زورکی نمیتوان حال اقتصاد را خوب نشان داد!
رادار اقتصاد | کامران ندری، اقتصاد دان درخصوص چالشهای شاخصسازی بورس و وضعیت مدیریت بورس در ماههای اخیر به رادار اقتصاد گفت: در بررسی وضعیت بورس باید به این نکته توجه کنیم که نمیتوان تفاوت چندانی بین وضعیت در بورس با وضعیت کلی اقتصاد گذاشت، چرا که همه این حوزهها به نوعی با هم مرتبط هستند. در وضعیت رشد اقتصادی پایین و تضعیف تعاملات اقتصادی وتجاری با دنیا، در حالتی که بنگاههای اقتصادی چندان کارآمد نیستند و با بهرهگیری از شرایط انحصاری قادر به باقی ماندن در بازار کار هستند و هنگامی که چشمانداز آینده اقتصاد روشن نیست، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بورس رشد واقعی داشته باشد.وی در اینباره افزود: ممکن است به دلیل نرخ تورم بالا، ارزش سهام به صورت اسمی افزایش بیابد، اما این افزایش معلول نرخ تورم است. به عنوان مثال اتفاقی که در نیمه دوم سال ۹۸ تا اوایل سال ۹۹ توسط دولت با ایجاد یک هیجان کاذب در بورس رخ داد به گونهای که مردم به بورس فراخوانده شدند. در این موضوع دولت وضعیت غیر واقعی از بورس را به نمایش گذاشت بهطوری که یکباره قیمتها به صورت حباب گونهای افزایش یافت، قیمتهایی که پایدار نبود لذا حباب بعد از مدتی ترکید و قیمتها ریزش کرد.کامران ندری استاد اقتصاد توضیح داد: وقتی رشد بورس غیر واقعی باشد ترکیدن حباب قیمتی امری عادی است. زمانی بورس دچار رشد غیر واقعی میشود که از وضعیت رکودی و چشمانداز ناامیدکننده موجود خلاص شویم و به یک رشد واقعی برسیم، چرا که رشد واقعی اقتصاد روی رشد واقعی بورس هم تاثیر میگذارد بنابراین چون اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده نمیتوانیم انتظار رونق گرفتن بورس را داشته باشیم.عضو پژوهشکده پولی و بانکی در ادامه تصریح کرد: به علت عدم چشماندازبرای رسیدن به رشد واقعی در اقتصاد شاهد هستیم که اینک فعالیتهای بورس محدود به خرید وفروش سهام شده است، لذا در حوزه گسترش ابزارهای مالی توسعهای رخ نداده و تمام تمرکز بورس روی بازار سهام است اما بازار بدهیها و اوراق مشتقه در بورس ایران آنگونه که باید وشاید رواج پیدا نکرده، بنابراین در چنین وضعیتی نمیتوانیم انتظار چندانی از بورس داشته باشیم، ضمن اینکه افزایشی که در بورس اتفاق افتاده که شاخص را نزدیک به ۱ میلیون و ۴۰۰ رسانده در اثر تورم در اقتصاد است نه رشد واقعی بورس.کامران ندری در خصوص این موضوع که چرا بورس شاخصسازی غیر واقعی میکند، گفت: این موضوع را نباید فقط به سازمان بورس نسبت داد چرا که در کل دولت چنین رویکردی دیده میشود. به بیان بهتر، دولت سعی میکند در حوزههای مختلف اعداد و ارقام مثبتی را از وضعیت اقتصاد ارایه کند در حالی که دولت باید از این رویه عملکردی خود به سرعت فاصله بگیرد یعنی دولت باید شاخصها را به صورت واقعی ارایه کند حتی اگر نقصانهایی در شاخصها وجود دارد آنها را برای بیان واقعیتهای موجود رفع کند، فارغ از اینکه شاخصها بیانگر چه مسائلی هستند اگر وضعیت خوب است طبعا باید شاخصها خوب باشند اگر وضعیت بد است وشما شاخص را به نوعی بازآرایی کنید که وضعیت بد را کمتر نشان دهد یا وضعیت خوب را بزرگ نمایی کند به معنای خود فریبی اقتصادی است، لذا دولت باید شاخصها را درست اندازهگیری کند تا براساس آنها بتوانیم چشماندازهای درستی از اقتصاد طراحی کنیم.کامران ندری استاد اقتصاد در اینباره خاطر نشان کرد: در تمام دنیا تلاش میشود شاخصها براساس متدهای علمی و دقیق اقتصاد اندازهگیری شود تا واقعیت هر چه که هست منعکس شود اگر شاخص درست طراحی واندازهگیری شده باشد باید واقعیت موجود را بپذیریم، یعنی سیاستگذار نباید شاخص را به صورت تصنعی مثبت نشان دهد بلکه به کمک شاخص درست باید ارزیابی درستی از وضعیت اقتصادی کشور به مردم و فعالین اقتصادی نشان دهد. پس درمی یابیم که دست کاری در شاخصها فقط محدود به بورس نیست؛ بلکه شاخصهای دیگر اقتصاد کلان همواره دست کاری شده یعنی این روش فقط مربوط به دولت فعلی نیست، بلکه در دولتهای قبلی نیز این کار مانند کنار گذاشتن شاخص تورم بانک مرکزی تکرار شده است. به این دلیل که بانک مرکزی شرایط تورمی را بدتر نشان میداد به سراغ شاخص تورم مرکز آمار رفتند که تورم را تا حدودی پایینتر نشان میدهد این مدل تصمیمگیریها برای این است که به مردم بگویند وضعیت اقتصادی بد نیست ودولت دستاوردهای مثبتی داشته غافل از اینکه مردم خود اقتصاد هستند و با واقعیتهای اقتصادی زندگی میکنند. به گونهای میتوان گفت شاخصهای اقتصادی منعکسکننده درک و احساس مردم نسبت به وضعیت موجود است.
کامران ندری نظر خود را درباره مدیریت فعلی بورس و مدیریت کلان اقتصاد کشور مطرح کرد و گفت: مدیریت فعلی سازمان بورس مثل بقیه مدیریتهاست. مگر بقیه مدیران ما در وزارت صنایع و معادن عملکرد بهتری دارند یا در وزارت اقتصاد عملکرد و سایر حوزهها که بورس نیز زیر مجموعه وزارت اقتصاد است عملکرد مدیران بهتر گزارش شده است؟ قطعا مسوولین ما باید تواضع داشته باشند و واقعیت را آنگونه که هست بپذیرند و منعکس کنند و متناسب با شرایط، بهترین سیاستها و تصمیمات را برای برون رفت از این شرایط اتخاذ کنند، چرا که به صورت زوری نمیتوان حال اقتصاد را خوب نشان داد، به این دلیل که مردم در بطن اقتصاد هستند و میتوانند پیش بینی کنند که وضعیت اقتصاد به کدام سمت و سو میرود و برای آینده اقتصاد خود برنامهریزی میکنند، لذا معضل مدیریت فقط مربوط به سازمان بورس بهادار نیست، بلکه در سایر زمینهها اعم از محیط زیست، بیمه، فضای کسب و کار، وزارت جهاد کشاورزی نمونهها و مصادیق زیادی داریم که ضعف مدیریتی منجر به ضعف نهادی شده و نهادها روز به روز به مرور زمان تحلیل میروند بنابراین چالش ضعف مدیریتی فقط مربوط به سازمان بورس نیست.