کارد به استخوان رسید
رقیه ندایی
در گذشته نه چندان دور زمانی که بورس کمی قرمز میشد فعالان بازار سرمایه میگفتند که شاخص کل بازار سرمایه اصلاحی شده است، اما بیش از دوسال است که این اصطلاح در بازار معنایی ندارد و شاخص در اغلب روزها نزولی است و در برخی دیگر روزها نیز سقوط میکند، البته نباید در حق بورس ناحقی کرد چراکه شاخص کل در برخی از روزها مثبت هم میشود. بازار سرمایه هر روز منتظر یک خبر مثبت است که رشد کند؛ اما نکته جالب اینجاست که بیاعتمادی اجازه نمیدهد بورس نسبت به اخبار مثبت واکنش نشان دهد.
مذاکرات برجام یکی از مهمترین سیگنالهای بورسی است. درست است که اکنون مذاکرات متوقف شده اما نباید فراموش کرد که مذاکرات نتیجهبخش میتواند بورس را صعودی کند و تمام ریزشهای این دوسال اخیر نیز جبران میشود.اما در زمان مذاکرات نیز اخبار ضد و نقیضی وجود دارد و این تناقض در برخی از اخبار میتواند بورس را به مرز سقوط روانی بکشاند.
باید توجه داشت که سقوط روانی بازار نقش مهمی در سقوط واقعی دارد. زمانی که امید سهامداران در بورس از بین میرود و احساس میکنند قرار است بازار نزول کند سرمایه خود را از بازار خارج میکنند و در نهایت با خروج سرمایهها بازار در دام سنگین سقوط میرود و در نهایت دیگر توانی برای رشد نخواهد داشت. به مساله بیاعتمادی برگردیم، سهامداران اعتمادی نسبت به بورس و معاملات بازار سرمایه ندارند و حتی برخی از اخبار مثبت و اثرگذار را منفی برداشت میکنند و به دنبال فروش سهم خود میافتند و در نهایت نقدینگی از بازار سرمایه خارج میشود. بیاعتمادی مساله امروز و دیروز نیست و بازار سرمایه بیش از دوسال است که درگیر آن است. زمانی برای پایان این درگیری نمیتوان متصور بود چرا که عملکرد مسوولان دولتی نسبت به بورس یکپارچه نیست و باعث بیاعتمادی میشود.با تغییر عملکرد این گروه از فعالان بازار سرمایه میتوان به افزایش اعتماد و پس از آن ورود نقدینگی و رشد شاخص امیدوار بود.