بانک مرکزی ارز توافقی را جایگزین ارزپاشی کرد
یوسف کاووسی
یکی از کارهای مهم در دولت سیزدهم جلوگیری ازارزپاشی برای کنترل قیمت بود، به این شکل که در دولتهای گذشته این مساله شایع بود، اما در این دوره روش توافقی پیش گرفته شد. شروع اصلاح نظام پولی و بانکی از دولتهای گذشته بود و دولت سیزدهم به آن سرعت بخشید. اصلاحات نظام بانکی در یک بسته کلی نمیگنجد، زیرا زوایای مختلفی دارد، اما میتوان به برخی تصمیماتی که در دوره آقای صالحآبادی گرفته شد، اشاره کرد. یکی از کارهای قابل توجه ضابطهمند شدن برداشت شبانه بانکها است. پیش از این هر گاه بانکها با کمبود مواجه میشدند در بازار بین بانکی آن را جبران میکردند. البته بعضی از بانکهای بزرگ به تکالیف دولت بیاعتنا نبودند، اما مشکلات خود را در بازار بین بانکی برطرف میساختند. برای این کار در دولت سیزدهم محدودیت رقمی تعیین شد و سرمایه بانک یا موسسه یا بر خط قرمز قرار نگرفتن آن، ملاک عمل قرار گرفت. موضوع افزایش سرمایه بانکها، بحث دیگری است که در این دوره بسیار جدی مورد پردازش قرار گرفت. در صورت انجام آن به سود بانکها برای ارایه تسهیلات، دریافت سپردههای بیشتر و در جریان انداختن سود آن تمام خواهد شد. بحث دیگر ذینفع واحد است که به سهامداران عمده تسهیلات داده میشد. این قانون حدود ۳ درصد است، ولی تا ۱۰ درصد هم پرداخت شده بود که برای آن محدودیت قائل شدند و سیستم دسترسی آنلاین، بانکهای مشکلدار را یا قطع میکند یا انجام آن را به چند روزبعد موکول خواهد کرد. ابزار دیگر بانک مرکزی بحث انتصاب مدیران به سمتهای مدیرعامل یا هیاتمدیره با آزمونهای تخصصی است که کار خیلی مهمی به حساب میآید، زیرا در صورتی که بانکها در اثر شایستگی و تخصص هیات عامل و هیاتمدیره خود را انتخاب کنند برای سلامت در کارشان بسیار کمککننده خواهد بود و دیگر سفارش و توصیه برای آدمهای فاقد سابقه بانکی جایی نخواهد داشت. مساله مهم در ارتباط با بازار ارز جلوگیری ازارزپاشی برای کنترل قیمت ارز است. در دولتهای گذشته این مساله متداول بود، اما در این دوره روش توافقی پیش گرفته شد. روش قبلی به این شکل بود که صادرکننده ارز را با قیمت سرکوب شده در بازار نیما عرضه میکرد و اجازه فروش نقدی ۳۰ درصد از آن را داشت. بانک مرکزی در دولت سیزدهم تصمیم گرفت، صادرکننده تمام منابع خود را در چارچوب بانک مرکزی با قیمت توافقی به فروش برساند. این کار برای بانک مرکزی و صادرکننده همراه با سود است و علاوه بر آن سهام شرکتهای بورسی هم افزایش پیدا میکند و برآن تاثیر مثبت میگذارد. شاخصها خوب نیستند و این مساله در دولت سیزدهم افشا شد. پیش از این در رابطه با شاخصها اطلاعاتی انتشار پیدا نمیکرد و مقاومتهایی نسبت به این مساله وجود داشت. انتشار این اطلاعات نشان داد که سوء مدیریت بر این موسسات حاکم بوده، بنابراین دولت باید مدیران شایستهای را انتخاب کند که زیان را به سود تبدیل سازند یا حداقل زیان را صفر کنند. همچنین افشای مطالبات غیر جاری وام گیرندگان و عدم پرداخت آن هم بسیار مهم بود، زیرا هر اندازه شفافسازی صورت گیرد، کمککننده خواهد بود به شرط آنکه جناحی و سیاسی نشود.