «گلدمن ساکس» و «مورگان استنلی»، اقتصاد متاورس میتواند تا ۸ تریلیون دلار ارزش یابد. بانکها از جمله نهادهایی هستند که بیشترین موقعیت را برای برآوردن نیاز روزافزون متاورس به ارز دیجیتال و ارایه خدمات احراز هویت دارند. جی پی مورگان، اولین بانکی بود که در ابتدای سال جاری وارد فضای متاورس شد. این موسسه مالی، فعالیت خود را در یکی از مناطق تجاری پلتفرم «Decentraland» آغاز کرد. متاورس، طی شش ماه گذشته، در صنایع مختلف از جمله بانکداری مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه پیشرفتهای سختافزاری و نرمافزاری به متاورس اجازه میدهد دنیای واقعی و مجازی را به هم متصل کند، اما بیشک برای پیشرفت به یک سیستم اقتصادی نیز نیاز دارد. در سازوکار موجود، «انافتی»ها بهمنظور حل چالش ارزش در متاورس، در مرکز توجه قرار دارند. تقاضا برای روشی قابل اعتماد جهت هدایت تبادل ارزش در متاورس افزایش خواهد یافت؛ زیرا متاورس در آینده به استانداردی برای بازی، کار و معاشرت تبدیل میشود و چنین نیازی در آن وجود دارد. در چنین شرایطی، شرکتها نباید بیش از این منتظر بمانند، زیرا اکنون زمان مناسبی برای پیوستن به انقلاب متاورس است. به عبارت دیگر، تبدیل شدن به بخشی از زیرساخت مالی متاورس، اکنون معادل ایجاد یک وب سایت یا فروشگاه آنلاین در اوایل دهه ۹۰ است. حال، پرسش اساسی این است که عامل تعیین زمان مناسب برای اعمال تغییرات از سوی بانکها، چیست؟ از آنجایی که تجارت اصلی بانکها شامل ارایه خدمت به مشتریان و حوزه پولی و مالی است و از آنجایی که این دو بهطور فزایندهای در حال مجازی شدن هستند، دیر یا زود، شاهد پیوستن بانکهای بیشتری به دنیای مجازی خواهیم بود. دو مساله عمده در این زمینه وجود دارد که ممکن است تعیین کند که بانکها چه زمانی تغییر را اعمال میکنند. اولین مورد دایره مشتریان است. زمانی که مشتریان فقط در دنیای فیزیکی حضور داشتند، بانکها نیز حضور خود را به جهان واقع محدود کرده بودند. اکنون، بانکها هم آنلاین شدهاند، زیرا مشتریان ساعتها در روز را آنلاین میگذرانند. بنابراین، اگر مشتریان ساعتها در روز را غرق در دنیایی جایگزین، یعنی متاورس بگذرانند، بانکها نیز از این روند پیروی خواهند کرد و وارد این فضا میشوند. دومین مولفه، دایره نفوذ پولی است. بانکها قبلاً اقلامی را میفروختند که بر عناصر دنیای واقعی مبتنی بودند، اما این امر به دلیل ابداع عوامل انتزاعی مانند الگوریتمها، تغییر کرده است. اکنون میتوان در فضای مجازی با استفاده از ارزهای دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض، ارزش و پول را خلق کرد. نسل «Y» و «Z» در دنیای اینترنت رشد یافتهاند، اما نسل آلفا، مراحل بلوغ را در متاورس طی میکنند. نسلهای آینده همیشه به دنبال راههای سریع و آسان برای کسب درآمد خواهند بود.
آیا تأمین مالی غیرمتمرکز تهدیدی برای بانکها خواهد بود؟
غالباً چنین تصوری وجود دارد که سیستمهای غیرمتمرکز، تهدیدی بزرگ برای بانکها محسوب میشود. این در حالی است که برخی نظری برعکس با دیدگاه یاد شده دارند. با پذیرش چنین فرضی، فرصتی عظیم برای سرمایهگذاری بانکها در زیرساختهای ابری و هوش مصنوعی مرتبط با حوزه صنایع مالی غیرمتمرکز وجود دارد. بر این اساس، بانکداری اینترنتی در دهه ۹۰ میلادی، نه تنها بانکها را نابود نکرد، بلکه آنها را تقویت نیز نمود و در عین حال هزینههای عملیاتی را بهشدت کاهش داد و خدماتی ارایه داد که برای پرسنل بانک در سال ۱۹۹۲، غیرقابل تصور به نظر میرسید. بنابراین، میتوان تداوم چنین روندی را در عصر توسعه متاورس نیز تصور کرد. برای درک کامل امکانات متاورس در حوزه بانکداری، ابتدا باید ماهیت متاورس و اجزایی که این کپی دیجیتالی از واقعیت فعلی ما تشکیل میدهد را درک کرد. پازل مورد نیاز جهت فهم این بستر نوظهور از چهار قطعه منحصر به فرد تشکیل شده است: فناوری، پلتفرم، بازار و تجارت. متاورس میتواند پیشرفتهای عظیمی را در بخش بانکداری به ارمغان بیاورد و بر نحوه تعامل بانکها با مشتریان خود، اختراع محصولات جدید و فعال کردن خدمات تأثیر بگذارد. زمانی تصور میشد که پول اسکناسهای ملموسی است که مردم برای دریافت کالا و خدمات، رد و بدل میکنند. آینده بستگی به این دارد که بانکداران، طراحان و تحلیلگران امنیتی تا چه حد بتوانند عناصر اثرگذار را شناسایی کرده و تجربه کاربری منحصر به فردی را به نسلهای آینده مشتریان خود، ارایه دهند و در عین حال از تقلب جلوگیری کنند. از سوی دیگر، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و حفاظت از دادهها نیز باید برطرف شوند. متاورس زمین بازی نسلهای آینده خواهد بود. در چنین شرایطی، چالش این خواهد بود که چگونه از ویژگیهای منحصر به فرد آن برای طراحی یک تجربه کاربری کارآمد و همهجانبه برای مشتریانی که به صورت دیجیتالی از بانک بازدید میکنند، استفاده کنیم.