جاماندن از اقتصاد جهانی
علی اکبر نیکواقبال
هرچند اقتصاد ایران در سطوح خرد با مشکلات فراوانی مواجه است و همین موضوع سبب شده که مردم در زندگی و معیشت خود محدودیتهای جدی را تجربه کنند اما در این تردیدی نیست که بسیاری از این مشکلات خرد جز با تغییر و اصلاحات در نگاه کلان بهبود نخواهند یافت.
در دهههای قبل بسیار بودند دولتهایی که اصرار داشتند که میتوان با نگاه صرف به داخل، مشکلات را حل کرد و به اهداف کلان رسید اما امروز بسیاری از آن دولتها نیز به این نتیجه رسیدهاند که باید با اقتصاد جهانی تعامل کرد. به این ترتیب که حضور در زنجیره اقتصاد جهانی میتواند بسیاری از مشکلات را کنار بزند. هر کشوری باید بر اساس مزیتهای نسبی خود در عرصه جهانی حاضر شده، اقدام به صادرات کالاهای مورد نیاز خود کند و در مقابل، کالاهایی که نیاز دارد و هزینه تولید آن بالاست را تامین کند.
این موضوع باعث میشود نقش و سهم کشور در اقتصاد جهانی افزایش پیدا کند و به این ترتیب تحریم یا محدودیتهایی که ما به آن دچار شدیم غیرقابل اجرا یا دشوار شود.
در علم اقتصاد امروز عبور از یک اقتصاد تکمحصولی به عنوان اولویتی غیرقابل انکار در نظر گرفته میشود. اقتصاد ایران برای دهههای طولانی به پول نفت وابسته بوده و بخش مهمی از نیازهای خود را از دل درآمدهای همین محصول به دست آورده است اما نفت نه بازار انحصاری ایران است و نه دسترسی به درآمدهای آن صرفا با مدیریت داخلی امکان دارد.
در همه این سالها دیدهایم که وقتی قیمت نفت در بازارهای جهانی افت میکند یا بنا به تحریمها، امکان دسترسی به این درآمدها محدود میشود، شرایط اقتصاد ما چگونه میشود. از این رو در این تردیدی وجود ندارد که ما باید به تولید کالاهای غیر نفتی و با ارزش افزوده بالاتر بها بدهیم و اجازه ایجاد بحرانهای کوتاهمدت به شکل فعلی را ندهیم.
سهم ما در اقتصاد جهانی محدود بوده و صرف نفت نمیتواند تمام نیازهای کشور را پوشش بدهد. اگر ما در این سالها به دنبال توسعه زیرساختهای اقتصادی حرکت میکردیم و تولید خود را گسترش داده و متنوع میکردیم قطعا امروز شرایط متفاوت بود.
امروز نیز باید همین سیاستهای کلان تغییر کند زیرا در غیر این صورت کار در سالهای آینده نیز همچنان برای دولتها دشوار باقی خواهد ماند.