طلاق عاطفی؛ زندگی در سایه سکوت
لیلا بهرامپور
یکی از دلایل مهم در طلاق عاطفی راضی و خشنود نبودن زوجین از زندگی مشترک است. هیچ زن و مردی در ابتدای زندگی مشترک به فکر طلاق آن هم از نوع سفید آن نیستند، اما پس از مدتی و به دلیل نداشتن شناخت کافی از هم و نبود درک کافی و به وجودآمدن دعواهای مکرر و مدام کمکم زن و مرد پس از یک دوره طولانی وارد مرحله بیتفاوتی میشوند درواقع آخرین مرحله از روابط احساسی میان زن و مرد بیتفاوتی است. مشکلات اخلاقی و روانی هر کدام از زوجین میتواند یک زندگی را در آستانه فروپاشی قرار دهد. یکی از عوامل مهم برای هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت یکدیگر است. با توجه به تفاوتهای موجود میان زن و مرد شناخت ویژگیها و روحیات و خواستههای همسر و عمل بر اساس آنها از موارد حفظ احترام متقابل است. راز صمیمیت میان زن و مرد این است که خصوصیات همدیگر را شناخته و تفاوتهایشان را درک کنند. هنگامی که احترام متقابل کمرنگ میشود زمینه نارضایتی در زوجین به وجود آمده و بین آنها فاصله میاندازد. هنگامی که روابط صمیمانه شکل میگیرد که صداقت و اعتماد بر یک رابطه حاکم باشد زمانی که یکی از زوجین دروغ میگوید یا پنهانکاری میکند زوجین به هم اعتماد نکرده و این نبود اعتماد روابط را وارد فضای سرد و بیروح میکند. دعوا و اختلافنظر در هر زندگیای رخ میدهد و این را میتوان درک کرد، اما نه برای همیشه. همه بهدنبال داشتن جایی برای آرامشند، اما گاه خانه برای برخی جز ناراحتی چیزی به همراه ندارد چنین چیزی بلای زندگی مشترک است و بهشدت آن را تهدید میکند. مشاجره در خانه یکی از عواملی است که این آرامش را گرفته و امنیت خانه را از بین میبرد. درگیری و تعارض اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی یک زوج میگذارد. یکی دیگر از عللی که در زندگی مشترک میتواند طلاق عاطفی را به همراه داشته باشد ازدواج انسانهایی با دو سطح تحصیلات، فرهنگ و جهانبینی متفاوت است.
ازسوی دیگر ابراز نکردن علاقه به همسر، رعایتنکردن بهداشت فردی، اعتیاد به مواد و اینترنت و شبکههای اجتماعی، بیان نکردن شفاف خواستهها، عوامل اجتماعی و اقتصادی و افزایش توقعات و انتظارات مادی از دیگر عواملیاند که در به وجودآمدن طلاق عاطفی تاثیرگذارند. از سوی دیگر توجه بیش از حد به فرزندان میتواند باعث دوری زوجین از یکدیگر شود. درست است که بچهها اهمیت زیادی دارند، ولی برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق اول حفظ رابطه زن و شوهر در اولویت بوده و بعد نوبت به فرزندان میرسد، در خانوادههای سرد به خصوص از طرف زنان، بسیار دیده میشود که کوشش میکنند محبتی که همسران از آنها دریغ کرده را خودشان نسبت به فرزندشان نشان بدهند و تمامی کمبودهای عاطفی ازسوی همسر را با فرزندشان جایگزین کنند. بهطورکلی یکی از مهمترین علائم طلاق عاطفی این است که زوجین در تنهایی، آرامش بیشتری دارند. کارها و تفریحات مشترک بسیار کم میشود و هر کدام در عین متاهل بودن به تنهایی زندگی میکنند. گاه برخی از زن و شوهرها برای حل مشکلاتشان با هم گفتوگو نمیکنند درصورتیکه بسیاری از آنها با صحبتکردن حل خواهند شد؛ بنابراین اگر مشکلی را در زندگی مشترکتان احساس میکنید به جای نادیده گرفتن با همسرتان در مورد آن حرف بزنید و برای حل آن تلاش کنید. یکی از مهمترین آموزشهایی که برای جلوگیری از وقوع جدایی عاطفی مورد نیاز است آموزش مهارتهای زندگی مشترک به زوجهاست و همه به این آموزشها نیاز دارند، زیرا بدون آموزش و با پیش فرض نمیتوان مشکلات زندگی را حل کرد. همسران باید بدانند مشکلات و اختلاف نظرهایشان را چگونه بیان و برطرف کنند، روشهای حل مشکلات را بیاموزند، چگونگی رفتار با همسرشان را یاد بگیرند و... رفتار درست در پرتو آموزش حاصل میشود و همه باید به این آموزشها دسترسی داشته و به دنبال یادگیری باشند. شوربختانه در جامعه ما این آموزشها بسیار کمرنگ است و افراد هنوز منبع درست و قابل اطمینانی برای یادگرفتن علمی و اصولی این مسائل ندارند. افراد اگر مشکلی در زندگیشان مشاهده کردند که به تنهایی قادر به رفع آن نبودند بهتر است از یک روانشناس یا مشاور بهره بگیرند تا با ریشهیابی مشکل بتواند به آنها کمک کند تا جلوی از هم پاشیدن زندگیشان را بگیرند.بسیاری از زوجها در یک زندگی سنتی و با سبک تربیتی سنتی بزرگ شدهاند، ولی ارتباطات، اینترنت و ارتباطات گسترده نیازهای جدیدی را وارد زندگی افراد کرده است و در صورت وجود اختلاف از نظر سبک سنتی و مدرن بین یک زوج جدایی عاطفی به احتمال زیادی رخ میدهد بنابراین بهتر است گزیدهای از سبک زندگی مدرن را نیز در زندگی تان وارد کنید.