وضعیت ناگوار بورس
علی عصاری
تقریبا چند هفتهای است که ارزش معاملات بهشدت پایین است و اگر این ارزش معاملات پایین دچار فرسودگی و خستگی شود قطعا شکننده خواهد شد، اما طی این چند هفته منقیهای بزرگی در بازار ندیدیم و شاهد یک سری از بازار مثبت یک روزه و منفیهای خیلی کوتاهمدت بودیم، بنابراین انتظار میرود که روزهای سختی پیش رو باشد. از طرف دیگر به اواخر شهریورماه نزدیک میشویم و میتوان گفت که به صورت سنتی تسویه کارگزاریها را خواهیم داشت و میتواند دوماه پرمخاطرهای برای سهامداران از لحاظ سنتی باشد.
چنانچه اخبار ضد و نقیض و حتی اگر اخبار مثبتی از سمت برجام مخابره شود با هزار اما و اگر پیش رو خواهد بود و در مجموع میتوان گفت در یک ماه آینده بازار میتواند متزلزل باشد و نیازمند خبر خوب یا ورود نقدینگی مناسب است تا شرایط بهتری را شاهد باشیم. دو هفتهای است که در انتهای بازار در گروه پیشران بازار که گروه خودرویی است شاهد ورود نقدینگی در ساعت ۱۲ به بعد هستیم، شاید سیاستهایی است برای نگه داشتن بازار و مثبت کردن آن ولی متأسفانه میبینیم که در طول هفته این اتفاق نمیافتد و این گروه منفی میشود که در نهایت به بقیه بازار نیز سرایت میکند.
در دو هفته گذشته و در روزهای پایانی هفته، شاهد حمایتهای مقطعی و موضعی در گروه خودرو در ساعات پایانی معاملات بودیم، بهنحویکه از ساعت ۱۲ به بعد، یک جریان نقدینگی نامشخص به این گروه تزریق شد که بیشتر به دلیل امیدبخشی به بازار در هفته آینده بود، اما در طول هفته شاهد بودیم که نهتنها این گروه حرکات مثبتی را داشت، بلکه باعث تاثیر در دیگر گروههای مثبت هم شد، بنابراین میتوان نتیجهگرفت عزم راسخی برای متعادل نگهداشتن بازار وجود دارد، اما این جریان نقدینگی و پول هوشمند است که ادامه مسیر را تعیین میکند.
برخی معتقدند نرخ بهره بینبانکی، تاثیر مستقیمی بر بازار سرمایه ندارد و این نرخ در واقع یک نرخ شبانه است و بر پایه پولهایی که بانکها به یکدیگر قرض میدهند، تعیین میشود. تعبیر این گروه این است که نرخ بهره بین بانکی، نرخ استقراض بینبانکی است که در مدت کوتاهی تسویه میشود، اما از آنجا که نرخ سود بینبانکی از مهمترین عوامل ثبات در اقتصاد کلان است، نوسانات شدید آن میتواند به بازارها سرایت کند و همچنین تاثیر آن بر بازار سرمایه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میتواند اعداد زیادی باشد. در حالحاضر با توجه به اینکه سیاستهای بانک مرکزی درخصوص افزایش نرخ بهره بین بانکی، مثبت است و با توجه به اینکه قرار بر این بود که از ۲۰درصد تجاوز نکند، نگرانیهایی را برای فعالان بازار سرمایه رقم زده که در حالحاضر به اوج خود رسیده است؛ از سوی دیگر افزایش نرخ بهره بین بانکی، بیانگر عدمموفقیت بانکها در جذب نقدینگی است. در چنین شرایطی که نقدینگی جذب بازارهای موازی شده است و شاهد رشد در این بازارها هستیم، تورم موجود در کشور تشدید میشود.