نوسانات ارزی و فیلبانی که از فیل خبر ندارد
آلبرت بغزیان
مردم ایران روز گذشته را در حالی آغاز کردند که در ساعات ابتدایی روز، خبر رسید که قیمت دلار و طلا در دالان کاهشی قرار گرفته و در واقع کمی بهبود یافته است؛ روندی که در ساعات پایانی چهارشنبه و حول و حوش ساعت ۱۹ عصر تغییر پیدا کرد و نرخ دلار دوباره در نقطه ۳۱هزار تومانی ایستاد و متوقف شد. این فراز و نشیب باعث شد تا برخی کارشناسان اعلام کنند این بالا و پایین رفتنها، بیارتباط با مذاکرات هستهای نیست و نوسانات مذاکراتی باعث یک چنین رخدادهایی در بازارهای اصلی کشور شده است. این همه در حالی است که دولت و شخص آقای رییسجمهور از ابتدا اعلام کرده بودند به هیچ عنوان اقتصاد کشور را تحت تاثیر مذاکرات، برجام و مسائل بیرونی قرار نخواهند داد! اما واقعیت آن است که هر اقتصادی در جهان تحت تاثیر عوامل پیرامونی و بیرونی قرار دارد. همین امروز اقتصاد اروپا تحت تاثیر جنگ روسیه و اوکراین است. اساسا اگر اقتصادی نسبت به مسائل پیرامونی واکنش نشان ندهد باید به پویایی آن اقتصاد شک کرد. مانند این است که شما به یک فرد لگد بزنید اما هیچ واکنشی نشان ندهد و تکانی نخورد. تنها فرد بیهوش شده یا مرده است که نسبت به لگد خوردن، عکسالعمل نشان نمیدهد. مساله اصلی در این موضوع هم آن است که وقتی تکانهای بیرونی رخ میدهد، اقتصادها چقدر توانایی کنترل و مهار آن را دارند؟ مثلا دولت باید با شجاعت و صراحت اعلام کند که «به دلیل فلان اتفاق در مذاکرات، بازار ارز (و هر بازار دیگری) در مسیر نوسان قرار گرفته، ولی ما توانستهایم با مدیریت درست، نوسانات را مهار کنیم.» این نشاندهنده پویایی اقتصاد و مدیریت درست دولت است. اما اینکه اعلام شود، عوامل بیرونی در اقتصاد هیچ اثری ندارند، در عین حال با هر خبر مذاکراتی بازارها زیر و رو شوند و ارز بالا و پایین برود، نشاندهنده وجود ایرادات اساسی در نظام تصمیمسازیهای دولت است. امروز حتی یک دانشآموز میداند که با نتیجهبخش بودن مذاکرات، نرخ ارز بهبود پیدا میکند، پول ملی تقویت میشود و نشانههای رشد نمایان میشود. اما دولت با انکار این اثرگذاری، بیشتر نقش خود را در اقتصاد کشور انکار میکند. متاسفانه به دلیل عدم تسلط و آگاهی رییس کل بانک مرکزی به علم اقتصاد و هنجارهای پولی و مالی به جای اینکه بازارها خطمشی خود را از بانک مرکزی بگیرند، این بانک مرکزی است که از بازارها تاثیر میپذیرد و مسیر خود را مبتنی بر تحرکات بازار تعیین میکند. این شرایط نشان میدهد که مدیریت ارزی کشور ضعیف است که نه بازار را کنترل میکند و نه اطلاعی درباره چرایی بروز این تحولات میدهد. به جای منِ بغزیان این رییس کل بانک مرکزی است که باید توضیح دهد که در بازار ارز و سایر بازارهای کشور چه خبر است. اما رییس کل بانک مرکزی بعد از نشست دولت در میان خبرنگاران حاضر میشود، بدون اینکه جملهای، درباره چرایی بروز این نوسانات توضیح دهد. بعد، من بغزیان باید از طریق تفسیر و نشانهشناسی و هرمنوتیک، پاسخی برای این همه ابهام پیدا کنم. مانند فیلبان داستان «فیل در تاریکی» مولوی که حداقل او باید از تصویر واقعی فیل، آگاهی داشته باشد. در این داستان افراد مختلف که تا به حال فیل را ندیدهاند در تاریکی وارد اصطبل میشوند و هرکدام به نقطهای از بدن فیل دست میزنند. یکی به گوش، یکی به پاها، یکی به گردن و... فیل دست میزنند و هرکدام هم از ظن خود تعریفی برای این فیل ارایه میکنند. اما حتی در داستان فیل در تاریکی هم، فیلبان میداند که فیل چه شکل و شمایلی دارد. اما در ایران متاسفانه رییس کل بانک مرکزی که باید از چند و چون بازار ارز و نظم و نظامات مالی باخبر باشد، اطلاعی از وضعیت ندارد. البته این مشکلات از قبل پیشبینی میشد، زمانی که دولت، علی صالحآبادی را معرفی کرد و کارشناسان برآشفتند و هشدار دادند که حضور یک چنین فردی در راس هرم مالی و پولی کشور، باعث بروز مشکلات جدی میشود، این روزها را پیشبینی میکردند. بنابراین بدون تردید نوسانات اخیر در بازارهای پولی و مالی کشور برآمده از تکانههای بیرونی است، اما اینکه چرا دولت در این زمینه اطلاعرسانی نمیکند، ابهامی است که من هم از آن خبر ندارم و آن را در زمره عجایب نامکشوف برآمده از دولت باید دستهبندی کرد.