خیانت؛ رازی پنهان یا حرفی آشکار
زهره شفیعی
برای بعضی افراد خیانت همسر تیر خلاص به زندگی مشترک است، این در حالی است که عدهای دیگر تصمیم میگیرند فرصت جبران بهطرف مقابلشان داده و به دنبال راهحل برای ساختن دوباره زندگی خود باشند. اما باید به این نکته آگاهی داشته باشیم که تعریف ما از خیانت با آنچه در واقعیت وجود دارد فرق میکند، افراد زیادی خیانت را فقط ارتباط برقرار کردن همسر با یک فرد دیگر خارج از دایره ازدواج میدانند در حالی که هر عملی که جزو خطقرمزهای همسر به شمار آید و بهصورت پنهانی و بدون اطلاع همسر انجام شود و فرد بداند که انجام این کار منجر به ناراحتی همسرش میشود، خیانت محسوب میشود. اما اساساً در متون و قوانین مربوط به حوزه خانواده کلمه «خیانت» وجود ندارد و بهجای آن از کلماتی مانند سوء معاشرت و سوءرفتار استفادهشده است. در قانون مجازات اسلامی نیز موضوع خیانت زوجین به یکدیگر بهصورت مستقل جرم انگاری نشده ولیکن ارتکاب هر یک از جرایم منافی عفت مانند انواع زنا، لواط، مساحقه، رابطه نامشروع یا منافی عفت غیر زنا بهصورت فیزیکی و در مواردی حتی بهصورت تلفنی یا مجازی توسط هر یک از زوجین مصداق بارز سوءمعاشرت محسوب میشود که البته در این موارد صرف ادعا در دادگاه خانواده کافی نبوده و اثبات تحقق هر یک از جرایم فوق آنهم در دادگاه صالح ملاک عمل است.
قطعاً زن یا مردی که از همسر خود خیانت میبیند وارد یک بحران بزرگ میشود، انواع احساسات بد را تجربه میکند و فکرهای زیادی مانند تلافی کردن، آبروریزی یا طلاق به ذهنش خطور میکند اما این یک امر ثابتشده است که تصمیمگیری در شرایط بحرانی نتیجهای جز پشیمانی به بار نمیآورد؛ پس در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بعد از افشای خیانت، فرد آسیبدیده نیاز به تخلیه هیجان منفی مثل غم یا خشم دارد و انکار فرد خیانتکار آسیب روانی بیشتری را متوجه فرد آسیبدیده میکند. لذا توصیه میکنم زوجین در اولین فرصت با همین بحران اقدام به مشاوره کنند. تا زمانی که خیانت، علتهای خیانت، افکار، ذهنیتها و طرح وارههای هر دو و رابطه دو نفر بررسی نشود، زوج برای بخشش یا طلاق نمیتوانند تصمیم بگیرند. متأسفانه گاهی فرد آسیبدیده به دلیل شرایط بحرانی و ناتوانی در حل مشکل بهترین راهحل را در میان گذاشتن مساله خیانت با اطرافیان میداند درحالی که این کار اشتباه است.
خیانت همسر باید پنهان بماند تا زوج تصمیم نهایی برای رابطه را بگیرند؛ اگر بنا بر ادامه رابطه بود، این موضوع برای همیشه باید پنهان بماند. متأسفانه ما شاهد آن هستیم که در خانوادههای جوان، زوجین بهخصوص زنان بهمحض مشاهده اولین خطای همسرانشان حتی در حد رابطه کلامی در فضای مجازی، آن را جار میزنند و با خانواده خود مطرح میکنند و منزل را ترک کرده و با رفتار احساسی و هیجانی و عجولانه خود، زندگی خود را به فروپاشی میکشانند. درحالی که اصل مهم حفظ زندگی است و نباید بهمحض مشاهده خیانت همسر، قید همهچیز زده شود بلکه باید رابطه زن و شوهر ترمیم گردد؛ بهویژه اگر اولینبار است که چنین خطایی از همسر سر میزند و تکرارشونده نیست.این توصیه درصورتیکه پای فرزند در میان باشد، بهمراتب مهمتر و لازمتر است. خیانت در برخی مواقع قابلبخشش و اغماض است و در برخی مواقع خیر. از سوی دیگرخیانت منجر به بیاعتمادی بین زوجین میشود و نمیتوان انتظار داشت که بعد از خیانت بخشش به سرعت اتفاق بیفتد.
تا زمانی که مراحل زوجدرمانی کامل ادامه پیدا نکند، بخشش اتفاق نخواهد افتاد. علاوه بر زوجدرمانی، همسر خیانتکار تا زمانی که زخمهای خیانت را ترمیم نکند و تا زمانی که تلاش برای اثبات خود و جبران اشتباهش نداشته باشد، پایه بخشش خیانت بیفایده است اما با رعایت زوجدرمانی، ترمیم زخمهای خیانت و جبران اشتباه در طولانیمدت، بخشش و اعتماد قابل بازگشت است. به هر حال بعضی افراد بعد از متوجه شدن خیانت همسر خود، به خاطر حفظ آبرو یا وجود فرزند آن را مخفی کرده و گذشت میکنند، بعضی هم خیانت را خط قرمزی نابخشودنی میدانند و بدون دادن فرصت جبران به طرف مقابل به دنبال اجرای حکم حقوقی خیانت میروند اما زوجینی که به سمت طلاق میروند، باید نسبت به اثبات خیانت و آثار حقوقی آن مطلع باشند.
اما در این زمینه آن چیزی که بیشترین اهمیت را دارد، حفظ این اتفاق مانند یک راز است تا زمانی که فرد تصمیم نهایی خود برای بخشش یا عدم بخشش همسر خطاکار خود را بگیرد، هر گونه بیان آن قبل از تصمیمگیری میتواند باعث بروز اتفاقها و اظهارنظرهای غیرکارشناسی از سوی افرادی شود که با راهنماییهای اشتباه ممکن است شما را به بیراهه برده و باعث یک تصمیم اشتباه شوند.