افزایش هزینههای درمان و بیتوجهی بیمهها
گلی ماندگار|
در شرایطی که بازنشستگان حتی برای هزینههای معیشتی خود هم با مشکل مواجه هستند، ناکارآمدی بیمه تکمیلی آنها هم به معضلی تازه برایشان بدل شده است، بیمه آتیهسازان حافظ مدتهاست که دیگر خدمات درمانی بسیاری از بازنشستگان را بهطور کامل پوشش نمیدهد، این در حالی است که بنا به گفته رییس مرکز تحقیقات سالمندی، 90 درصد از سالمندان کشور یک بیماری مزمن، 72 درصد دو بیماری مزمن و 50 درصد نیز سه بیماری مزمن دارند. در این شرایط که هزینههای درمانی نیز مانند سایر مایحتاج زندگی قیمتهای نجومی دارد، چه کسی باید پاسخگوی نیاز بازنشستگان به مساله درمان باشد. بیمههای تامین اجتماعی که بخش بسیار اندکی از هزینههای درمانی را پوشش میدهند، بیمه تکمیلی هم که دیگر مثل سابق فعال نیست، سوال اینجاست که بازنشستگان در این شرایط چطور باید برای درمان بیماریهای خود اقدام کنند در حالی که توان پرداخت هزینههای سرسام آور درمان را ندارند. بسیاری از آنها رنج درد را به جان میخرند اما ترجیح میدهند که به دنبال درمان نروند چون نمیتوانند هزینههای آن را پرداخت کنند. مساله این است که فرد بازنشسته که بهترین سالهای عمر خود را صرف خدمت به مملکت کرده و جوانیاش را برای پویایی جامعه خود هزینه کرده چرا الان که نیاز به مراقبت دارد باید تنها رها شود. مسوولان حوزه بهداشت و درمان که مدام در حال تکذیب کردن افزایش نرخ خدمات درمانی و داروها هستند، یا مسوولان بیمهها که مدام در حال شکوه و شکایت از دولت در مورد عدم پرداخت به موقع بدهی خود به این سازمان هستند، چرا هیچ کدام در این زمینه چارهای نمیاندیشند، چرا دولتمردان نباید در این شرایط سخت اقتصادی به فکر فراهم آوردن شرایطی مناسب و مطلوب برای درمان بازنشستگان باشند.
حاشیه امنیت برای بیمه آتیهسازان
خسرو عادلی، کارشناس بیمه درباره دلایل ناکارآمدی بیمههای تکمیلی بازنشستگان به «تعادل» میگوید: نارسایی بیمه تکمیلی ریشه در دو عامل دارد؛ اول ساختار معیوب نظارتی وزارت بهداشت و تعرفهگذاریهای ناعادلانه در بخش سلامت و دوم تعامل نامناسب و بیمارِ صندوق بیمهگذار پایه یعنی تامین اجتماعی و بیمهگذار تکمیلی که برای کارگران بازنشسته آتیهسازان حافظ است که البته به همه اینها مصائب ناشی از خصوصیسازی درمان و کالایی کردن بهداشت هم اضافه میشود. در شرایط کنونی بخش قابلتوجهی از بازنشستگان و مستمریبگیران تحت پوشش بیمه تکمیلی آتیهسازان حافظ از این بیمه راضی نیستند، به همین دلیل خواهان عدم انعقاد قرارداد کانون با شرکت بیمه آتیهسازان حافظ هستند. شرکت آتیهسازان حافظ، وابسته به سازمان بیمه سلامت ایران است. این شرکت در سال ۱۳۸۲ تأسیس شد. این بیمه طرف قرارداد مهمترین ارگانهای دولتی همچون وزارت آموزش و پرورش، صندوق بازنشستگی کشور، کانون بازنشستگان بیمه تامین اجتماعی، شهرداریها و ادارات دولتی و غیردولتی سراسر کشور است! با این تفاسیر جیب بیمه آتیهسازان حافظ لبریز است اما دست و دلش برای پوشش بیشتر بازنشستگان و مستمریبگیران نمیرود. او میافزاید: از آنجایی که بنا به صلاحدید برخی مسوولان قرار داد بستن با شرکتهای جدید دردسرهای خاص خودش را دارد، آتیهسازان حافظ برای خود حاشیه امنی را متصور است که باعث میشود، چندان به شکایتها و اعتراضهایی که از سوی بازنشستگان مطرح میشود، توجه نکند. اگر مسوولان رده بالا به این نتیجه میرسیدند که این شرکت عملا کارایی مناسبی برای بازنشستگان ندارد و باید با شرکت تازهای قرار داد ببندند شاید مشکل تا این حد لاینحل نمیشد.
