کسب نان به نرخ جان
به بهانه بیهوش شدن کارگران پتروشیمی آبادان
گلی ماندگار|
درست در همین روزهایی که دولت برای افزایش حقوق بازنشستگان و پرداخت حق مسکن 650 هزار تومانی کارگران کوتاهی میکند و کارگران پالایشگاه آبادان در دمای بالای 50 درجه مشغول به کارند و هر روز تعداد قابل توجهی از آنها به دلیل گرمای هوا بیهوش شده و راهی بیمارستان میشوند. درست در همین روزهایی که کارفرمایان و دولت دست به دست هم دادهاند تا حقوق کارگران را پایمال کنند و از افزایش حقوق مصوب شده در شورای عالی کار سر باز بزنند، کارگران زیادی هستند که به دلایل مختلف از جمله سختی کار، بیتوجهی کارفرما به رعایت ایمنی محل کار و ... جان خود را از دست میدهند. حتما شما هم فیلمی را که این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود و نشان از بیهوش شدن کارگران بر اثر گرما دارد دیدهاید. صدایی در پس زمینه شمار کارگرانی را که راهی بیمارستان شدهاند، میشمارد، 35 کارگر در یک روز! کار کردن در فضای باز، در گرمای بالای 50 درجه کاری است که از عهده هر کسی بربیاید اما اگر کارگر باشی و محتاج نان شب و معیشت روز حتما تن به هر کاری میدهی، حتی اگر پای جانت در میان باشد، چرا که اگر از گرما و کار سخت تلف نشوی از احتیاج و شرمندگی خانواده حتما دست به خودکشی میزنی، مثل همان کارگری که اخراج شد و چون دیگر روی بازگشت به خانه را نداشت به زندگیاش پایان داد تا از این شرم همیشگی در برابر خانواده راحت شود.
درست در همین روزهایی که دولت برای اجرایی شدن یک مصوبه قانونی این همه تعلل میکند، کارگران برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. اما آنچه در نهایت اتفاق میافتد، وعده و وعیدهای دولتمردان و نمایندگان و وزرایی است که هیچگاه تجربه یک ساعت زندگی سخت این کارگران را نداشته و ندارند.
قوانین اجرایی نمیشوند
حسن مهدوی، کارشناس ایمنی کار درباره اینکه آیا واقعا قوانینی برای کار در دمای بالا هوا و شرایط سخت وجود دارد یا نه، به «تعادل» میگوید: قوانین وجود دارند اما هیچ کس به آنها توجهی نمیکند. طبق قانون کارگرانی که در دمای بالای هوا در محیطهای باز کار میکنند هر چند ساعت یک بار باید دست از کار کشیده و ریکاوری شوند، مایعات زیاد باید در دسترس این کارگران باشد تا آب بدنشان تامین شود، بیشتر از 3 یا 4 ساعت بهطور مداوم نباید کار کنند، اما متاسفانه هیچ کدام از این قوانین اجرایی نمیشود، در واقع کارفرمایان اصلا به این مسائل توجهی ندارند.
او میافزاید: تنشهای حرارتی هم در گرما و هم در سرما میتواند خطرناک باشد. برای کنترل این تنشها وزارت بهداشت در سال ۹۵ دستورالعملی را در این زمینه بهروزرسانی و ابلاغ کرد که این دستورالعمل حکم یک راهنما را دارد. در این دستورالعمل تنشهای حرارتی تعریف و چگونگی پایش و اندازهگیری آن بیان شده و بعد در مورد کنترلِ این تنشها و پیشگیری از عوارض آن صحبت شده است. بهطور مثال یک راهکار مدیریتی در پالایشگاهها و فضای گرم این است که کار، صبح زود مثلا ساعت شش آغاز شود و در ساعات پیک گرما یعنی از ساعت دوازده تا سه کارگران دست از کار بکشند و در استراحت باشند.
مهدوی همچنین به لباسهایی که کارگران در فضای باز و در گرما میتوانند از آن استفاده کنند تا مانع تنشهای حرارتی شود اشاره میکند و میگوید: لباس کار در کنترلِ تنشهای ناشی از فضای گرم بسیار تاثیرگذار است و میتواند شرایط جوی را برای کار مساعدتر کند اما در این مورد کارگران خیلی وضعیتِ خوبی ندارند. حتی لباسهایی وجود دارد که درون آن خنککننده تعبیه شده اما الزامی برای استفاده از این لباسها در قراردادها و پیمانها دیده نشده است. در واقع نه پیمانکاران به تهیه این لباسها اقدام میکنند و نه کارگران پیگیر استفاده از این لباسها هستند.
این کارشناس ایمنی و بهداشت حرفهای در بخش دیگری از سخنانش اظهار میدارد: بیتوجهی به خطراتی که کار در گرما برای کارگران ایجاد میکند میتواند منجر به مرگ آنها بشود، ماجرا فقط بیهوش شدن به یکباره این افراد نیست، بیهوشی زمانی رخ میدهد که تعریق زیاد اتفاق میافتد و فرد آب زیادی را از دست میدهد.
در تمامی شغلها ایمنی نادیده گرفته میشود
حسن مهدوی میگوید: در حال حاضر که هوا گرم است ما اخبار بیشتری در مورد عدم ایمنی در محیطهای کاری پالایشگاههای جنوب کشور میشنویم اما مساله این است که متاسفانه در اکثر کارگاههایی که زیرنظر پیمانکاران است ایمنی و بهداشت حرفهای رعایت نمیشود، بالاترین آمار مرگ و میر ما در مورد کارگران ساختمانی است به این دلیل که آنها از وسایل ایمنی استفاده نمیکنند، کارفرما برای رعایت این موارد هزینه نمیکند و کارگر هم چون نیاز به کار و همان درآمد اندک حاصل از کار دارد در این باره هیچ اعتراضی نمیکند و همین امر باعث میشود تا امنیت جانی کارگران همیشه در معرض خطر باشد.
