سلب حق انتخاب عمومی با طرح صیانت
پیمان مولوی
روز گذشته و بلافاصله پس از انتشار خبر تصویب موادی از طرح صیانت در شورای عالی فضای مجازی، بازار گمانهزنیها، تحلیلها و ارزیابیهای تخصصی در خصوص آینده اقتصاد ایران و تاثیر این مصوبه در کسب و کار حسابی گرم شد. ابتدا باید دید طرح صیانت بر چه گزارههایی مستقر شده است؟ به طور کلی طرح صیانت ضدجریان آزاد اطلاعات است. حالا باید دید اقتصاد دیجیتال چیست؟ اقتصاد دیجیتال مبتنی بر جریان آزاد اطلاعات محقق میشود، رشد میکند و بارور میشود. وقتی جریان آزاد اطلاعات در اقتصادی وجود نداشته باشد، اقتصاد کندتر حرکت میکند، رشد اقتصادی شکل نمیگیرد و نهایتا رفاه مردم دچار مشکل میشود. تمام کشورهایی که تولید ناخالص داخلی آنها بالای 40 هزار دلار است، سرعت اینترنت بالایی دارند و مردم بر اساس قوانین، دسترسی سادهتری به اینترنت پرسرعت و فضای مجازی با کیفیت دارند. در بسیاری از کشورها دولتها و شهرداریها تلاش میکنند اینترنت رایگان با سرعت بالا در دسترس مردم قرار بدهند تا بتوانند خود را ارتقا بدهند. زمانی که افراد جامعه ارتقا پیدا کنند، اقتصاد جامعه نیز رشد میکند. هر کدام از کشورها که سرعت اینترنتیشان پایین بیاید به سرعت این روند در اقتصاد کلانشان بروز مییابد. از سوی دیگر فعالان اقتصادی به طور مستقیم از کشورهایی که جریان آزاد اطلاعات در آنها کمتر است یا وجود ندارد به سمت کشورهایی که این شاخصها در آن وجود دارد، مهاجرت میکنند. در اقتصاد ایران بیش از 2 میلیون نفر فقط در اینستاگرام شاغل هستند و از این طریق ارتزاق میکنند، قبل از اجرای صیانت طی ماههای اخیر، دولت سرعت اینترنت را کاهش داده و نیمی از 2 میلیون نفر در مشاغل خود دچار مشکل شدهاند. احتمالا اجرای طرح صیانت در آینده، آن یک میلیون نفر شغل باقی مانده را نیز نابود میکند یا دچار مشکل میسازد. فراموش نکنید این 2 میلیون شغل بدون اینکه برای دولت هزینهای داشته باشد، ایجاد شدهاند، اما رویکردهای سیاسی و جناحی باعث شده تا این حجم انبوه دچار مشکل شوند. طرفداران طرح صیانت باید پاسخ بدهند با چه سرمایهگذاری میتوان این میزان شغل را ایجاد کرد؟ الان برای ایجاد یک گلخانه عادی باید بین 300 تا 500 میلیون تومان سرمایهگذاری کرد. حالا شما این اعداد را ضرب در 2 میلیون شغل کنید تا متوجه شوید برخی افراد و جریانات در حال وارد ساختن چه خسارتی به کشور هستند. اینستاگرام رقابت ایجاد کرده بود، بر اساس رقابت، کیفیت در خدمات شکل داده بود که همه این دستاوردها محدود میشود. برای اینکه مردم متوجه این تبعات شوند، آماری را ارایه میکنم تا موضوع روشن شود، تنها 4 درصد کل تولید ناخالص داخلی ایران، مبتنی بر اقتصاد دیجیتال است، این در حالی است که این عدد در چین 36 درصد است. یعنی 36 درصد اقتصاد چین مبتنی بر اقتصاد دیجیتال است. بنابراین بدون تردید تلاش این افراد برای محدودسازی، ضدتوسعه و ضدمنافع ملی است. ممکن است برخی اعلام کنند، چین با همین محدودیتها رشد کرده است، نمیتوان انکار کرد که جمعیت چین بالای یک میلیارد نفر است، جمعیت ایران 80 میلیون نفر است، مقیاس این 2 کشور با هم درست نیست. ضمن اینکه مردم در ایران به اینستاگرام، واتساپ و... عادت کردهاند و به راحتی نمیتوان عادات ارتباطی مردم را دچار دگرگونی کرد. جایگزین ایرانی این پلتفرمهای جهانی بسیار ضعیف هستند و به راحتی نمیتوانند جایگزین نمونههای جهانی شوند. ایرانیها به این روند ارتباطی عادت کردهاند و حاضر نیستند به راحتی این روند را تغییر بدهند. بدون تردید طرح صیانت تاثیر منفی در تولید ناخالص داخلی خواهد داشت. تبعات آن هم هرچند در کوتاهمدت نمایان میشود اما باید سال آینده درباره نقش اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی صحبت کنیم تا متوجه شویم، چقدر خسارت به کشور وارد شده است. هنرنمایی افراد سیاسی در اقتصاد منجر به شکلگیری مشکلات عدیدهای میشود. نمیدانم این آقایان میدانند، در ترکیه 16درصد تولید ناخالص داخلی مربوط به اقتصاد دیجیتال است، این عدد در ایران 4 درصد است. یعنی ما همین الان 4 برابر کمتر از ترکیه اقتصاد دیجیتال داریم که آن هم با طرح صیانت آسیب میبیند. در کل همان طور که مردم ایران در خودروسازی حق انتخاب ندارند، در خرید شکلات حق انتخاب ندارند، در خرید لوازم خانگی حق انتخاب ندارند از این پس گروهی تلاش میکنند تا حق انتخاب آنها در فضای مجازی را نیز مسدود سازند. باید دید واکنش فعالان اقتصادی و مشاغل مختلف به این اجحاف آشکار چیست؟