از برگزاری مناقصه برای «بیمه تکمیلی» استقبال میکنیم
اما در شرایطی که بیمه تکمیلی آتیهسازان حافظ همچنان به فکر حفظ حاشیه امنیت خود است، رییس کانون عالی بازنشستگان کارگری از برگزاری مناقصه بیمه تکمیلی در آبان ماه خبر میدهد. به گفته مروتی این خبر میتواند پایانی بر روال عرفی نادرست سالهای گذشته باشد، روالی که هر سال با یک بیمهگذار ثابت قرارداد میبندند و منافع بازنشستگان دیده نمیشود. او افزود: ما بازنشستگان از برگزاری مناقصه بیمه تکمیلی در آبان ماه استقبال میکنیم؛ امیدواریم این مناقصه و ورود شرکتهای بیمهگذار دیگر، بتواند تا حدودی کاستیها و نواقص بیمه تکمیلی بازنشستگان کارگری را برطرف کند. از سوی دیگر بازنشستگان با بیمه تکمیلی از اساس مخالفند اما حالا که چارهای نیست و باید حتما بیمه تکمیلی داشته باشیم، انتظار داریمیک قرارداد منصفانه با سطح پوشش خدمات گسترده با شرکتی بسته شود که میتواند نیازهای درمانی بازنشستگان را برطرف کند.مروتی با بیان اینکه سالهای متوالی با یک بیمهگذار خاص قرارداد میبستند و اهمیتی به نارضایتی بازنشستگان نمیدادند؛ میگوید: توقع داریم در حین مناقصه و بعد از آن، اطلاعات به صورت شفاف در اختیار جامعه هدف قرار گیرد؛ بازنشستگان باید بدانند که چرا یک شرکت خاص به عنوان بیمهگذار انتخاب شده و چه مزیتی بر دیگر شرکتکنندگان در مناقصه داشته است؛ جامعه هدف حق دارد در جریان تصمیمگیریها قرار بگیرد.
قانون اجرا نمیشود
احمد دلبری، رییس مرکز تحقیقات سالمندی اما در این زمینه به تعادل میگوید: متاسفانه بیمههای تکمیلی بازنشستگان به قانون هیچ توجهی ندارند و اصلا تلاشی هم برای اجرای آن نمیکنند، طبق قانون سازمان تامین اجتماعی موظف به پرداخت صفر تا صد خدمات درمان بیمهشدگان است. در واقع بازنشستگان تامین اجتماعی نباید هیچ هزینهای برای درمان پرداخت کنند، اما نه تنها این مساله اتفاق نیفتاده که از سویی دیگر هر ماه از حقوق این بازنشستگان مبلغ قابل توجهی به عنوان بیمه تکمیلی کسر میشود که البته آن هم در نهایت به نفع بازنشستگان نیست و باز در شرایط دشوار درمانی آنها باید بسیاری از هزینهها را از جیب خودشان پرداخت کنند. او میافزاید: از ابتدا هم خیلی از فعالان کارگری از همان ابتدا مطرح شدن ورود بیمههای تکمیلی با آن مخالفات کردند و بر اینبارو بودند که تامین اجتماعی باید طبق قانون عمل کند و تمام هزینههای درمانی بازنشستگان را بپردازد، اما با این وعده که بار سنگین هزینههای درمانی از روی دوش بازنشستگان برداشته میشود، این طرح اجرایی شد و در نهایت نتیجه چیزی نشد که انتظار میرفت و حالا هر روز تعداد بیشتری از بازنشستگان تنها به این دلیل که دیگر توان پرداخت هزینههای درمانی خود را ندارند، از چرخه درمان خارج میشوند.
