گذر از حسرت!
حسین حقگو
کمتر ایرانی را میتوان سراغ گرفت که چه در حین یا بازگشت از سفر به یک کشور خارجی اعم از اروپایی و آسیایی بهخصوص دو کشور همسایه ترکیه و امارات، این سخن را در گفتوگو با همسفران یا اقوام و دوستان بر زبان نیاورد که: «کشور خودمان خیلی بهتره، خیلی قشنگتره و...، اگر بهش برسند!» در این عبارت که معمولا با ذکری از گذشتههای دور و نزدیک همراه میشود، حسرت و چرایی بزرگ موج میزند. آنچنانکه این حسرت را عباس میرزا، ولیعهد قاجار دو قرن قبل در گفتوگو با سفیر فرانسه چنین بر زبان رانده بود: «آیا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟! یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری بدهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هوشیار نمایم.»
به نظر میرسد اعتراضات و ناآرامیهای این روزهای میهنمان را نیز باید در همین سوال و حسرت ریشهیابی نمود. از یک سو تشدید فشار اقتصادی ناشی از چند دهه رشد پایین اقتصادی (حدود ۲ درصد) و تورم بالا (بیش از ۲۰ درصد) و نرخ پایین سرمایهگذاری و دو رقمی بودن نرخ بیکاری و کوچک و کوچک شدن کیک اقتصاد و فرسودگی زیرساختهای اقتصادی و... که به خصوص در طی یک دهه اخیر تشدید شده و به استهلاک سرمایهها رسیده است و از سوی دیگر تضعیف آزادیهای مشروع و حاکمیت قانون و نهادهای مدنی و تشکلهای حامی و مدافع حقوق شهروندی به عنوان ستون فقرات یا روح هر توسعه پایداری.
در این مدت اما همسایههای کشورمان بیکار ننشسته و هر روز در پی جذب و جلب سرمایههای خارجی و نیز حمایت و حفاظت و به کار انداختن سرمایههای داخلی در چارچوب یک هدف و برنامه مشخص بودهاند. این کشورها سعی کردهاند در چارچوب دولت مقتدر و پاسخگو و مردم آزاد و مسوول، ترتیباتی را شکل بدهند که به توسعه و پیشرفت منجر شود.
یک نگاه توریستی به فرودگاههای بینالمللی دو شهر استانبول و دوبی و مقایسه آنها با فرودگاه تهران ابعاد جاماندگی کشورمان از روند توسعه بهخوبی قابل مشاهده است و شاید نیاز به هیچ مقایسه دیگری نباشد. ابعاد، ظرفیت، کیفیت فیزیکی و میزان و تنوع مسافران فرودگاههای این دو شهر (فرودگاه جدید استانبول با ظرفیت سالانه ۹۰ میلیون مسافر به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان، فرودگاه دوبی با ظرفیت حدود ۷۵ میلیون نفر) و مقایسه آنها با فرودگاه مرکزی پایتخت ایران (فرودگاه امام خمینی با حدود ۱۲ میلیون مسافر) نشان میدهد که کشورمان بهرغم مزیتهای فراوان و قرار گرفتن در چهارراه ترانزیتی و هابهای منطقهای و جهانی تا چه میزان از توسعه زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقلی و بالطبع جلب و جذب سرمایهها به دور مانده و بسترهای کار و فعالیت و گردشگری در کشورمان تا چه حد نامناسب و نامساعد است. گزارش اخیر موسسه فریزر در خصوص شاخص آزادی اقتصادی بیانگر ریشههای این جاماندگی است. رتبه کشورمان در این گزارش که بر اساس پنج مولفه اندازه دولت، سیستم حقوقی و حقوق مالکیت، پول قوی، آزادی تجارت بینالمللی و مقررات تهیه میشود، ۱۵۹ در بین ۱۶۵ کشور جهان است. پایینترین رتبه در طی دو دهه اخیر (امارات جزو 10 کشور اول و ترکیه جزو 60 کشور بالای جدولند). از ناله کردن و حسرت خوردن البته گرهی باز نمیشود و باید کاری کرد؛ کاری اما بر اساس عقل و خرد و علم و تجربه. مسوولیت گشودن این گرههای بزرگ در درجه اول متوجه حاکمیت است و اینکه به انسان بماهو انسان ارج نهد و حقوق شهروندی و تواناییهای فردی و اجتماعی او را به رسمیت بشناسد و دیگر آنکه دانش و تجربه بشری و عرف (نه ایدئولوژی) را مبنای اقدامات خود قرار بدهد و در چارچوب یک قرارداد اجتماعی امکان یک حرکت منسجم ملی برای توسعه و پیشرفت را فراهم آورد.