برجام در کماست
حسن بهشتیپور
پس از حوادث اخیر بسیاری به دنبال آگاهی از این ابهام هستند که سرنوشت برجام چه خواهد شد؟ آیا باید برجام را پایان یافته تلقی کنیم یا اینکه پس از دورهای سکون دوباره مذاکرات با هدف احیای برجام آغاز میشود؟ در این میان اظهارنظرهای ضد و نقیض از سوی مقامات امریکایی باعث شده تا برخی تحلیلگران از شرایط دشوار پیش روی برجام سخن بگویند، هرچند هستند کارشناسانی که معتقدند، این رویکرد مقامات غربی مسبوق به سابقه است و آنها هرگز فرصت احیای برجام را از دست نخواهند داد. اما قرائن و شواهد نشان میدهد که امریکاییها علیرغم همه اظهارنظرهای ظاهرا انتقادی که در خصوص ایران مطرح میکنند، همچنان برجام را با دست پیش میکشند و حاضر نیستند آن را با دست پس بزنند. در نقطه مقابل، همه حرف طرف ایرانی هم همچنان همان استدلال قبلی است، ایران اعلام کرده از برجام باید نفع و سود اقتصادی و ارتباطی ببرد و نفع ایران از برجام آن است که تحریمها به صورت عینی برداشته شوند. از منظر ایران اگر قرار باشد ایران برجام را بپذیرد و آن را اجرا کند، اما منافع اقتصادی مرتبط با آن را احساس نکند، فایدهای برایش ندارد و زیر بار امضای آن نمیرود. در این میان هر دو طرف منتظر نتایج انتخابات ماه نوامبر کنگره در امریکا هستند تا تکلیف صفکشی سیاسی درون این کشور روشن شود. به هر حال اینکه جمهوریخواهان مراکز اصلی قانونگذاری در امریکا را به دست بگیرند یا دموکراتها پیروز شوند؟ در سرنوشت نهایی برجام اثرگذار خواهد بود. هرچند امروز نمیتوان گفت که کدام طیف به قطعیت اکثریت را در کنگره به دست میگیرند، اما نکته مشخص آن است که مساله برجام در راستای منافع کلان ایالات متحده اتخاذ شده و هر دو طیف جمهوریخواه یا دموکرات آن را پیش خواهند برد. تنها تاکتیکهای دموکراتها یا جمهوریخواهان ممکن است با هم تفاوت داشته باشد. امریکاییها به دنبال آن هستند تا پس از مشخص شدن انتخابات، راهبرد متناسب با شرایط را اتخاذ کنند. البته حوادث داخلی ایران، این تصور را برای امریکاییها ایجاد کرده که میتوان از بطن حوادث ایران سوءاستفاده کرده و دستاوردهای بیشتری برداشت کرد. رویکردی که چندان ریشه در واقعیت ندارد و نتیجهبخش هم نخواهد بود. ایران فارغ از رخدادهای داخلی در حوزه منافع ملیاش یک راهبرد واحد را دنبال میکند. برخی صحبتها نیز در داخل کشور شنیده میشود که دلیل تاخیر امریکاییها در امضای برجام، ممکن است به خودداری آنها از کار کردن با اصولگرایان ایرانی باشد. این تحلیل از اساس اشتباه است، برای امریکاییها مهم نیست که در ایران کدام جناح روی کار است، برای آنها منافع ملیشان مهم است و مبتنی بر این منافع هم راهبرد کلان خود را پیش میبرند. اینکه این منافع در زمان اصولگرایان تامین شود یا اصلاحطلبان برای آنها اهمیتی ندارد.البته ایران هم مبتنی بر منافع کلان خود تصمیمگیری میکند. ایران اعلام کرده، اصل اساسی در این مذاکرات منافع اقتصادی و ارتباطی برآمده از آن است. اگر ایالات متحده و اروپا بتوانند این منافع را تضمین کنند ایران مشکلی با احیای برجام ندارد، اما اگر قرار باشد، این منافع تامین نشود و تنها روی کاغذ باقی بماند، طبیعی است که ایران تن به آن ندهد. البته طرف مقابل این مطالبات را درک کرده و تا حد ممکن تلاش میکند، زمینه تحقق آن را فراهم کند. با عبور از این فراز و نشیبها معتقدم برجام در دورهای از کما و سکون قرار گرفته است. کمایی که تا زمان مشخص شدن نتیجه انتخابات ایالات متحده ادامه خواهد داشت تا پس از آن دو طرف دور تازهای از گفتوگوها با هدف احیای برجام را آغاز کنند.