کارگران هم ناامید شدهاند
هوشنگ مروتی، فعال صنفی نیز در این رابطه به تعادل میگوید: مگر میشود فردی تمام عمر کار کند، حق بیمه پرداخت کند و درست در زمانی که نیاز به گرفتن خدمات درمانی دارند به حال خود رها شود. خیلی از بازنشستگان دوران سالمندی شان را با درد و رنج سپری میکنند چون توان پرداخت هزینههای درمانی را ندارند، این در حالی است که بسیاری از آنها حتی توان تامین هزینههای معیشتی خود را هم ندارند. چه کسی باید به این افراد رسیدگی کند. چرا دولت بدون توجه به این وضعیت درصدد سر و سامان دادن به اوضاع بازنشستگان برنمیآید.
او میافزاید: بسیاری از کارگران وقتی امروز وضعیت بازنشستگان را میبینند، ناامید میشوند، آنها هم دیگر دلشان نمیخواهد که تمام توان خود را برای کارشان بگذارند، چرا که میبینند در نهایت تنها و بیپشتوانه رها میشوند. اما نکته مهم این است که تنها بازنشستگان تامین اجتماعی با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند و دیگر بازنشستگان کشوری و لشکری چنین مشکلاتی را ندارند. چرا باید بین بازنشستگان و ارایه خدمات درمانی به آنها تبعیض قائل شد؟ تمام این افراد در حرفه و سمتی که بودهاند نهایت تلاش خود را برای پیشبرد کشور به کار بستهاند، حالا باید برخی از آنها از تمامی امکانات
بهره مند باشد و تعداد بیشمار دیگری که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی هستند از بسیاری امکانات محروم بمانند. این فعال صنفی میگوید: فلسفهمهم بیمههای اجتماعی این است که فرد در دورانِ کهنسالی از آرامش بیشتری برخوردار باشد، اما در اینجا با وجودِ مستمری ناچیز، افراد مجبورند بعد از بازنشستگی کار کنند تا بتوانند از پسِ هزینههای زندگی بربیایند؛ ما شرایط آرامی برای بازنشستگان خود فراهم نکردهایم. مروتی در ادامه به قانون الزام اشاره میکند و میگوید: طبق قانون الزام، صفر تا صد خدمات درمان باید رایگان باشد، اما عدم اجرایی شدنِ این قانون و ضعفِ سازمان تأمین اجتماعی در ارایه خدمات درمانی و کاهشِ کمیت و کیفیت این خدمات در طول سالها سبب شد کارگران و بازنشستگان به بیمههای تکمیلی روی بیاورند. اینکه با وجودِ بیمههایتکمیلی و هزینههای سنگینی که بابتِ این بیمهها پرداخت میشود بازهم نمیتوان از پس هزینههای درمان برآمد جای تأسف بسیار دارد. او با اشاره به ادعای بیمه آتیهسازان حافظ در مورد ۱۵۰۰میلیارد تومان زیان انباشته و عدم پایبندی به تعهداتش میگوید: هزینه این زیان را بازنشستگان نباید پرداخت کنند. آنها به اندازه کافی هزینه بیتدبیریها را دادهاند. از یک طرف سازمان تأمین اجتماعی نمیتواند قانون الزام را اجرایی کند چون به دلیلِ بدهی کلان خود از دولت نمیتواند اعتبارات لازم را فراهم کند و از طرفی دیگر بیمه آتیهسازان حافظ میگوید زیان انباشته دارد و نمیتواند به تعهدات خود پایبند باشد.وضعیت وقتی درست میشود که هر کس به تعهدات خود عمل کند. دولت باید بدهی خود به سازمان تأمین اجتماعی را پرداخت کند، سازمان تأمین اجتماعی باید به تعهدات خود عمل کند و قانون الزام را اجرایی کند. به گفته قامتی؛ پرداختِ صفر تا صدِ هزینههای درمان، یک حق است و باید آن را مطالبه کرد.