وقتی پای سودِ پیمانکاران در میان باشد...
مسوولیتِ اصلی حفظِ ایمنی و بهداشت محیط برعهده کارفرماست و او باید تدابیر لازم در این زمینه را ببیند و دستورالعملهایی که از طریق شورای عالی حفاظت فنی و وزارت بهداشت صادر میشود را رعایت کند. اما وضعیت در محیط کار چگونه است؟ در این موردِ به خصوص، آیا قوانین آنطور که باید اجرایی میشوند؟ آیا کارفرمایان دستوالعملِ مربوط به کاهش تنشهای حرارتی مصوب سال ۹۵ را رعایت میکنند؟ حامد شکوهی، کارشناس ایمنی کار نیز در این باره به «تعادل» میگوید: مساله حضور پیمانکارانی است که سود خود را به هر چیز دیگر ترجیح میدهند، متاسفانه در تمام مشاغل کارگاهی رد پای پیمانکاران دیده میشود، به همین خاطر وقتی به این کارگاهها سرکشی میکنیم متوجه میشویم که مساله ایمنی کارگران کاملا نادیده گرفته شده است، فرقی نمیکند کارگاه ساختمانی باشد یا کارگاه پتروشیمی. پیمانکاران به خود زحمت نمیدهند که در رابطه به حفظ جان کارگران هزینه اضافه بر عهده بگیرند. همین بیتوجهیهاست که باعث میشود آمار مرگ و میر ناشی از کار در کشور ما قابل توجه باشد. در واقع حضور پیمانکاران است که مانع از اجرایی شدن اصول ایمنی کار میشود وگرنه کارگرانی که بهطور مستقیم زیرنظر ادارات و شرکتها کار میکنند تا میزان زیادی از ایمنی کار برخوردارند چرا که این شرکتها اصولا افرادی را به عنوان ناظر دارند که بر ایمنی کارگاهها نظارت میکنند و اگر کارگری در استفاده از وسایل ایمنی کوتاهی کند با او برخورد میکنند.
این کارشناس ایمنی و بهداشت به یک اتفاقِ شایع در بین پیمانکاران اشاره میکند: وقتی مدتِ پیمان به پایان میرسد، پیمانکار برای اینکه بتواند پول خود را از کارفرمای اصلی بگیرد و صورت وضعیتش رد شود باید مدارک رعایتِ این اصول را به کارفرما بدهد و در اینجا پیمانکار به راحتی مدرکسازی میکند درحالی که هیچ کدام از آن اصول را در طول کار رعایت نکرده است. او میافزاید: طبق قانون کار کارفرما موظف است نظارت عالیه بر مسائل ایمنی و بهداشت حرفهای پیمانکار داشته باشد اما نظارتی وجود ندارد. نه تنها کارفرما نظارتی بر کار پیمانکار ندارد بلکه در پتروشیمیها اصلا بازرس کار و شبکه بهداشت حضور ندارند. درحالی که باید با بازرسی و نظارت بر کارِ پیمانکار راهِ استثمارِ کارگران را بست و اجازه نداد پیمانکار هر بلایی که میخواهد بر سر کارگر بیاورد.
آنها که معتقدند برای ساختن باید پا روی جانِ کارگران گذاشت...
تجربه سه دهه حضورِ پیمانکاران در بازار کار ایران نشان داده است که بیشتر آنها برای رسیدن به سودِ بیشتر به راحتی از ابتداییترین حقوق کارگران میزنند و برای آنکه پولِ بیشتری به جیبشان برسد حتی حاضرند با جانِ کارگران نیز بازی کنند. اگرچه نمیتوان نقشِ پیمانکاران در بیاثرشدنِ مواد حمایتی قانون کار را نادیده گرفت اما نباید دلیلِ وقوع چنین اتفاقاتی را تماما به حضورِ پیمانکاران در بازار کار ایران تقلیل داد. مشکل اصلی تفکری است که معتقد است برای ساختن باید پا روی جانِ کارگران گذاشت. تفکری که در زبان از ارزش کارگران و نقشِ بیبدیلِ آنها در توسعه میگوید اما در عمل کمترین ارزشی برای آنها قائل نیست. تفکری که به دنبال مقرراتزدایی از قانون کار و بیاثرکردنِ هرچه بیشترِ مواد حمایتی قانون کار است. مشکل، تفکری است که اصالت را در سودِ بیشتر میبیند و برای رسیدن به این هدف بر هیچ اخلاق و قانونی پایبند نیست. تفکری که باید با قانون کنترل شود و اگر قوانین ضمانتِ اجرایی و قدرتِ لازم را نداشته باشند نمیتوانند در مقابل آن بایستند. وقتی قانون کار به عنوانِ مهمترین قانون حمایتی از کارگران ضمانتِ اجرایی لازم را نداشته باشد بنابراین آنها که به دنبالِ سودِ بیشتر هستند به راحتی پا روی هر قانونی میگذارند. در چنین فضایی مرگِ کارگران استثنا نیست، بلکه هر روز و هر لحظه و به هر دلیلی خطرِ مرگ در کمینِ کارگران است.