زیر پوست رکود عمیق بورس
علیرضا توکلی
این پرسش که زیر پوست رکود عمیق بورس چه میگذرد و چرا این رکود ایجاد شده؟ این روزها به تناوب از سوی فعالان بازار سرمایه، اهالی رسانه و مخاطبان بازار مطرح میشود. بسیاری میخواهند بدانند معنا و مفهوم این فراز و فرودها چیست و چگونه باید با آن برخورد کرد. قبل از هر چیز باید توجه داشت که منظور از رکود چیست. اگر وضعیت فعلی بازار سرمایه با اوضاع بورس در سال ۹۴ و ۹۵ مقایسه شود، اوضاع امروز بورس را باید خیلی همراه با رونق بدانیم. اما اگر با شرایط سال ۹۹ بخواهیم اوضاع را بسنجیم،میتوان کیفیت بازار را رکود زده فرض کنیم. به هر حال صعود ناگهانی بازار سرمایه در سال ۹۸ و۹۹ توقعات را بالا برد و این صعود در ارزیابیهایی بازار را با مشکلات جدی مواجه کرد. اگر منظور کاهش قیمتها در بازار است، باید اشاره کرد که سالهای ۹۸ و ۹۹وضعیت غیر طبیعی بر قیمتها حاکم بود و قیمتها باید به وضعیت تعادلی باز میگشت. این روند کاهشی حتی ممکن بود بیشتر هم باشد اما به دلیل تعبیه سرعتگیرها و بازارگردانها و محدودیت در دامنه نوسان، قیمتها بیشتر از این افت نکرده است. ضمن اینکه در این دو سال، هم رشد سود شرکتها وجود داشت و هم نرخ افزایشی تورم، بنابراین بازار با یک رشد همراه شد. البته نوسانات فزاینده که در سال ۹۹ رخ داد و براساس آن بورس سود چندساله خود را ابتیاع کرد، دیگر تکرار نخواهد شد. این روند باعث شده تا برخی سهامداران دچار ضرر و زیان شوند. اما اگر منظور از رکود، مرتبط با حجم معاملات در بازار سرمایه است، این تحلیل کاملا درست است، حقیقت آن است که به نسبت ۵سال ۳پله، حجم معاملات بالا رفته است اما به نسبت سالهای ۹۸ و ۹۹ حجم معاملات کاهش زیادی پیدا کرده است.علت این است که تمایل مردم به سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، چون تعداد زیادی از سرمایهگذاران متضرر شدهاند و دیگر حاضر نیستند حتی اگر کلاهشان هم در بازار سهام افتاد به این بازار بازگردند. در این میان حتی افرادی که معمولا با نگاههای بلندمدت در بورس حاضر میشدند نیز از بازار فاصله گرفتهاند. چرا که ابهامات فراوانی را در برابر اقتصاد ایران میبینند. باید توجه داشت فقط یکی از این ابهامات مرتبط با با برجام است و موارد دیگری نیز وجود دارند که در گسترش این نگاه کمک میکنند. اینکه زمستان چه شرایطی ایجاد میشود، اینکه ماجرای نبرد روسیه و اوکراین به کجا ختم میشود و چه تاثیری بر قیمتهای جهانی دارد و... نیز در این روند ساکن اثرگذار است. مهمتر از همه این گزارهها نیز ابهامات داخلی است که سایه سنگین خود را بر وجوه گوناگون بازار انداخته است. واقع آن است که هنوز سیاستهای دولت در حوزه بانکها، نرخ ارز، تورم، تعرفهها، بهبود محیط کسب وکار و رفع موانع و...مشخص نشده است. علی رغم گذشت بیش از ۱سال از عمر فعالیتهای دولت هنوز هیچ سند رسمی و قابل توجهی از راهبردهای اقتصادی دولت سیزدهم منتشر نشده که مبتنی بر آنها بتوان متوجه شد که چشمانداز پیش روی اقتصاد و بازارها چگونه خواهد بود. تمام این ابهامات به علاوه تصمیمات خلقالساعهای که وزارتخانهها و دستگاهها میگیرند در بروز مشکلات، ابهامات و رکود احتمالی اثرگذار است.
مجموعه این موارد در کنار هم باعث شده تا نوع خاصی از سکون در بازار شکل بگیرد و سرمایهگذاران ندانند که چگونه باید با این بازار مواجه شوند. روشن است که برای حل این مشکلات در وهله نخست باید روی گزارههایی که حل آنها در اختیار ماست، متمرکز شویم. مثلا دولت سیاستگذاریهای اقتصادی خود را حداقل تا ۳سال آینده که روی کار است، ارایه کند، برجام در مسیر احیا قرار بگیرد و سایر نارساییهای داخلی و بیرونی در مسیر حل و فصل شدن قرار بگیرند. تا آن زمان نباید از بازاری مانند بازار ایران توقع بهبود قابل توجه را داشته باشیم. بازار یک اکوسیستم زنده است که در برابر تحولات واکنش نشان میدهد.