کاهش نرخ بهره با مهار رشد پایه پولی سازگاری ندارد
کامران ندری
عامل قرمزپوشی بازار و نوسانات بازار بورس و بازار سرمایه در چندوقت گذشته افزایش نرخ بهره بین بانکی نیست. چرا که عامل قابل ملاحظهای نیست.تاثیر افزایش نرخ بهره بین بانکی در حد یکی دو درصد بر بازار سرمایه قابل ملاحظه نیست ضمن اینکه به سایر نرخهای بهره به ویژه نرخهای بهره بانکی نیز سرایت پیدا نکرده است. وضعیتی که در شاخص بورس شاهد بودیم ریزش یا افت شدید تلقی نمیشود و دلیلی نمیبینم که نوسانات بازار سرمایه را به نرخ بهره بازار بین بانکی نسبت دهیم چرا که افزایش قابل ملاحظهای نبوده است و میتوان گفت نوساناتی در بازار سرمایه داریم که آن هم تا حدودی طبیعی است. ممکن است برحسب تصادف در چند روز گذشته تعداد روزهایی که بازار قرمز بوده از سبزپوشی بازار بیشتر بوده باشد.در یکسال گذشته حتی روزهایی که بازار مثبت بوده است هم نرخ بهره بین بانکی حدود ۱۸ تا ۱۹ درصد بوده و در حال حاضر ۲۰ تا ۲۱ درصد شده است بنابراین این افزایش یک درصدی قابل ملاحظه نیست.عوامل دیگر به مراتب میتواند در نوسانات بازار سرمایه اعم از اخبار منفی موثرتر باشد، اما گویا افرادی که میخواهند توجیحی برای منفی شدن بازار ذکر کنند عامل نرخ بهره بین بانکی را پررنگ میبینند. بانک مرکزی در شرایط کنونی از یک قاعده پولی تبعیت میکند، یعنی با توجه به شرایط تورمی که در اقتصاد است تصمیم گرفته پایه پولی از حدی بالاتر نرود. وقتی هم بانک مرکزی در حال کنترل رشد پایه پولی است طبیعتا کنترل و مهار تزریق پایه پولی به بازار بین بانکی منجر به افزایش نرخ بهره در این بازار میشود. اگر بخواهیم نرخ بهره بین بانکی افزایش نیابد بانک مرکزی باید منابع جدیدی به بازار بین بانکی تزریق کند و اجازه دهد رشد پایه پولی افزایش پیدا کند.اگر بانک مرکزی بخواهد برنامه کنترل رشد پایه پولی را کنار بگذارد نرخ بهره در بازار بین بانکی کاهش پیدا میکند، اما با این سیاست، تورم بالا تداوم و استمرار پیدا میکند بنابراین باید نگاه کلانتری داشت.کاهش نرخ بهره بین بانکی با برنامه کنترل و مهار رشد پایه پولی توسط بانک مرکزی سازگاری ندارد، بنابراین بانک مرکزی یا باید با تزریق جدید به بازار بین بانکی اجازه دهد رشد پایه پولی بالا برود یا اینکه سیاستهای کلانتری را دنبال کند. بانک مرکزی که نباید به نوسانات جزئی در بازار سهام توجه کند بلکه آنچه مهم است این است که وظیفه اصلی بانک مرکزی کنترل نرخ تورم و پایه پولی است. نرخ بهره بین بانکی که دستوری تعیین نمیشود؛ بلکه بستگی به عرضه ذخائر و میزان تزریق منابع جدید دارد. بانک مرکزی با توجه به شرایط اقتصادی کشور تصمیم دارد که رشد پایه پولی را کنترل کند؛ بنابراین اگر بانک مرکزی این سیاست انقباضی را دنبال نکند ممکن است نرخ تورمهای بالا در اقتصاد ما پایدار شود که فشار سنگینی را به مردم وارد خواهد کرد و این در حالی است که نرخ تورم در چند ماه گذشته از سقف تاریخی خود عبور کرد. این سیاستها هرچند در کوتاهمدت ممکن است اثر منفی روی بازار مالی داشته باشد، اما در بلندمدت، کنترل تورم روی اقتصاد و بازارهای مالی مختلف اثر مثبت خواهد داشت.