اشتغالسازی!
حسین حقگو
تغییرات مهم و اساسی در راهبردها و سیــاسـتهای حکومتها زمانی رخ میدهد که نظام تصمـیــمگــیری و دسـتــگــاههــای سیاستگذاری به ضعفها و کمبودهای خود آگاه شوند و تلاش برای حل مساله را آغاز نمایند. بدیهی است اگر چنین نگرش انتقادی به وضعیت موجود و چالشها و مشکلات آتی در ساختار قدرت وجود نداشته باشد و همهچیز خوب و «همه جا آرام» تصور شود، دلیلی برای تغییرات مهم احساس نخواهد شد.
روزنامه ایران، ارگان دولت اخیرا درصفحه اول خود از ایجاد 2.1 میلیون شغل جدید صنعتی در طی ماههای آتی در کشور خبر داد. طبق این خبر و با استناد به اطلاعات وزارت صمت عنوان شده است این تعداد شغل با «بهرهبرداری از 77 هزارو 810 واحد تولیدی و صنعتی توسط دولت سیزدهم ایجاد خواهد شد»؛ واحدهای کوچک و متوسط «تا 100 نفر کارکن که هماکنون بین 20 تا بیش از 60 درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند و به فراخور طی ماههای آینده به بهرهبرداری خواهند رسید». (روزنامه ایران- 20/7/1401)
نکته جالب اما آن است که به نوشته همین روزنامه و در همین خبر، کل اشتغال صنعتی کشور در حال حاضر «2 میلیون و 692 هزار نفر در 75 هزار و 375 واحد تولیدی» است و با ایجاد اشتغال در 77 هزار بنگاه جدید در طی عمر دولت سیزدهم «اشتغال واحدهای متوسط تولیدی به بیش از 4 میلیون و 800 هزار نفر میرسد» (همان)
معنای این عبارات خبری آن است که نظام صنعتی کشور که طی دههها و گذر از دورههای مختلف تاریخی و صرف منابع عظیم جمعا توانسته حدود دو میلیون و 700 هزار شغل ایجاد کند، به سر انگشت معجزهآسای دولت سیزدهم قرار است در «ماههای آینده» به اندازه کل تاریخ صنعت کشور، شغل جدید خلق کند !
مبنای این محاسبات خیالی هم بهرهبرداری از طرحهای در حال اجرا با پیشرفت فیزیکی 20 تا 60 درصد است. طرحهایی که اکنون به عنوان بزرگترین معضل توسعهای کشور محسوب میشوند و شروع بسیاری از آنها، اصولا از ابتدا توجیه اقتصادی نداشته و بر اساس فشارهای سیاسی و کسب رانتهای مختلف کلنگ آنها به زمین زده شده است یا اینکه صرفه اقتصادی خود را به سبب طولانی شدن زمان بهرهبرداری از دست داده و در صورت به بهرهبرداری رسیدن نیز، کمتر بهرهوری خواهند داشت.
چنانکه سازمان برنامه و بودجه در گزارشی از بودجه سال 1400 از وجود 2650 طرح نیمه تمام خبر داده بود که «اگر از همین امروز هیچ طرح جدیدی کلنگ نخورد، نیازمند ۲۸ سال زمان برای تکمیل هستند!» طبق این گزارش برای نمونه 75 طرح حوزه صنعت، معدن و تجارت و ارتباطات به 39 سال، 473 طرح حوزه آب و کشاورزی و محیط زیست به 35 سال و 75 طرح حوزه انرژی به 55 سال زمان برای تکمیل و بهرهبرداری نیاز دارند. طبق این گزارش «میانگین اجرای طرحهای عمرانی به ۱۷ سال رسیده است.» (رسانه ها- 9/10/1399) طرحهایی که همانطوریکه ذکر شد و بر اساس یک تحقیق اکثر آنها (بالای 90 درصد) با فشارهای مختلف کلنگ آنها به زمین خورده است.
طرحهایی که حتی به فرض تامین مالی (که البته بسیار بعید مینماید و بانکها هماکنون نیر با بحران ناترازی و داراییهای سمی روبرویند) با سایر مشکلات نظیر کمبود نیروی متخصص، فضای نامناسب کسب و کار و فقدان بازار و بحران تقاضا روبرو خواهند شد و محصولاتی را روانه بازار خواهند کرد که به واسطه کیفیت نازل به واسطه ضعف فناوری، امکان حضور در بازارهای رقابتی بیرون مرزها را کمتر خواهند داشت و در داخل نیز با خریدارانی روبرو خواهند بود که قدرت خریدشان هر روز نیز کمتر از دیروز میشود. بهراستی جای شگفتی و تاسف فراوان است که کار آمارسازی به این درجه از ابتذال سقوط کرده است.
کاش بهجای اشتغالسازیهای مبتذل و جعلی، واقعیتهای دردناک اقتصادی و انبوه جوانان بیکار و واحدهای صنعتی غیرفعال و... را نمایش دهیم تا اراده ملی برای حل ابر چالشهای اقتصادی و از جمله ابرچالش بیکاری و تدارک بسترهای اشتغالزایی واقعی فراهم شود و تصمیمگیران دچار توهم مطلوبیت وضعیت جامعه نشوند!