اولویت حوزه سلامت ایرج خسرونیا

۱۴۰۱/۰۶/۱۰ - ۰۲:۰۳:۲۷
کد خبر: ۱۹۲۲۰۳
اولویت حوزه سلامت ایرج خسرونیا

ایرج خسرونیا

مشکل کمبود پزشک در کشور مربوط به امروز و دیروز نیست، در گذشته هم در مناطق محروم کمبود پزشک داشتیم اما در شهرهای بزرگ مانند تهران این کمبود احساس نمی‌شد، اما با افزایش جمعیت مساله سلامت هم یکی از زیرساخت‌های مهم است که باید به آن پرداخته شود، متاسفانه طی تمام این سال‌ها هیچ راهکاری برای تشویق پزشکان به طبابت در مناطق محروم انجام نشده است، پزشکان برای گذراندن طرح به این مناطق فرستاده می‌شوند اما به محض اینکه طرحشان تمام می‌شود آن منطقه را ترک می‌کنند، حالا ما اگر بهترین بیمارستان‌ها را هم در این مناطق بسازیم وقتی پزشک متخصص در آن نباشد به هیچ دردی نمی‌خورد، مساله مهم دیگر این است که در حال حاضر در شهرهای بزرگ و از جمله تهران همین حالا کمبود پزشک احساس می‌شود، این مساله که برخی مسوولان حوزه بهداشت و درمان به آن اشاره می‌کنند و  می‌گویند بار ادامه این روند در آینده باید از مردم بخواهیم بیمار نشوند، کاملا درست است. متاسفانه سال‌هاست که سازمان نظام پزشکی سعی می‌کند تا در مورد تعرفه‌های پزشکی تصمیمات درستی اتخاذ شود، اما از آنجایی که سرانه درمان در کشور ما هیچ‌وقت واقعی نبوده از سوی دیگر تعرفه‌ها هم واقعی نمی‌شوند و این باعث می‌شود تا پزشکان یا به دنبال شغل دیگری بروند یا مثل حالا به فکر مهاجرت کردن بیفتند. در سال‌های نه چندان دور برخی افراد بعد از گرفتن مدرک پزشکی به دنبال شغل دیگری می‌رفتند و طبابت را رها می‌کردند اما حالا بسیاری از کشورها هستند که خواستار به خدمت گرفتن پزشکان ایرانی هستند چرا که از تجربه و مهارت آنها مطلعند و همین امر باعث می‌شود تا پیشنهادهای عالی آنها را به کار بگیرند. ما نمی‌توانیم مهاجرت کردن پزشکان را نهی کنیم، وقتی شرایط زندگی در کشور خودشان برایشان سخت می‌شود، خب قطعا راه‌های دیگری را در پیش می‌گیرند. پزشکان هم مانند تمام مردم هزینه دارند، آنها هم باید معیشت خود و خانواده شان را تامین کنند، پزشکی که تخصص دارد، سال‌ها درس خوانده و تحصیل کرده تا بتواند با استفاده از تخصص خود هم در خدمت مردم باشد و هم بتواند از رفاه نسبی برخوردار شود، اما وقتی این رفاه نسبی را هم به دست نمی‌آورد، گزینه مهاجرت را انتخاب می‌کند. بارها و بارها از دولت‌ها و وزارت بهداشت و درمان خواسته شده تا ترتیبی بدهند که دریافتی پزشکان در مناطق محروم افزایش پیدا کند. همین امر می‌تواند باعث انگیزه ماندن پزشکان در این مناطق شود، اما هر بار به بهانه‌های متعدد این کار عملی نشده است. 

همین حالا در تهران با کمبود پزشک مواجه هستیم، کافی است سری به بیمارستان‌های شهر بزنیم تا متوجه این معضل بشویم، معضلی که متاسفانه رو به افزایش است و تاکنون هیچ تدبیری برای کاهش یا متوقف کردن این روند مخرب اندیشیده نشده است. مساله اینجاست که ما باید هزینه ماندگاری به پزشکان بدهیم چه در مناطق محروم و چه در شهرهای بزرگ، فرقی نمی‌کند. دولت‌ها باید حوزه سلامت را در اولویت قرار دهند، سال‌هاست که بیمارستان‌های ما چه در تهران و چه در شهرهای دیگر با کمبود پرستار مواجه‌اند، برای این مشکل هم هنوز هیچ راه‌حلی پیدا نشده است. حالا معضل کمبود پزشک هم به آن اضافه شده است. 

در واقع مشکل اصلی ما این است که بیمه‌ها به یک خدمت پزشکی در شهرهای برخوردار همآنقدر پول می‌دهد که در شهرهای محروم پول پرداخت می‌کنند؛ نمی‌شود پزشکی طبابت در شهرهای محروم را با تمام هزینه‌های رفت و آمد و مشکلات قبول کند بعد پرداختی بیمه به این پزشک برابر با کسی باشد که در یک بیمارستان در مرکز استان کار می‌کند. تا زمانی که نظام پرداخت به پرستار و پزشک بر اساس میزان محرومیت منطقه واقعی نشود هر مقدار پزشک و پرستار تربیت کنیم باز هم توزیع نیروی انسانی به خوبی انجام نمی‌شود. نابرابری در توزیع نیروی انسانی یک گره دارد و گره آن تعرفه است، تعرفه دریافت خدمات در مناطق محروم باید بیشتر شود اما نه از جیب مردم، بلکه از جیب بیمه‌ها باید پرداخت شود، به‌نظرم بیمه‌ها منابع کافی برای انجام این کار را دارند. وقتی قیمت خدمت در مناطق محروم افزایش پیدا کند خود پزشکان و پرستاران تمایل پیدا می‌کنند آن‌جا خدمت کنند، در این شرایط پزشک جوانی که تازه فارغ‌التحصیل شده و برای اول زندگی نیاز به درآمد بیشتری دارد حاضر می‌شود به‌طور مثال 5 الی 10 سال در منطقه محروم خدمت کند. ما باید روی نیروهای انسانی سرمایه‌گذاری کنیم، بدون تعارف در 8 سال گذشته خیلی به تخت‌های بیمارستانی اضافه شد، اما وقتی نیروی انسانی حاضر نباشد بماند چه فایده‌ای دارد، بیمارستان خالی از پزشک چه ارزشی دارد، تا زمانی‌که نظام پرداخت درست نشود مشکلات دسترسی به پزشک وجود دارد.